" فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | قسمت 2 – 5 " |
“
“معلم بیش از دیگران در معرض پرسشهای آموزشی است؛ بهتر است برای پاسخ به پرسشها و مسائل، خود درگیر پژوهش و حل مسئله گردد. یافته های پژوهش توسط خود معلمان به کار می رود. پس بهتر است که خود معلم نیز دست به پژوهش بزند. مشارکت معلم در پژوهش باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود و در او انگیزه به پژوهش رشد می نماید. با درگیر شدن معلم در پژوهش مسئله جدایی میان نظریه و عمل از میان میرود. نتایج حاصل از پژوهش معلمان در کلاس درس کاملاً کاربردی است. در فرایند پژوهش، معلم هر جا لازم دانست تغییرهای لازم را اعمال می کند. معلم ضمن پژوهش رشد می کند، بالفعل می شود و چارهیابی، نوآوری و نوجویی اشاعه مییابد “
هر چقدر معلمان در پژوهش درگیر شوند به همان میزان فهم خود را از فرایند تعلیم و تربیت افزایش می دهند و آموختههای آنان تأثیر زیادی بر آنچه در مدرسه و کلاس درس اتفاق می افتد می گذارد. از این رو مسائلی که معلمان از طریق پژوهشهای انتقادی و بررسی دقیق فعالیتهای خودشان و برنامه های مدرسه مطرح میکنند بر جهتیابی آیندهی برنامه های آموزشی کارکنان، همچنین طرحهای توسعه و بهبود مدارس تأثیر می گذارد (یون و همکاران ۱۹۹۹). پژوهشی که توسط معلم انجام میگیرد طیفی از تغییرات را در فعالیتهای آموزشی وی به وجود میآورد، از این طریق معلمان راهکارهای جدید در زمینه تدریس را توسعه می دهند (سیرجلا[۸] ، ۱۹۹۶). به اعتقاد مورای، کمپل[۹]، هکستال[۱۰]، هولم[۱۱]، جونز[۱۲]، ماهونی[۱۳]، منتر[۱۴]، پروکتر[۱۵]، وال[۱۶]، (۲۰۰۹)، سه نکتهی مهم درباره جایگاه پژوهش در حرفهی معلمی و تدریس وجود دارد، اول اینکه حمایت از گسترش طرز تفکر «معلم به عنوان پژوهشگر» برای اطمینان از پیشرفت معلمان و کسب اطلاعات پژوهشی در زمینه آموزش میباشد؛ دوم اینکه پژوهشگر فعال بودن بخش اساسی از کار تدریس همه معلمان است و سوم اینکه افزایش ظرفیتهای پژوهشی معلمان حق مهم آنهاست و یکی از مؤلفه های اساسی آن، ایجاد زمینه ها و فرصتهای پژوهش در آموزش است. معلم با بهره گیری از پژوهش قادر خواهد بود تا درباره رویکردهای آموزشی که برای دانش آموزان مناسب است تصمیم گیری درستی نماید در نتیجه بیشترین تأثیرگذاری را بر عملکرد دانش آموزان خواهد داشت (آکرسون[۱۷]، مک دوفی[۱۸] ، ۲۰۰۲). ورود معلمان در عرصه پژوهش و در نتیجه تحقق یک معلم فکور و پژوهنده تأثیرات زیادی بر نحوه آموزش آنها بر جای خواهد گذاشت از جمله اینکه:
“معلمان مفروضات مربوط به استانداردهای فنی تدریس را بیش از پیش درک خواهند کرد. مزایای پژوهش – به ویژه رابطه آن با فهم هر چه بیشتر عواملی که بر آموزش و تدریس اثر دارند – را بیشتر خواهند شناخت و از تجربه بیش از پیش میآموزند. توان آنها برای حضور در عرصه تحقیقات آموزشی درک می شود، موقعیت معلم به عنوان یک یادگیرندهی فکور، به جای کارگزاری که از بالا به پایین و بدون هیچ سؤالی صرفاً مصرف کننده نظرات دیگران است درک می شود. به عنوان کارکنانی دانش محور در نظر گرفته میشوند که بر عمل حرفهای خود ژرفاندیشی میکنند و دانش حرفهای خود را متناسب با نیازمندیهای کلاس درس بهروز میسازند. پیچیدگیهای فرایند مدرسه بیشتر درک می شود و فهم اینکه این پیچیدگیها جدا از زمینه های اجتماعی، تاریخی، فرهنگی، فلسفی، اقتصادی، سیاسی و روانی که آن را دربرگرفته اند، قابل درک نخواهد بود. پژوهش در عمل حرفهای جایگاه خود را مییابد. فرصتی برای تحلیل پدیده های کلاس درس و کوشش در جهت تفسیر آنها فراهم می شود. فرصت تحلیل و ژرفاندیشی درباره دیدگاه ها و عقاید دیگران فراهم می شود. معلمان با حضور فعال و از نزدیک، تجربیات و دانش خود و دیگران را برای حل موانع و مشکلات تدریس به کار می گیرند وبه این ترتیب دانش بومی ناظر بر توسعه عمل تدریس گسترش مییابد (ساکی، ۱۳۸۹).
“
[شنبه 1401-09-19] [ 03:48:00 ب.ظ ]
|