کنایه: در لغت پوشیبده سخن گفتن است. کنایه از قوی‌ترین ابزار القاء در طنز است و زمانی مؤثرتر است که مبالغه‌آمیزتر باشد. در کنایه مراد معنی ظاهری نیست بلکه منظور یکی از لوازم معنی آن است. مثلاً وقتی می‌گویند فلانی طویل‌الید است یعنی بر کار مسلط است.
اغراق و مبالغه
استفاده از فرهنگ عامیانه: این کار باعث می‌شود عامه مردم به سادگی با اثر طنزآمیز ارتباط برقرار کنند و آن را بفهمند.
مقایسه بین دو امر: هرگاه مقایسه بین دو امر عجیب و غیرمنتظره باشد باعث خنده و زمینه‌ساز و مطایبه می‌شود، مثل داستان طوطیو بقال در مثنوی.
قلب اشیاء و بازی با الفاظ
تقلیدهای مضحک
تهکّم، استعاره ریشخند
معکوس بیان کردن معانی و مفاهیم: مثلاً معایب و رذایل اخلاقی و اجتماعی مورد ستایش قرارداده شده در مقابل فضائل اخلاقی زشت شمرده و شایسته سرزنش می‌شوند. مثل اخلاق‌الاشراف عبید تحت عنوان اخلاق منسوخ. همچنین برگزیدن القاب احترام‌آمیز برای افرادی که محترم نیستند و استفاده از جملات دعایی برای کسانی که درخور این تحسین نیستند.[۱۹]

 

شیوه‌ی دیگر در طنزپردازی

 

با وجود کثرت انواع طنز شیوه‌ها یا تاکتیک‌هایی که در آن انواع طنز به کار گرفته می‌شوند نسبتاً محدودند. شاید بتوان قسمت عمده‌‌ی آن‌ها را تحت پنج عنوان خلاصه کرد:
کوچک کردن
بزرگ کردن
تقلید مضحک از یک اثر ادبی شناخته شده
ایجاد موقعیتی در داستان یا نمایش‌نامه که خود طنزآمیز است.
به کاربردن عین کلمات کسی که مورد طنز قرار می‌گیرد و ایجاد چهارچوبی مضحک برای آن.
هریک از موارد فوق وضوح بیشتر به طور جداگانه مورد بحث قرار می‌گیرد.

 

۱- کوچک کردن

 

کوچک‌کردن، یکی از عمده‌ترین تکنیک‌های طنزنویسی است. بدین معنی که نویسنده شخصی را که می‌خواهد مورد انتقاد قرار دهد از تمام ظواهر فریبنده عاری می‌سازد و او را از هر لحاظ کوچک می‌کند. این کار می‌تواند به صورت‌های مختلف صورت گیرد و می‌توان از لحاظ جسمی و یا از لحاظ معنوی و یا به شیوه‌های دیگر باشد. کاریکاتوریست‌ها معمولاً از این شیوه استفاده می‌کنند.

 

۲- بزرگ کردن

 

در مقابل شیوه‌ی کوچک‌ کردن متد بزرگ کردن هم وجود دارد و گاهی طنزنویس از آن استفاده می‌کند.
شیوه‌ای که با این تکنیک ربط دارد بزرگ کردن مطلبی غیرجدی ا ست که نوعی burlesqueیا تقلید مضحک است.

 

۳- تقلید مضحک و کنایه‌آمیز

 

تقلید یا نظیره‌ی طنزآمیز یکی از فنون عمده‌ی طنز است که خود انواع مختلف دارد. پسر و دختر کوچکی که با وقار ساختگی بر سر میز غذا نشسته «ادای پدر و مادر خود را درمی‌آورد». درواقع رفتار بزرگان را استهزاء می‌کنند. بدیهی است که هر نوع تقلیدی جنبه‌ی طنز و انتقاد ندارد. هنگامی که مقلّدی گفتار یا اعمال شخصیت مشهوری را نمایش می‌دهد می‌گوییم: «چقدر عالی است، عینا خودش است».
این کار وقتی جنبه‌ی طنز پیدا می‌کند که معایب و نقاط ضعف آن شخصیت به صورت مبالغه‌آمیزی مورد استهزاء قرار گیرد و چه بسا او را آزرده و ناراحت کند.

 

۴- طنز یا کنایه طنزآمیز irony

 

در هر دسته تکنینی تاکنون بحث کردیم دو عامل تقلید و مبالغه نقش عمده‌ای داشتند. وسیله‌ی دیگری که در طنز به کار می‌رود در انگلیسیirony و در فرانسه ironer خوانده می‌شود و در آن بازی با کلمات و ظرافت لفظی مهم است.

 

نقل قول مستقیم

 

معمولاً مردم از بزرگان و صاحبان قدرت همیشه انتظار حرف‌های سنجیده و حساب‌شده و پرمعنی دارند، در صورتی که آن‌ها انسان هستند و مانند تمام افراد بشر در طول زندگی خود کم و بیش سخنان بی‌معنی بر زبان می‌رانند. این وضعیت مخصوصاً وقتی جلب‌نظر می‌کند که اطرافیان قدرت‌مندی فعال مایشا خوش رقص می‌کنند و با مداهنه و ستایش او را تا عرش علیین می‌رسانند و کلمات او را با خط زر می‌نویسند و به عنوان گوهرهای گنجینه‌ی حکمت عرضه می‌دارند. در این وقت است که اکثراً امر بر خود آن شخص نیز مشتبه می‌شود و تصوّر می‌کنند هرچه از دهان خارج می‌شود لزوماً باید نکته‌‌ای بکر و پر از معنی باشد. طنزنویس اگر بتواند از این موضوع استفاده کند باید گلچین کردن مضحک‌ترین حرف‌های آن شخصیت از او انتقاد کند.[۲۰]

 

شیوه‌ی دیگر از طنزپردازی

 

هتاکی و دشنام‌گویی
کاریکاتررسازی
بورلسک (مضحکه، نظیره‌سازی‌)

 

 
 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت