کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



  فیدهای XML
 



الف) عشق ورزیدن به اهل بیت(ع)

 

 

شیعه عشق ورزیدن به اهل بیت (ع) و دوست داشتن آنها را عبادت می داند و آن را رکنی از ارکان دین به شمار میآورد؛ چرا که شیعیان دوست داشتن امام علی (ع) و فرزندان ایشان را مظهری از مظاهر حب الله و پیامبر(ص) می دانند. بنابراین مفهوم حبّ خاندان پیامبر(ع)، بخش عظیمی از شعر شیعه را به خود اختصاص داده است.
حبّ اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و عشق ورزیدن به ایشان اولین و بارزترین درونمایهی شعر شیعی است. «شعر شیعی به شعری اطلاق میشود که حاوی مقولههایی همچون: اهل بیت(ع)، ولایت ائمه(ع)، محبّت ذویالقربی، امامت علی بن ابی طالب(ع)، فضایل و مناقب خاندان عصمت و مدایح و مراثی عترت پیامبر(ص) میباشد، و ابزاری است برای دفاع از ایشان و پیروان و یارانشان؛ از این منظر میتوان ادبیات شیعی را ادبیاتی متعهد به حبّ اهل بیت(ع) نامید»(سیاحی،۱۳۸۲هـ:۳۲-۳۱). با نگاهی گذرا به شعر شاعران متعهد شیعه درمییابیم که شعر آنها سرشار از بیان عشق و علاقهی آنها نسبت به أئمهی اطهار(ع) است که این حب را راهی برای رسیدن به سعادت و جاودانگی میدانند.
به عنوان مثال دعبل در قصیدهی تائیهی معروفش میگوید:

 

دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فَکَیفَ؟ و من أنّی یُطالِب زلفهً
سِوَی حُبِّ أَبناءِ النَّبیِّ و رَهطِـهِ
فیـا رَبَِّ زِدنـِی فِی یَقِـینـِـی بَصِیـــرهً
  إِلَی الله بَعـدَ الصَّـومِ و الصَّلوات
و بُغضُ بَنِی الزَّرقَاء و العَبلات
و زِد حُبَّهُم یا رَبَِّ فِی حَسَنَات
(دعبل،۱۹۷۲م: ۱۱۴)

 

ترجمه: بعد از انجام واجبات، تنها عشق ورزیدن به خاندان نبوت و بغض ورزیدن به دشمنانشان راه رسیدن به خداست. پروردگارا! بر بصیرت و یقین من بیافزا و عشق و حب آنها (اهل بیت(ع)) را در وجودم زیاد کن.
این شاگرد مدرسه اهل بیت(ع) دوست داشتن و عشق ورزیدن به خاندان پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان و دوری گزیدن از دشمنان قسم خوردهی ایشان را راه رسیدن به کمال و سعادت میداند و میبینیم که شاعر چگونه با تمام وجود از خداوند میخواهد که حبّ اهل بیت(ع) را در قلبش زیاد کند.

 

 

ب) رثاء اهل بیت(ع) و یارانشان

 

 

یکی دیگر از مهمترین زمینههایی که شاعران شیعی به طور گسترده دربارهی آن به سخن سرایی و شعر پرداختهاند، یادآوری مصیبت خاندان پیامبر(ص) و مرثیه سرایی برای شهداء و کشتگان آنان است. شاعران شیعه علاوه برمدح امامان(ع) و یارانشان به ذکر مظلومیتها و مصائب وارد آمده بر ایشان هم میپرداختند، بر کشتههای ایشان گریه میکردند و به خاطر حقّ غصب شدهی آنها اندوهگین بودند و اشعار رثایی سر میدادند، اشعاری که بیانگر عشق و وفای آنها نسبت به خاندان پیامبر(ص) بود. شایان ذکر است که اشعار رثایی شاعران شیعه هنگام بیان واقعهی کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش در صحرای کربلا نمود بیشتری پیدا میکند؛ چرا که واقعهی کربلا تأثیری ژرف در بیداری وجدانها داشت و سبب شکوفایی ادبیات در همهی زمینهها شد. «عبدالله نعمه» یکی از نویسندگان معاصر عرب در این باره میگوید: «جریان کربلا عاملی برای بیداری انسانها بود و این حادثهی عظیم بود که ادبیات را به سمت خلق و ابداع پیش برد و به آن رنگ و بویی تازه داد؛ چرا که حادثهی کربلا در تمام جهاتش ابداع داشت»(نعمه،۱۴۰۰هـ :۱۶۴).
جایگاه «شعر عاشورا» در میان شعر شیعی، همچون نگینی درخشان در حلقهی ادبیات مکتبی است. ورود حماسهی کربلا به حیطهی شعر و ادب، یکی از عوامل ماندگاری و پویایی آن نهضت است؛ چرا که قالب تأثیرگذار و نافذ شعر و مرثیه، میان دلها و عاطفهها از یک سو، و حادثهی عاشورا از سوی دیگر، پیوند زده و احساسهای شیفتگان را به آن ماجرای خونین و حماسی وصل کرده است. «دیک الجن» حزن و غم شدید خود را نسبت به شهادت امام حسین (ع) و یاران ایشان در قالب شعر این گونه بیان میکند:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یَا عیـنُ فِی کَربَلا مَقَابرُ قَــد
مَقَابِــــــرٌ تَحتَهـَـا مَنَابرٌ مِــن
  تَرَکنَ قَلبِـی مَقَابِرَ الکُـــربِ
عِلمٍ و حـِــلمٍ و مَنظَرٍ عجـــبِ
(دیک الجن،۱۴۱۲هـ: ۳۶)

 

ترجمه: ای چشم! درکربلا قبرهایی است که قلبم را پر از غم و اندوه کرده است. قبرهایی که در زیر آنها سرچشمههایی از علم و حلم و بردباری خفته است.
شاعر در این قصیده چشمانش را مورد خطاب قرار میدهد و با قلبی مالامال از غم و اندوه به بیان مصائب اهل بیت(ع) در صحرای کربلا میپردازد. ادبیات عاشورایی، از غنیترین ذخیرههای فکری و احساسی شیعه است. این حماسهی کربلاست که در زبان شعری شاعران تأثیر نهاده و ادبیات رثایی و سوگ سرودههای مذهبی را غنا و اعتلایی ویژه بخشیده است .

 

 

ویژگیهای شعر شیعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-09-21] [ 02:37:00 ب.ظ ]




ترجمه: محمد(ص) در غدیر خم به پا خواست و با صدایی رسا، پیروانش از عرب و عجم را مورد خطاب قرار داد و گفت: هر کس که من مولای او هستم از این پس او ـ علی(ع) ـ مولای اوست، خداوندا دشمن دار دشمنانش را و دوست دار دوستانش را.
سید حمیری در این شعر به حادثهی غدیرخم اشاره میکند و حدیث ولایت را به عنوان دلیل اثبات امامت امام علی(ع) به شمار میآورد. این قصیده سرای شیعه در جای دیگر میگوید:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

إِلی أَهلِ بَیتِ أَذهَبُ الرِّجسَ عَنهُم   وَ صِفُوا مِنَ الأدنَاسِ طَراً وَ سیبُوا
(همان :۲۷۱)

 

ترجمه: به سوی اهل بیتی که خداوند تبارک و تعالی آنها را از هر گونه ناپاکی و رجس و گناه و معصیت حفظ کرده است.
این بیت به آیه تطهیر (إنمّا یُریدُ اللّهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرّجسَ أهلَ البیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیراً)[۱۸] اشاره دارد.
شرح احوال شاعران
شاعران مکتبى و مدافعان ولایت اهل ‏بیت(ع) پیوسته از عقیده و ایمان خویش، مشعلى افروخته و از هنر و ادب خود، سلاحى ساختهاند، تا از «حق‏» دفاع ‏کنند و با «باطل‏» بستیزند. آشنایى با این چهره‏هاى پرفروغ، اهل ذوق و هنر را امید و الهام و جهت مى‏بخشد، تا از تواناییهاى قلمى و بیانى و هنرى خویش، استفادهی بجا و بهینه کنند و به حقگسترى و شورافکنى و شعور پراکنى در میان امت محمّد(ص) و جامعهی بشرى بپردازند. از این‏رو، آشنایى با زندگینامهی این چهره‏ها، سازنده و الهام ‏دهنده است. در فرهنگ و ادب غنى و پرمایهی شیعه، آفاق روشنى از این مضامین و جلوه‏هاى متعالى وجود دارد که شایسته است نسل امروز و مشتاقان فرهنگ اهل ‏بیت پیامبر(ص)، به آن توجّهى درخور نمایند و این چهره‏هاى فرهنگساز را بشناسند و بشناسانند. آشنایى با شاعران متعهد شیعه، در همین راستا قراردارد.
امّا پیش از آنکه به اصل موضوع، یعنی بررسی بینامتنی قرآنی در اشعار سه تن از شاعران برجستهی شیعه بپردازیم، جا دارد تا اندکی با شرح حال، آثار، اشعار و درون مایههای شعری این سه شاعر متعهد شیعی آشنا شویم.
در آغاز کلام به شرح احوال کمیت بن زید اسدی میپردازیم، البته پیش از کمیت هم، شاعرانى بوده‏اند که در راستاى فرهنگ اهل ‏بیت(ع) و دفاع از ولایت، شعر را در خدمت عقیده قرار دادهاند. کمیت اسدى، شاعرى است که در این راستا، پرونده‏اى روشن و شخصیتى بارز دارد و به همین دلیل بیشتر مورد توجّه محقّقان شیعی قرار گرفته است.

 

 

کمیت

 

 

سال ۶۰ هجرى بود که در قبیلهی «مضر» در کوفه، کودکی چشم به جهان گشود (تهرانی،۱۴۰۳هـ : ج۲۵: ۱۵۶)، که مى‏بایست‏ بار رسالت عاشوراى خونین را به دوش بکشد و به تبیین مظلومیت «آل‏الله‏» بپردازد. به بادیه رفت و از راویان بَدَوی اخبار و روایتهایی را برگرفت و به زبان بادیه چیره گشت (همان: ۱۵۶).
کمیت‏ از همان کودکى روحى بلند و حساس و رفتارى تحسین ‏برانگیز داشت که نوعى نبوغ و خارق‏العاده ‏بودن را نشان می‏داد. از دوران خردسالى، با شاعر بلند پایه، «فرزدق‏»[۱۹] و شعرهاى او آشنا شد (ر.ک: الإصفهانی،۱۳۹۳هـ، ج۱۷: ۳۲) و قدم در وادى شعر و ادب گذاشت، به گونهاى که از همان آغاز، نامش بر سر زبانها افتاد و بستگان نزدیکش هم به جنبههاى برجستهی فکر و ذوق و دیدگاه او، پى‏ بردند (الأمینی،۱۳۹۷هـ، ج۲ : ۲۱۱). کمیت شاعرى دانشمند و با فرهنگ بود، تا آنجا که هرگز شاعرى از معاصرانش به پایهی او نمیرسید. در شعر خود، ادب بادیه و شهر را یکجا گرد آورده بود (ر.ک: الفاخوری،۱۳۸۰ش: ج۱، ۳۰۸-۳۰۷). معاذ بن مسلم هرّاء[۲۰]، از دانشمندان علم صرف که خود نیز شاعر و ادیب بود، کمیت را در زمرهی شاعران نامآورى چون امرؤالقیس، زهیر بن ابی سلمی، عبید بن ابرص، فرزدق، راعى و اخطل کبیر نام میبرد و او را از همهی آنها برتر میداند (ر.ک: الإصفهانی،۱۳۹۳هـ ، ج۱۷: ۳۳؛ براقی نجفی، ۱۴۰۷هـ : ۴۵۴).
در جوانی تعلیم کودکان را در مسجد بر عهده گرفت و به سرودن شعر نیز میپرداخت. دیری نپایید که در شاعری چیره دست گردید و قبیلهاش او را شاعر برگزیدهی خویش قرار داده و از او خواست تا با سرودههایش به دفاع از قبیله برخیزد (الإصفهانی،۱۳۹۳هـ ، ج۱۷: ۲). کمیت دارای برخی ویژگیها و اخلاقیاتی است که او را از دیگر شاعران متمایز میکند، آن ویژگیها از این قرار است:
– حافظ قرآن بودن
– فقیه و دین‏شناس بودن
– سخنورى و شیوایى بیان
– نسابه ‏بودن و آگاهى از تبارشناسى
– خوشنویسى
– مهارت در علم کلام و جدل با مخالفان
– تیراندازى
– تکسوارى
– شجاعت و بى‏ باکى
– کرم و سخاوت (الأمینی، ۱۳۹۷هـ، ج۲: ۱۹۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:36:00 ب.ظ ]




دعای أئمّه در حقّ کمیت

 

 

بدیهی است که صاحبان نفوس قدسیه، أئمهی اطهار(ع)، که گزارشگران خداوندند و از کسانی هستند که پروردگار بر آنها وحی میفرستد و جز به فرمان حق سخن نمیگویند و از سر هوس حرف نمیزنند و به پایمردی کسی جز آنکه خدا از او خشنود است، بر نمیخیزند، چون دربارهی کسی دعا کنند، این دعا، تنها، شفاعت و درخواست خیر از خداوند برای آنکس نیست. کسی که درباره او دعا کردهاند، از مردان دین و دلبستگان و دعوت کنندگان مردم به خیر و صلاح است و از گروهی است که پروردگار آنان را برای دعوت به خود گماشته است. کسانی که أئمّه در حقّشان نظیر دعائی که برای کمیت کردهاند، اندکند. پیامبر اعظم(ص) و أئمه درباره او بسیار دعا کرده اند.
کمیت اسدى‏ دوران سه امام معصوم را درک‏ کرد: امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و دل و جان و ذوق و زبان خود را وقف ترویج مکتب ائمّه و نشر فضائل خاندان پیامبر(ص) کرد. امامان نیز به وى عنایت‏ خاصى داشتند و او را حمایت و ستایش مى‏کردند (تهرانی،۱۴۰۳هـ، ج۲۵: ۱۵۶).
از آن جمله است:
بنی اسد میگفتند: در ما فضیلتی است که در عالم نیست. هیچ خانهای از خانههای ما نیست که در آن برکت وراثت کمیت نباشد؛ زیرا او پیامبر(ص) را در خواب دیده و رسول خدا(ص) به وی فرمودهاند: شعر «طَرِبتُ و ما شوقاً إِلی البِیضِ أَطرَبُ» را بخوان و خوانده است و پیامبر(ص) فرمودهاند: «بُورِکتَ و بُورِکَ قَومُکَ» یعنی: تو و خویشاوندانت را برکت باد (الأمینی،۱۳۹۷هـ، ج۲: ۱۹۰).
امام زین العابدین(ع) نیز دربارهاش چنین فرمود:
«اَللهُمَّ أَحیِه سَعِیداً وَ أَمِتهُ شَهِیداً، وَو أره الجَزَاء َعاجلاً، و أَجزِل لَه جَزیلَ المَثُوبَهِ آجِلاً»
ترجمه: خداوندا او را به خوشبختی زنده بدار و به شهادت بمیران و پاداش دنیوی او را به وی بنما و ثواب اخرویش را برایش ذخیره فرما.
صاعد غلام کمیت گفته است: با کمیت به خدمت ابو جعفر محمد بن علی(ع) رسیدم و وی این قصیده را برای حضرت خواند و حضرت فرمود: «اَللَّهُمَّ أَغفِر لِلکُمَیتِ، اَللَّهُمَّ أَغفِر لِلکُمَیتِ» (ر.ک: البغدادی، ۱۴۱۸هـ، ج۴: ۱۵۶-۱۵۳؛ الإصفهانی،۱۳۹۳هـ، ج۱۵: ۱۲۴).گفته شده کمیت به مدینه آمد و به خدمت امام محمد باقر(ع) رسید و یک شب امام(ع) او را اجازه داد تا شعر بخواند و وی به شعر خوانی پرداخت و چون به این بیت از قصیدهی میمیهی خود رسید که:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

وَ قَتِیلٌ بِالطَّفِّ غُودِرَ مِنهُم   بَینَ غوغآءِ أُمَّهٍ و طغامِ
(کمیت، ۱۴۰۶هـ:۳۳)

 

ترجمه: کشته نینوائی که گرفتار پیمان شکنی و خیانت مردم فرومایه و پست نهاد شد.
امام باقر(ع) گریست و سپس فرمود: اگر مالی داشتیم به تو میدادیم، اما پاداش تو همان باشد که پیامبر خدا به «حسان بن ثابت»[۲۱] فرمود: «لا زِلتَ مؤَیَّداً بِرُوحِ القُدُسِ ما ذبیتَ عَنَّا أَهلَ البَیتِ» یعنی: تا از ما اهل بیت دفاع میکنی همواره به روح القدس مؤیّد باشی.
ابوالفرج اصفهانی از ابوبکر خضرمی روایت کرده است که گفت: «در ایام «تشریق»[۲۲]در منی از امام محمد باقر(ع) برای کمیت اجازه شرفیابی خواستم و حضرت اجازه فرمود، کمیت شرفیاب شد و به عرض رساند: قربانت گردم، در ستایش شما شعری سرودهام که دوست دارم برایتان بخوانم. فرمود: در این روزهای مشخص شده و شماره شده، به یاد خدا باش. کمیت استدعای خویش را از سر گرفت، ابو جعفر بر وی رقّت آورد و فرمود: بخوان»(الإصفهانی، ۱۳۹۳هـ، ج۱۵: ۱۲۵).
کمیت قصیده لامیهاش را خواند و به اینجا رسید که:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یُصِیبُ بِهِ الرَّامُونَ عَن قَوسِ غَیرِهِم   فَیَا آخِراً سَدَّی لَهُ الغَیَّ أَوَّلُ
(کمیت، ۱۴۰۶: ۱۶۸)

 

ترجمه: تیر اندازان، با کمان دیگری (یزید) به سوی او (امام حسین(ع)) تیر میاندازند وای بر آن آخری که زمینهی تبهکاری را اولی برای او فراهم آورد.
شهادت، پایان پرافتخار این عمر پرکرامت ‏بود. علامه امینى دربارهی زندگى و شهادت کمیت اسدى چنین مینگارد: «کمیت، در سال ۶۰ هجرى، در همان سال شهادت امام حسین(ع) تولد یافت و در سال ‏۱۲۶ هجرى در زمان خلافت مروان به شهادت رسید. در دنیا خوشبخت زیست و عمرى خداپسند و حیاتى سعادتمندانه داشت و همه حیاتش را در راهى که خدا برایش برگزیده ‏بود، گذراند و تا میتوانست به هدایتگرى مردم پرداخت و به برکت دعاى امام زین‏ العابدین(ع) شربت ‏شهادت نوشید» (الأمینی، ۱۳۹۷هـ، ج۲: ۲۱۱).
شهید مطهری در کتاب ده گفتارش راجع به کمیت چنین مینویسد: «کمیت اسدى دارد با اشعارش مکتب امام حسین(ع) را نشان مى‏دهد. کمیت اسدى با همان اشعارش از یک سپاه بیشتر براى بنیامّیه ضرر داشت. این مرد، کى بود؟ یک روضه خوان بود، اما چه روضه ‏خوانى؟ شعرى میگفت که تکان میداد دنیا را، تکان مى‏داد دستگاه خلافت وقت را، این مرد، به خاطر همین اشعار و همین نوع مرثیه ‏خوانى، چه سختیها کشید و چه روزگارها دید و به چه وضع او را کشتند» (مطهری، ۱۳۷۰ش: ۱۹۳).
این سخنان، نشان‏ دهندهی موضع حق و جهتگیرى صحیحى است که شاعر شیعى در تبیین ارزشها و ترسیم واقعیتها باید داشته ‏باشد و به «جهل‏» و «خرافه‏» راه ‏ندهد، که در باورهاى مردم رخنه ‏کند و جولان دهد. وقتى شعر تأثیرى گسترده و بردى وسیع دارد، سزاوار نیست که این سلاح فرهنگى بطور ضعیف یا ناشایست ‏به کار گرفته‏ شود.

 

 

شعرکمیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:36:00 ب.ظ ]




عبدالسّلام بن رغبان بن عبدالسّلام بن عبدالله بن تمیم، معروف به «دیک الجن»، در سال ۱۶۱هجری در حمص[۲۷] دیده به جهان گشود. محقّقین بر این باورند که اصالت خانوادگیاش به «سلـمیه»[۲۸] برمیگردد، وی در خانوادهای مرفّه بزرگ شد(ر.ک: دیکالجن، ۱۴۱۲هـ: ۱۱؛ شبّر، ۱۴۰۹هـ ،ج۱: ۲۸۸-۲۸۳). «تمیم» اوّلین جد از اجداد وی است که اسلام را پذیرفت، مشهورترین اجداد وی حبیب بن عبدالله بن رغبان بود که کاتب دربار منصور بود و در بغداد مسجدی به نام وی ساخته شد (ر.ک: ابن خلکان، ۱۳۹۷هـ ،ج۹ : ۱۸۴).
در وجه تسمیهی وی به «دیک الجن» چند نظر بیان شده است:
۱ـ به دلیل عادتش که به طور دائم به باغها میرفت (دمیری، بیتا، ج۱: ۴۸۸).
۲ـ برخی رنگ سبز چشمانش را دلیل «دیک الجن» خواندنش دانستهاند(زرکلی،۱۹۸۴م، ج۴: ۵).
۳ـ بدان جهت که شاعر، لفظ «دیک الجن» را در یکی از اشعارش آورد و از آن پس وی را بدان نام خواندند (مختاری، ۱۳۸۴ش: ۱۱۰).
۴ـ به دلیل اینکه صدای خروس را تقلید میکرد (همان:۱۱۰).
۵ـ در یکی از روزها که خروس «عمیر بن جعفر» را به مناسبت میهمانی ذبح کرده بودند، رثاء گفت، پس از آن به این لقب مشهور گشت(همان:۱۱۰).
«دیک الجن» تمام عمرش را در حمص بود، در آنجا بزرگ شد و هرگز از آن بیرون نرفت حتی به عراق هم سفری نداشت. از صفات پسندیدهی وی این است که به وسیله شعرش از کسی کمک نخواسته و به وسیلهی شعر تکسب نکرده است (ر.ک: الإصفهانی،۱۳۹۳هـ ،ج۱۴: ۵۲).

 

 

ماجرای دلدادگی «دیک الجن»

 

 

علاقهی دیک الجن به کنیز مسیحیاش به نام «ورده»، زندگیاش را پر از رنج و مشقت کرده بود. شدت عشقش به ورده چنان مسحورش کرده بود که هرگز نمیتوانست او را از خیالش بیرون کند، تلاش کرد تا او را به دست بیاورد؛ لذا اورا به اسلام دعوت کرد و ورده دعوتش را پذیرفت و با او ازدواج کرد (ر.ک: همان: ۵۵).
دیک الجن در این باره سرود :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

أُنظُر إِلَی شَمسِ القُصُورِ وَ بَدرِهَا   وَ إِلَی خُزَامَاهَا وَ بَهجَهِ زَهرِهَا
(دیکالجن،۱۴۱۲هـ:۷۷)

 

ترجمه: به خورشید قصر و ماهش و به سنبلههایش و به سرسبزی و تر و تازگی شکوفههایش بنگر.
هر دو در کنار هم جام عشق و خوشبختی را سر میکشیدند و احساس خوشبختی میکردند که زندگیشان دچار بحران مالی شد و برای رفع آن به سوی «احمد بن علی» در سلیمه روانه شد و مدت زیادی نزد احمد بن علی ماند، و اتفاقی باعث شد تا از وی اجازه گرفته و به سوی حمص بازگردد، در این بین پسر عمویش سعی داشت با نقشههای شومی که در ذهن داشت، دیک الجن را نسبت به همسرش بدبین کند، که در نهایت هم موفّق شد و باعث شد تا دیک الجن عصبانی شود و زنش را به ضرب شمشیر از پا درآورد؛ هرچند پس از مدّتی متوجّه شد که همهی این اتّفاقات نقشهی پسر عمویش بوده و از کردهی خویش پشیمان شد، ولی دیگر سودی نداشت (ابن خلکان، ۱۳۹۷هـ ، ج۹: ۱۸۵).
دیک الجن در این باره چنین سروده :

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت jemo.ir موجود است

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

لَیتَنِی لَم أَکُن لِعَطفِکَ نِلتُ
فَالَّذِی مِنِّی إِشتَعَلَت عَلَیهِ
  وَ إِلَی ذَلِکَ الوِصَالُ وَصَلتُ
العَارُ ما قَد عَلَیهِ إِشتَمَــــلَت
(دیک الجن،۱۴۱۲هـ: ۴۸)

 

ترجمه: کاش به عشق تو نرسیده بودم و کاش به وصال و دیدار تو نعمت نمییافتم. آنچه را که از من سرزده به آن راضی و خشنودم، آیا آنچه را که من انجام میدهم موجب ننگ و عار هست؟

 

 

زندگی ادبی دیک الجن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:35:00 ب.ظ ]




 

دیوان دیک الجن

 

 

طبق گفتهی محققین شعر دیک الجن در بسیاری از محافل ادبی قدیم گسترش و رواج پیدا کرد، ولی مجموعهی کاملی از اشعارش به دورهی معاصر نرسیده است. هر چه هست مجموعهای گردآوری شده از اشعارش میباشد. و اما در عصر حاضر از نخستین کسانی که اشعار دیک الجن را گردآوری کردند، استادان ادبیات، «عبدالمعین الملوحی» و «محی الدین الدرویش» بودند که در سال ۱۹۶۰م در مجموعهای متشکّل از ۴۱۷ بیت دیوانی با نام «دیوان دیکالجن الحمصی» در ۱۳۰ صفحه در قطع وزیری به چاپ رساندند (همان:۴۷).
در سال ۱۹۶۴م «دکتر احمد مطلوب»[۳۰] و «عبد الله الجبوری» تلاش دوستانشان را تکمیل کردند، و به دیوان دیک الجن قصائدی را که شاعر در مدح اهل بیت(ع) سروده بود، افزودند که ملوحی و درویش این اشعار را در دیوانشان ذکر نکرده بودند. در این کار بیشتر تکیه بر نسخهی خطی «محمّد السماوی»[۳۱] بود، که با تلاشش این نسخهی خطّی را در دو فصل، که فصل اوّل آن مربوط به اشعار «دعبل خزاعی»[۳۲] و فصل دوم آن به اشعار دیک الجن پرداخته است. و اما مطلوب و الجبوری، دیوان دیکالجن را در سه فصل جمع آوری کردند:
فصل اوّل در مدح اهل بیت (ع)، شامل ۱۵۶بیت است.
فصل دوّم فنون مختلف شعری را شامل میشود، که ۳۹ قصیده و قطعه را در برمیگیرد و ۲۷۸ بیت است.
فصل سوّم که مکمّل این کتاب است و ۸۴ قصیده و قطعه را شامل میشود و ۲۰۷ بیت است (همان:۴۸).

 

 

نگاهی کلی بر سبک شعری دیکالجن

 

 

دیکالجن شاعری توانمند است،که داخل در قصر پادشاهان و خلفاء نشد تا اسمش در تاریخ بماند ـ در عصری که بزرگترین شاعران نیز با شعرشان تکسّب میکردند ـ بلکه وی از دری بزرگتر وارد تاریخ شد و ماندگار گشت و تمام افتخارش این است که اشعارش را در بازار دلالان نفروخت.
شعر دیک الجن از نوع عالی شعر است، همانطور که گفته شد، مردم عراق از شعرش خوششان میآمد و او را شاعرترین جنّ و انس خواندهاند. دیک الجن دارای سبکی زیبا، روشن و استوار است و او شاعری است توانمند و کارکشته، که از تمام اسباب شاعری سود میجوید. شعرش بافتی ساده و آهنگی خوش دارد. دیک الجن از توانایی بیانش و استواری معانی در فنون مختلف شعری سود میجست. هرگاه مرثیه میسرود، این ویژگی بیشتر در شعرش نمایان بود، و با جاری کردن احساسات گرمش در شعر، آن را به اوج میرساند. وی در مرثیه سرایی خوش درخشید به گونهای که بسیاری از ناقدان وی را سرآمد شاعران مرثیه سرا میدانند. دیکالجن بر معانی مورد استفاده شاعران گذشته تکیه داشت و از آنها «اقتباس»[۳۳]میکرد و نیکویش میساخت(ر.ک: نورالدین،۱۴۱۱هـ: ۱۱۰-۱۰۵).

 

 

فصل سوّم

 

 

روابط بینامتنی قرآنی و روایی شعر شاعران (کمیت اسدی، عبدی کوفی و دیک الجن الحمصی)

 

 

روابط بینامتنی اشعار کمیت اسدی با آیات قرآن کریم و احادیث

 

 

الف) روابط بینامتنی با قرآن کریم

 

 

قرآن کریم از آغاز نزول تا کنون به دلیل حیاتی بودن و «برخورداری از جمال لفظی و معنوی غیر قابل وصف، و نیز به دلیل موسیقی درونی که در لابلای واژگان و پیوستگی آیات دیده میشود»(الفاخوری،۱۳۸۰ش، ج۱: ۳۳۲)، همواره این معدن غنی، الگوی بسیاری از شاعران و ادیبان و بزرگان دین بوده است و در هر دوره، صاحبان شعر و ادب مناسب با ذوق و توانایی خویش، از این گنجینهی بیپایان واژگان، سبک، معنا و درونمایهی آن بهره بردهاند. در واقع میتوان چنین بیان نمود که، استفاده از آیات و مفاهیم قرآنی در شعر هر دوره ضرورت به شمار میرفته؛ چرا که شعرهایی بیشترین تأثیر را داشت، که در پرورش مضامین آن، از آیات قرآن کریم استفاده میشد. این که یک شاعر تا چه حد در شعر خود از آیات استفاده نموده، بستگی به درک و فهم و آشنایی وی نسبت به قرآن دارد. کمیت اسدی، از جمله شاعرانی بوده که در برخی از اشعار خویش، بهطور مستقیم و یا غیر مستقیم از آیات قرآنی استفاده نموده است.
برای بررسی روابط بینامتنی، به چند عنصر بینامتنی نیاز است؛ از جمله:
متن حاضر: هر متن یا متن موجود.
متن غایب: متن مفقود یا متن تأثیر گذار.
عملیات بینامتنی: روابط بین دو متن، کوچ لفظ یا معنا از متن پنهان به متن حاضر عملیات بینامتنی نام دارد، که تبیین آن، مهمترین بخش نظریهی بینامتنی در تفسیر متون است.
معادلهی هر متن ادبی در بینامتنیت: هر متن = متن حاضر؛ عبارت است از جذب و دگرگونی = عملیات بینامتنی؛ از بسیاری متون دیگر = متن پنهان(ر.ک: میرزایی و واحدی، ۱۳۸۸ش: ۳۰۶).
متن حاضر:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

وَجَدنَا لَکُم فِی آلِ حَامِیمَ آیَه   تَأَوَّلَهَا مِنَّا تَقِیٌّ وَ مُعرِبُ
(کمیت،۱۴۰۶هـ :۵۵)

 

ترجمه: ما براى شما(خاندان پیامبر (ص)) در سوره‏هاى حامیم آیه‏اى یافتیم که گروه تقیّه کننده آن را تأویل کرده، و گروه آشکار کننده آن را آشکارا بیان کردهاند.
متن غایب:
« قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى» (شوری/۲۳).
ترجمه: بگو (بر این رسالت) مزدی از شما، جز دوست داشتن خویشاوندانم، نمیخواهم.
عملیات بینامتنی: این بیت از شعر کمیت، اشاره به آیهی ۲۳ سوره شوری دارد، البته به طور صریح به آن اشاره نکرده است، بلکه با تحقیق بین متون دینی درمییابیم که منظور از «آیَه»، که کمیت آن را در این بیت از شعر خود آورده است کدام آیه است. حاکم حسکانی در شواهد التنزیل چنین روایت میکند که، أبو أمامه باهلی از رسول خدا(ص) نقل میکند: «خدا انبیاء را از درختهای مختلف آفریده است، ومن و علی را از یک درخت خلق فرمود، پس أصل آن درخت من هستم و علی فرع آن و فاطمه پیوند و حسن و حسین میوه‌های آن و شیعیان ما برگهای آن درخت می‌باشند، پس هر کس از شاخههای آن آویزان شود نجات می‌یابد، و کسی که منحرف شود نابود می‌گردد. و اگر بنده‌ای هزار سال بین صفا و مروه خدا را عبادت کند، پس از آن هزار سال و سپس هزار سال، تا همچون مشکِ خشکِ پوسیده‌ای گردد، پس آنگاه دوستی ما را درک نکرده باشد، خدا وی را به رو در آتش می‌افکند، سپس تلاوت فرمود: « قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى» (حسکانی،۱۴۰۷هـ ،ج۲: ۲۰۳). همچنین امیر المؤمنین علی(ع) در خطبه‌ای که برای مردم ایراد کرد فرمود: ما از اهل بیتی هستیم که خداوند متعال مودّت آنان را بر هر مسلمانی واجب کرده و فرموده: « قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى» (نهج البلاغه، خطبه ۲۴). و از آنجا که ابلاغ رسالت از سوى پیامبر بزرگوار اسلام(ص)، گاه این توهّم را ایجاد میکرد که او چه اجر و پاداشى در برابر رسالت خود از مردم میطلبد، به دنبال این سخن به پیامبر(ص) دستور میدهد: «بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوست داشتن نزدیکانم» دوستى ذویالقربى اشاره به بازگشت به مسألهی ولایت و قبول رهبرى أئمهی معصومین(ع) از دودمان پیامبر(ص) میکند که در حقیقت تداوم خط رهبری پیامبر(ص) و ادامهی مسألهی ولایت الهیّه است و پر واضح است که قبول این ولایت و رهبری همانند نبوّت پیامبر(ص) سبب سعادت خود انسانهاست و نتیجهاش به خود آنها باز میگردد (ر.ک: زمخشری، ۱۴۰۷هـ، ج۴: ۲۲۱-۲۱۹؛ الطباطبایی، ۱۳۷۲ش، ج ۱۸ :۴۸-۴۲؛ مکارم شیرازی، ۱۳۶۱ش، ج۲۴: ۱۵۶). رابطهی بینامتنی این فراز از شعر کمیت با آیات قرآنی از نوع نفی جزیی میباشد؛ چرا که با ذکر کلمهی «آیَه» اشاره به متن غایب را برای مخاطب سادهتر کرده است.
متن حاضر:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:35:00 ب.ظ ]