پایان نامه زندگی خوابگاهی و نحوه تکوین هویت فرهنگی دختران |
دانشگاه علم و فرهنگ
دانشکده علوم انسانی
پایان نامه کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی
زندگی خوابگاهی و نحوه تکوین هویت فرهنگی دختران -مطالعه ای در هویت فرهنگی دختران ساکن در خوابگاههای سطح شهر تهران-
استاد راهنما
دکتر مریم رفعت جاه
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناخت زندگی خوابگاهی و نحوه تکوین هویت فرهنگیدخترانبه رشته تحریر درآمده است. پژوهشگر برای تحقیق حاضر از نظریه پیتر برگر استفاده کرده است تا بتواند با این نظریه موضوع زندگی خوابگاهی و چگونگی شکل گرفتن و تکوین یافتن هویت را مورد بررسی قرار دهد.
در این نظریه پیتر برگر و همکارانش با بررسی رابطه بین مدرنیته و تغییر چارچوب های شناختی و به تبع آن واقعیت های اجتماعیایکه شکل می گیرد به این نتیجه می رسند که تفاوت چشمگیری مابین سنت (زیست جهان سنتی) و جهان مدرن وجود دارد.
این تحقیق با روش کیفی و با استفاده از سه تکنیک مشاهده، مصاحبه نیمه ساخت یافته وپرسشنامه انجام شده است. افراد مورد مطالعه تحقیق از میان دانشجویان خوابگاه های دخترانه دولتی و خصوصی شهر تهران انتخاب شده است. تعداد افراد نمونه 33 نفر بوده که 18 نفر آنها ساکن خوابگاه خصوصی و 15 نفر ساکن خوابگاه دولتی بوده اند. مولفه های هویت فرهنگی شاملهویت خانوادگی، هویت مذهبی، هویت (یا میزان تعلق به) معاشران خوابگاهی و هویت جنسیتی بوده است.
نتایج حاصل از پرسشنامه پژوهش نشان میدهد پایبندی دینی ساکنان خوابگاه دولتی بیشتر از خوابگاه خصوصی بوده است. ارزش ها و نگرش های دختران ساکن در خوابگاه خصوصی به مراتب مادی گرایانه تر از ساکنان خوابگاه دولتی بوده است
دختران ساکن خوابگاه در چهار تیپ: مذهبی ساکن خوابگاه دولتی، غیرمذهبی ساکن خوابگاه دولتی، مذهبی ساکن خوابگاه خصوصی و غیرمذهبی ساکن خوابگاه خصوصی مورد مطالعه قرار گرفتند.
تیپ اول یعنی دختران مذهبی ساکن خوابگاه دولتی دارای هویت خانوادگی مستحکم بوده و از نظر تعلق به معاشران خوابگاهی، اکثریت این افراد رابطه صمیمی با هم اتاقی های خود داشتهاند.
تیپ دوم یعنی دختران غیرمذهبی ساکن خوابگاه دولتی در مقایسه با افراد تیپ اول از تعلق خانوادگی کمتری برخوردارند.اغلب افراد این تیپ با توجه به ابعاد مختلف دینداری دارای پایبندی دینی پایینی بوده اند. به لحاظ میزان تعلق به خوابگاه و معاشران خوابگاهی، نسبت به خوابگاه تعلقی احساس نمی کنند.
تیپ سوم یعنی دختران مذهبی ساکن خوابگاه خصوصی دارای تعلق خانوادگی بالا بوده و همچنین این افراد سطح بالایی از پایبندی دینی داشته و از هویت مذهبی قوی برخوردارند. میزان تعلق به خوابگاه در این افراد بسیار کم است اما سعی می کنند که رابطه خوبی با هماتاقیهای خود داشته باشند.
تیپ چهارم یعنی دختران غیرمذهبی ساکن خوابگاه خصوصی با افراد خانواده خود رابطه صمیمی دارند. میزان پایبندی دینی در غالب افراد این گروه پایین بوده است. غالب افراد این گروه تعلق چندانی به خوابگاهندارند و افراد خوابگاه را معمولاَ آدم های قابل اعتمادی ندانسته اند.
طبق نظریه برگر افراد همواره در زیستجهانهایی کموبیش یکپارچه زیستهاند. امّا در جامعه شدیداً تقسیمشده مدرن، بخشهای گوناگون زندگی روزمره افراد، آنان را به جهانهای معنایی و تجربی کاملاً متفاوت و غالباً ناسازگار مرتبط میکنند. اما برخی افراد می توانند این وضعیت را مدیریت کنند و با ذخیره معرفتی]تربیتی یا دینی[خود از مسیرهای معمول و موجود زندگی آگاه شده و به چندگانگی مسیرزندگی خویش سامان بخشند(برگر و دیگران، 1381 :79).
در مرحله اول تکوین هویت فرهنگی و دگرگونی زیست جهان اجتماعی، شخص معمولا دست به مقاومت در برابر ارزش های جدیدی که در معرض آن قرار گرفته است می زند. همچنان که ذکر شد چنانچه فرد از ذخیره معرفتی ]تربیتی یا دینی[ برخوردار باشد می تواند این وضعیت را مدیریت کند و به چندگانگی مسیرزندگی خویش سامان بخشد(برگر و دیگران، 1381: 79). هم از این روست که در پژوهش ما افرادی که از اعتماد بنیادی و تعلقات خانوادگی و گرایش های معنایی و دینی بالا برخودارند توانسته اند نگاهی نقادانه و تامل آمیز به هویت های موجود(اعم از سنتی و مدرن) داشته باشند و برچالش های هویتی فایق آیند.
گونه دیگری از هویت فرهنگی در افراد مورد مطالعه ما مربوط به دخترانی است که با حضور در زیست جهان خوابگاه و محیط نسبتامدرن شهر تهران و با توجه به رهایی از کنترل های سنتی خانوادگی و اجتماعی، مجذوب ارزش های جدید شده، آنها را پذیرفته و به جامعه مدرن نزدیک شده اند.اما حتی این افراد نیز که احتمالا دارای سرمایه ها و ذخیره معرفتی و عاطفی پایینی هستند در این مرحله از تکوین هویت فرهنگی باقی نمی مانند.افراد با افزایش آگاهی ها و ذخیره معرفتی و تجربیات جدید، به مقابله با ارزش های ساختاری جامعه جدید می پردازند و نگاهی منفی به وضعیت خوابگاه پیدا کرده که در این شرایط مجددا عدم یکپارچگی و چالش های هویتی در آنها پدیدار می شود که خود زمینه پیدایش هویت های ترکیبی جدید است.
دانشجویان غیرمذهبی ساکن خوابگاه خصوصی به لحاظ تعاریفی که از هویت خود ارائه میدهند را می توان در این مرحله از تکوین هویت فرهنگی مشاهده کرد. این افراد در عین حال که ارزش های سنتی را نفی کرده و هویت ها و ارزش های مدرن را نیز به میزان زیادی پذیرفته اند در عین حال در تعریف هویت خود از توانایی ها و ویژگی های فردی خود نیز استفاده و بر چالش های هویتی خود فایق می آید.
کلیدواژهها: هویت فرهنگی، زیستجهان، هویت خانوادگی،هویت دینی، هویت جنسیتی، هویت خوابگاهی
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
مسئله هویّت از مضامین مهمی است که هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی و فرهنگی میتواند نمایانگر ویژگیهای فرد و جامعه باشد. مطالعه وضعیت و تغییرات هویّت اجتماعی و ابعاد گوناگون آن از جمله هویّت ملی، هویّت فرهنگی، هویّت قومی ابزار گویایی برای فهم شرایط و اوضاع واقعی و موجود جامعه است.زیرا هویّتها، هم مسبوق به ارزشها و نگرشها هستند و از آن سرچشمه میگیرند و هم بر اعمال فردی و جمعی تأثیر میگذارند.
در ایران بهویژه در طول دهه گذشته مسئله هویّت و تغییرات و چالشهای هویّتی بهویژه در میان جوانان و زنان مورد توجه و مطالعه قرار گرفته و در این زمینه پژوهشهای متعدّدی انجام گرفته است.
در همین راستا با توجه به دگرگونیهای ساختاری ناشی از مدرنیزاسیون و تغییرات فرهنگی ناشی از مدرنیسم بهویژه در میان نسلهای جدید و زنان که ورود و مشارکت بیشتری در عرصههای تحصیلی و شغلی داشتهاند، ارزشها و نگرشهای جدیدی ایجاد شده است که الگوهای سنتی اندیشه و عمل و در نتیجه هویّتهای زنانه موجود را زیرسؤال برده است. تفاوت و گاه تضاد الگوهای فکری وعملی سنتی و جدید که در اثر عوامل گوناگونی روی میدهد، چالشهای هویّتی گوناگونی را ایجاد میکند. چند و چون این تغییرات هویّتی بهویژه در بعد فرهنگی مطالعات وسیعی را ایجاب میکند تا هم روند تغییرات فرهنگی ترسیم شود و هم بتوان برای رفع چالشها و تضادهای هویّتی که همواره موجب تنشهای فردی و اجتماعی است چارهجویی کرد.
یکی از منابع تغییرات هویتی بهویژه در بعد فرهنگی تجربه زیست جهانها و محیطهای زندگی جدیدی است که هم شرایط جدیدی را به افراد تحمیل میکند و هم آنها را با محیطهای جغرافیایی و اجتماعی جدید آشنا میسازد. نمونهای از این موارد در مورد دختران جوانی مصداق دارد که برای ادامه تحصیل از شهر وخانواده خود دور شده و به شهری دیگر و به محیط زندگی خوابگاهی وارد میشوند. در این راستا در پژوهش حاضر در نظر داریم زندگی خوابگاهی و تجربه زندگی دور از محیط آشنا و بسته خانواده و مواجه شدن با افراد گوناگون را بر هویّت فرهنگی دختران ساکن در خوابگاه مورد مطالعه قرار دهیم .
باید دید دانشجویانی که با زیست جهان جدید خوابگاه مواجه میشوند،با گذار از شرایط وابستگی به خانواده به شرایط استقلال نسبی و در وضعیتی که چه بسا نیازهای اولیّه آنان به راحتی قابل رفع نباشد و همچنین زندگی با افراد دارای خلق و خو، منش و الگوهای رفتاری مختلف چه تغییراتی را در طرز فکر و نگرش و رفتار تجربه میکنند و در معرض کدام تغییرات هویّتی و فرهنگی قرار میگیرند.
شرایط فرهنگی شهر محل تحصیل، خود از عوامل ناپایداری افراد محسوب میشود. برای مثال شخصی که محل سکونتش شهری کوچک و یا شهرستانی آرام بوده، با ورود به یک کلانشهر شلوغ برای تحصیل، ناگهان وارد محیطی میشود که باید مناسبات جدیدش را با ویژگیها و الزامات جدیدی تنظیم کند. تقلید صرف، تسلیم فرهنگی، خودباختگی و از خود بیگانگی خطری است که فرد را تهدید میکند. از طرف دیگروجود تعصب قومیّتی در فرد سبب انزوای او از محیط اجتماعی جدید میشود.
1-2- بیان مسأله
هویّت روشن و نسبتاً با ثبات یکی از نیازهای شخصیّت انسانی است. هویّت زمانی آشکار میشود که انسان با دیگر هویّتها و طرز فکرهای مختلف و نقشهای جدیدی که به عهده میگیرد مواجه میشود. مادام که غیری در کار نباشد، انسان از ویژگیهای خودش آگاه نمیشود و هویّت شکل نمیگیرد(مانی،1374: 14) و گاه هنگام تماس هویّتها با هویّت غیر،تغییر و تحولاتی در هویّت خودی بوجود میآید. به دلیل فراگیر بودن مفهوم هویّت در حوزههای فرهنگ،اجتماع، سیاست و اقتصاد، مردمشناسان، جامعهشناسان و علمای عام سیاست و اقتصاد به مطالعه درباره آن همّت گماردهاند و از زوایای مختلفی آن را مورد بحث و برّرسی قرار دادهاند. امّا آنچه در این پژوهش مورد تأکید بیشترواقع شده هویّت فرهنگی است که از ابعاد مهّم هویّتی، به شمار میآید، چون با ارزشها و نگرشهای فرد ربط وثیقی دارد.
در تعریف هویّت فرهنگی در دایرهالمعارف علوم اجتماعی چنین آمده است: هویّت فرهنگی احساس تعلّق و همبستگی به جامعه و فرهنگ آن است که در رفتار همه اعضای آن جامعهوجود دارد و سبب تمایز اعضای این جامعه از سایر جوامع میشود. هویّت فرهنگی باعث میشود فرد در مقابل هنجارها و ارزشهای جامعه خود احساس تعهد و تکلیف کند و در امور مختلف آن مشارکت جوید و انتظارات جامعه خود را پاسخ گوید و در مواقع بحرانی سرنوشت جامعه و غلبه بر آن بحران برای او مهّم باشد.شایان ذکر است که احساس تعلّق جمعی مستلزم حمایت جمع مذکور از فرد نیز هست و رابطه دو طرفه بین فرد و جمع را ایجاب میکند (باقر ساروخانی، 1375: 60). خلاصه آنکه هویّت فرهنگی متضمن احساس تعلّق به فرهنگ و جامعه است به گونهای که اعضای یک جامعه یا گروه را از سایر گروهها متمایز نماید.هویّت فرهنگی بواسطه تعهد عملی که در فرد ایجاد میکند پیامدهایی دارد (باقر ساروخانی، 1375: 61).
هر فرهنگی که در فضا، مکان و زمان خاص شکل میگیرد هرچند ممکن است در طول زمان تغییر کند، اما کارکردها و رویههای فکری و رفتاری خاص خود را به دنبال دارد.فرهنگها نه منسجم و همگناند و نه در سکون و ثبات دائمی،بلکه ذاتاً چندسویه، تغییر پذیر و باز هستند. به علاوه محیطهای متفاوت، بر روی انسان و رفتار و هویّت او تأثیر میگذارد،درواقع هویّت ما در فرایند تعامل با دیگران و تعامل با محیط تغییر میکند. محیط جدیدی مانند خوابگاه و برخورد با انسانهای جدید باعث شکلگیری روابط، تجربهها و اتفاقات جدیدی میشود. داشتن ارتباط طولانی و زندگی کردن با افرادی که هم اتاقی نامیده میشوند سرآغاز تأثیر و تأثّرهای بسیار است و از طرف دیگر الگوهای رفتاری متفاوت به ویژه عدم رعایت حقوق دیگران، مجادلههای فرهنگی، اعمال تعصب، دخالتهای سایرین و کمبود امکانات زندگی همه و همه باعث ایجاد درگیریها و مشکلات گوناگونی میشود که به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر رفتارها و تعاملات افراد ساکن در خوابگاه اثر میگذارد.
[شنبه 1399-01-09] [ 02:53:00 ب.ظ ]
|