تمری در افزایش ترکیب رهیافت ها و دیدگاه ها همراه بوده است ولی بیشتر از دیدگاه دانشمندان علوم اجتماعی بررسی شده است . آنان سعی کرده اند از طریق تفکر در مقاصد اکتشافی و به منظور آزمون گذراندن مفهوم اعتماد در یک شرایط تجربی ویژه ، به یک پدیده معین دست بیابند . این بدان معناست که آنان نخواسته اند صرفاً به یک مفهوم انتزاعی به لحاظ فلسفی دست بیابند .
به همین نحو، در روانشناسی ، مفهوم اعتماد نیز به عنوان یک خصلت روانشناختی در شخصیت ، به وسیله روانشناسان تجربی در محیط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است مشابه با دیدگاه جامعه شناسان ، تعداد بی شماری تحقیقات در مورد اعتماد به وسیله دانشمندان علوم سیاسی که به عوامل تاثیر گذار اطمینان اجتماعی برنظام های سیاسی و رهبران آن نظام ها توجه داشته اند،انجام شده است .
در متون جامعه شناختی ، اعتماد گاه به منزله مشخصه افراد گاه به منزله مشخصه روابط اجتماعی یا مشخصه نظام اجتماعی که با توجه به رفتار مبتنی بر کنش ها و جهت گیری ها در سطح فردی مفهوم سازی می شود ، توصیف شده است (پور محمدی ، ۱۳۷۷).
در ادامه نظرات اندیشمندان سیاسی اجتماعی و ارتباطی درباره اعتماد را توضیح خواهیم داد .
آنتونی گیدنز
گیدنز در کتاب پیامدهای مدرنیته ، اعتماد را از عناصر اصلی مدرنیته معرفی می کند . گیدنز در ابتدای بحث پیرامون اعتماد به عنوان نقطعه شروع ، اعتماد را مطابق فرهنگ آکسفورد چنین تعریف می کند «اطمینان با اتکا بر کیفیت یا ویژگی یک شخص یا چیز با حقیقت یا عبارت (یا گفته)از نظر او «اطمینان»۲ و «اعتماد»۳به طور واضحی با هم مربوطند »(بر خلاف نظر لاهمن )(۱۹۹۲، Giddens).
گیدنز بر این عقیده است که اعتماد در جامعه مدرن جایگاه خاصی دارد اما منبع و منشا ایجاد اعتماد در زمان قدیم و جدید را متفاوت می داند و عنوان می کند برای دستیابی به اعتماد باید شیوه های متفاوتی اتخاذ کرد .
وی اعتماد را عامل ایجاد امنیت در جوامع مدرن می داند . او جامعه ای در نظر می گیرد که احتمال خطر در آن بسیار زیاد است و در واقع در چنین جوامعی ریسک و احتمال خطر،بخشی از زندگی روزمره محسوب می شده است که قابل کنترل و مهار کردن هم نمی باشد .
به عقیده او شرایط جدید زندگی فرصت های تازه ای را برای افزایش فعالیت اجتماعی فراهم می سازد وی اعتقاد دارد که تجدید و نوگرایی نه تنها مردم را ناتوان و ضعیف نمی کند بلکه آنها را قدرتمند و با مهارت می کند و فرصت هایی رابرای فعالیت های اجتماعی فراهم می کند .
دیدگاه گیدنز ، رابطه متقابلی را بین تغییرات اجتماعی و طرز تفکر و نگرش افراد برقرار می کند . گیدنز با برقراری یک رابطه میان اهمیت فزاینده اعتماد و تفسیر در واقعیت های اقتصادی سیاسی و اجتماعی در واقع به مفهوم اعتماد جان دوباره می بخشد .(۱۹۹۶ )
اعتماد از دیدگاه ارتباطی
اما اعتماد از دیدگاه ارتباطی نیز مبحثی است که سنخیت زیادی با تحقیق دارد . «کنت آسپ » و «جی وسترسال » دو دانشمندی هستند که اعتماد از دیدگاه آنها را بررسی خواهیم نمود .
۱- کنت آسپ
کنت آسپ در کتابی در زمینه قدرت رسانه های گروهی ، بین سه نوع ارزشی که می توانند به یک محتوای مشخص از رسانه های گروهی نسبت داده شوند ، تمایز قائل می شود .
این ارزشها به ترتیب ارزشهای توصیفی ، ارزشهای اطلاعاتی و ارزشهای پیامی نامیده می شوند . عملاً آنچه که آسپ با واژه آورده است ، همان چیزی است که ما در اینجا «کیفیت» می خوانیم . با آنکه در اصل در زمینه نقش رسانه های گروهی در فرآیندهای شکل گیری افکار عمومی ، در بررسی های آسپ ، سه کیفیت متصور شده است .
ولی تقریباً این سه کیفیت به آسانی می تواند کلیت یابند و به طور کلی به بحث های کیفیت محتوای رسانه ها اطلاق شوند .
سه نوع کیفیت که توسط آسپ متمایز شده اند ، به وسیله سه نوع ارتباط تعریف شده اند .
این ارتباط به ترتیب عبارتند از :
-محتوای رسانه ها و واقعیت
-محتوای رسانه ها و دریافت کنند ه
-محتوای رسانه ها و فرستند ه
[جمعه 1399-09-21] [ 11:28:00 ق.ظ ]
|