پایان نامه : رابطه بین دینداری اسلامی و ادراک ساکنین از پیامدهای فرهنگی- اجتماعی گردشگری |
دانشگاه علامه طباطبایی
دانشکده مدیریت و حسابداری
پایاننامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت جهانگردی گرایش برنامهریزی توسعه گردشگری
رابطه بین دینداری اسلامی و ادراک ساکنین از پیامدهای فرهنگی- اجتماعی گردشگری -مورد مطالعه مشهد مقدس-
استاد راهنما
دکتر سید مجتبی محمودزاده
استاد مشاور
دکتر حمید ضرغام بروجنی
زمستان 1393
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده
نگرش میزبان بر رضایت بازدیدکننده و تکرار بازدید اثر میگذارد، بنابراین، اندازهگیری ادراک جامعه میزبان از توسعه صنعت گردشگری نقش حیاتی در موفقیت آینده یک مقصد گردشگری بازی میکند. از طرفی در برخی از کشورهای اسلامی، صنعت گردشگری به عنوان پتانسیلی برای نقض ارزشها و سنتهای فرهنگی اسلامی نگریسته میشود، و به این ترتیب یکی از اولویتهای اصلی توسعه محسوب نمیگردد. با این حال، ملل اسلامی نباید به صورت همگن دیده شوند. با وجود این که آنها عقاید مذهبی مشابه دارند، تفسیر از اسلام، فرهنگ خود و نقش جامعه محلی و همچنین سطح دخالت دولت در آنها متفاوت است. در نتیجه این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال بوده است که آیا رابطه معناداری بین دینداری اسلامی افراد و ادراک آنان از اثرات اجتماعی و فرهنگی توسعه گردشگری وجود دارد تا بتوان با استفاده از این رابطه به برنامهریزی و مدیریت توسعه گردشگری به نحوی که با نگرش مثبت، استقبال و مشارکت جامعه میزبان همراه گردد، پرداخت. دادههای اولیه از طریق پرسشنامه جمعآوری گردیده است. این پرسشنامهها در پاییز ۱۳۹۳ بین شهروندان شهر مشهد توزیع شد و از میان پرسشنامههای جمعآوری شده، 385 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتههای پژوهش نشان داد که رابطه معناداری بین دینداری اسلامی افراد (شامل داشتن اعتقادات اسلامی و عمل به احکام اسلامی) و نوع نگرش آنان به اثرات فرهنگی و اجتماعی گردشگری وجود دارد و علاوه بر اینکه حضور گردشگران باعث به وجود آمدن دیدگاهی مثبت در میان ساکنین نسبت به آنان شده است، دینداری افراد با مشارکت بیشتر افراد در توسعه گردشگری رابطه مثبتی داشته است.
کلیدواژهها: اثرات فرهنگی گردشگری، اثرات اجتماعی گردشگری، دینداری اسلامی، دینداری اجتماعی، ادراک جامعه میزبان، مشارکت جامعه میزبان
Key Words: Cultural Impacts of Tourism, Social Impacts of Tourism, Islamic religiosity, Social religiosity, residents’ perceptions, Host community involvement
مقدمه
ادراک جامعه میزبان از اثراتی که جنبههای مختلف زندگی را تحت تأثیر قرار میدهند، رقم زننده نوع واکنش آنها نسبت به توسعه گردشگری در یک منطقه میباشد. از طرفی عوامل مختلفی وجود دارند که بر ادراک جامعه از اثرات و در نتیجه ایجاد نگرش مثبت و یا منفی نسبت به توسعه گردشگری اثر میگذارند که این عوامل نیز مواردی ملموس و ناملموس را در برمیگیرد. در صورتی که توسعه گردشگری بدون توجه به فضای فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه صورت گیرد، ممکن است عدم استقبال از سوی جامعه میزبان را به اتهام زیرپا گذاشتن و نادیده گرفتن عوامل فرهنگی و اجتماعی در پی داشته باشد. از آنجا که دامنه و نوع آرمانهای یک جامعه که چشم انداز و آیندهای که آن جامعه در پی رسیدن به آن میباشد را مشخص میکند، تعیین میکند که در راستای این آرمانها و آینده، چه تغییراتی صحیح و قابل قبول و پیش برنده به سوی آن آینده هستند و با چه تغییراتی باید مقابله کرد و در واقع نوع جهتگیری جامعه میزبان در قبال اثرات گردشگری و چگونگی ادراکشان از اثرات فرهنگی اجتماعی را رقم میزند؛ بنابراین توجه به خاستگاه فرهنگ در یک جامعه اسلامی که جهانبینی دینی آن جامعه است و آرمانهای آن جامعه که چگونگی ادراک ساکنان را رقم میزند و دامنه پذیرش تغییرات را تعیین میکند، در بررسی ادراک و نگرش ساکنین جامعه میزبان با دینداری اسلامی اهمیت پیدا میکند. از این دیدگاه، گردشگری علاوه بر اینکه باعث تغییرات مثبت و منفی فرهنگی و اجتماعی میگردد، در دامنه آرمانهای برخاسته از جهانبینی دینی افراد، میتواند به تغییرات فرهنگی و اجتماعی جامعه میزبان، شامل تغییر در سیستمهای ارزشی، سبک زندگی سنتی، ارتباطات خانوادگی، رفتار فردی یا ساختار اجتماعی، کمک کند. حضور گردشگران در یک مقصد گردشگری و تعامل آنها با جامعه میزبان، منجر به تغییراتی در کیفیت زندگی افراد و جامعه میزبان، نگرشها، الگوهای رفتاری و آئینهای جامعه میگردد. این پژوهش با مورد بررسی قرار دادن رابطه بین دینداری اسلامی افراد با ادراک آنان از اثرات فرهنگی و اجتماعی گردشگری، با کمک گرفتن از مدلهای مختلف ارائه شده، به دنبال بررسی این اثرگذاری و بررسی مدیریت کارآمد آن میباشد.
در این فصل کلیاتی پیرامون تحقیق، ضرورت و اهمیت بررسی آن، اهداف، سؤالات و مدل نظری تحقیق بیان شده است.
بیان مسئله
صنعت گردشگری به مهماننوازی جامعه محلی وابسته است. برای ایجاد یک تصویر مثبت از مقصد، یک میزبان شاد که دائماً جملات مثبتی را بر زبان میآورد ضروری است (اسنایث و هالی[1]، 1999) و از آنجا که نگرش میزبان بر رضایت بازدیدکننده و تکرار بازدید اثر میگذارد (شلدون و آبنوجا[2]، 2001)، بنابراین، اندازهگیری ادراک جامعه میزبان از توسعه صنعت گردشگری نقش حیاتی در موفقیت آینده یک مقصد گردشگری بازی میکند(کاظمی، 1382).
عکسالعمل جامعه نسبت به گردشگری ممکن است از کشوری به کشور دیگر تفاوت داشته باشد. در برخی از کشورهای اسلامی، صنعت گردشگری به عنوان پتانسیلی برای نقض ارزشها و سنتهای فرهنگی اسلامی نگریسته میشود، و به این ترتیب یکی از اولویتهای اصلی توسعه محسوب نمیگردد (عزیز[3]، 1995). برخی به خاطر اینکه درباره تأثیرات ثبت شده گردشگری و پیامدهای آن روی جامعه محلی نگران هستند، ترجیح میدهند که گردشگران غیر مسلمان نداشته باشند. این نگرش که گردشگران، مصرفکنندگان بیش از حد مشروبات الکلی، غذا و منابع طبیعی هستند، و اینها میتوانند به عنوان علت نگرشهای منفی در میان ساکنان نسبت به گردشگران استناد میشوند (گاسلینگ[4]، 2002). با این حال، ملل اسلامی نباید به صورت همگن دیده شوند. با وجود این که آنها عقاید مذهبی مشابه دارند، تفسیر از اسلام، فرهنگ خود و نقش جامعه محلی و همچنین سطح دخالت دولت در آنها متفاوت است(اسماعیلی، 1376).
گراسپیچ[5](2005) رفتار گردشگری معینی را که برخلاف ارزشها و سنتهای مذهبی میرود و ممکن است باعث شود برخی گروههای مذهبی به بیگانهستیزی روی آورند را رد نمیکند. این حرکت ممکن است تهدیدی برای صنعت گردشگری باشد. شاید یکی از بزرگترین تهدیدات برای گردشگری در کشورهای مسلمان رشد این نگرش که اسلام وابسته به تروریسم است، باشد. با وجود این که عزیز (2005) معتقد است که اسلام هیچ خصومت مستقیم یا ممانعتی نسبت به گردشگری ندارد، خطرات بالقوه این صنعت نسبت به نقض ارزشها و سنتهای فرهنگی اسلامی باید از مسائل مهم در نظر گرفته شود.
مدارک و شواهد نشان میدهد که رابطه بسیار قوی بین مردم مذهبی و نگرانی بیشتر برای استانداردهای اخلاقی (وبی و فلیک،[6] 1980)، محافظه کار بودن (بارتون و وگان[7]، 1976) و داشتن نگرشهای سنتی (ویلک، بورنت و هوول[8]، 1986) وجود دارد. بنابراین، میتوان آن را مسلم فرض کرد که سطح دینداری اسلامی میتواند بر روی ادراک از صنعت گردشگری، و به ویژه در ارتباط با اثرات اجتماعی و فرهنگی گردشگری تأثیر داشته باشد (موسی و فراهانی[9]، 2012). در تحقیقی که زمانی فراهانی در ماسوله (2008)، بر روی نگرش و ادراکات جامعه نسبت به گردشگری انجام داد، نشان داد که گردشگری به عنوان یک عامل عمده توسعه ماسوله توسط 79.6 درصد از جمعیت نمونهبرداری دیده میشود. وی همچنین بیان میکند که با توجه به نگرش ساکنین نسبت به توسعه گردشگری در این منطقه، اکثریت آنها (83.6٪) با آن موافقاند. با وجود این پتانسیل بالا نسبت به حمایت از گردشگری و با توجه به اسلامی بودن کشور ایران، و با توجه به اینکه دین یکی از مؤلفههای تأثیرگذار در اعتقاد و رفتار افراد است (طباطبایی، 1374)، این مطالعه در پی اندازهگیری ارتباط بین سطح دینداری اسلامی و ادراک از پیامدهای اجتماعی فرهنگی گردشگری در ایران میباشد تا از این طریق با روشن شدن چگونگی تأثیر اسلام بر ادراک جامعه میزبان از پیامدهای گردشگری، راهکارهایی در جهت مدیریت و برنامهریزی این رابطه و در جهت تقویت گردشگری همراه با تعاملی سازنده با دین، کمک میکند.
در نهایت اینکه این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که: آیا رابطه معناداری بین دینداری اسلامی افراد جامعه میزبان و نگرش آنان نسبت به اثرات فرهنگی و اجتماعی گردشگری وجود دارد؟
[شنبه 1399-01-09] [ 02:53:00 ب.ظ ]
|