نتایج تحقیق خمسه(۱۳۸۷) با عنوان بررسی تفاوت‌های جنسیتی بین ابعاد مختلف صمیمت نشان داد که تفاوت‌های جنسیتی نقش مهمی بر میزان صمیمیت زوج‌ها خواهدداشت.نتایج تحقیق موحدی(۱۳۸۷) با عنوان تاثیر آموزش ابعاد صمیمیت بر افزایش صمیمیت نشان داد که آموزش نقش بسیار مهمی بر افزایش میزان رضایتمندی زناشویی به خصوص در بعد ازدواج و فرزندان در زوج‌ها خواهد داشت. نتایج تحقیق اثباتی(۱۳۸۸) با عنوان اثربخشی رویکرد زوج‌درمانی شناختی- رفتاری بر افزایش و صمیمیت و کاهش تفکر قطعی‌نگر زوج‌ها نشان داد که این رویکرد نقش مهمی در ایجاد صمیمیت و بهبود روابط زناشویی دارد.

 

نتایج تحقیق پورسردار(۱۳۸۹) تاثیر آموزش صمیمیت بر افزایش رضایت زناشویی را بررسی نمود و نشان داد این برنامه آموزشی نتایج ثمربخشی در رضایت زناشویی و پربارسازی این روابط دارد.

 

به طور کلی نتایج تحقیقات در ایران و کشورهای دیگر رابطه بین فرآیندهای شناختی و روابط زناشویی را مشخص کرده‌اند. باورها، انتظارات، برداشت‌ها و اسنادهای مخرب و غیر منطقی، روابط زناشویی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. روش‌های شناختی از جمله زوج‌درمانی شناختی- رفتاری، به بررسی و اصلاح این باورها می‌پردازند، اصلاح برداشت‌ها و باورهای غلط باعث رفع سوء تفاهم، کاهش رنجش و خشم و توجه به جنبه‌های مثبت رفتار یکدیگر و در نهایت افزایش صمیمت و رضایتمندی زناشویی را به دنبال دارد. همچنین تحقیقات متعددی نیز نقش رویکرد شناختی- رفتاری در درمان زناشویی را بررسی کرده‌اند. در یک بررسی با عنوان اثربخشی آموزش گروهی بانوان و آموزش مکاتبه‌ای همسران آن ها به شیوه شناختی- رفتاری بر رضایت زناشویی، نتایج افزایش رضایت زناشویی در گروه آزمایشی را نشان داد(طغیانی،۱۳۸۴).

 

در تحقیق مستقل دیگری قربانی(۱۳۸۴)، تاثیر زوج‌درمانی عقلانی- هیجانی که روش شناختی است را بر تعارض‌ها و افکار غیر منطقی همسران را سنجیده و نتیجه گرفته‌است که این روش در کاهش تعارضات و افکار غیر منطقی زوج‌‌ها و در نتیجه بر رضایتمندی زناشویی آنان مؤثر است.

 

در پژوهشی دیگر شاه مرادی( ۱۳۸۴)، نیز نشان داد که درمان شناختی- رفتاری با شیوه گروهی نقش مؤثری بر سطح ناسازگاری، ابراز محبت، توافق و رضایت زناشویی زنان متاهل داشته‌است. در پژوهشی دیگر یونسی و رضاخو(۱۳۸۳)، ‌در مورد نقش بازآموزی اسنادی بر سبک اسناد و افزایش رضامندی زناشویی نشان داد که میزان رضایتمندی از روابط زناشویی پس از مداخله آموزشی افزایش یافته‌است. علاوه بر پژوهش‌‌های یاد شده، تحقیقات نشان داده‌اند که عواملی بر حفظ سطح پایداری سازگاری و رضایت در زناشویی موثرند مانند: سبک دلبستگی اجتنابی که به طور مستقیم و معنادار بر رضایت زناشویی اثر منفی دارد. همچنین فرآیندهایی مانند: صمیمیت جنسی، مدیریت تعارض و ارتباط به عنوان میانجیگری رابطه سبک‌های دلبستگی در رضایت زناشویی عمل می‌کنند. این نوع مداخلات می‌توانند آماج درمانی مشاوران خانواده قرارگیرند( دکتر مختار عارفی و همکاران، ۱۳۹۱).

 

در تبیین و تفسیر نتایج تحقیق حاضر می توان اذعان نمود رویکرد زوج درمانی شناختی-رفتاری، تلفیقی از رویکرد شناختی و رویکرد درمانی رفتاری و دربردارنده تمامی مبانی نظری این دو رویکرد است. این رویکرد مشکلات زناشویی از جمله صمیمیت را نتیجه مهارت های ناکارامد همسران در برقرای ارتباط و ناتوانی در حل مؤثر مشکلات و نعارضات، انتظارات و باورهای غیرمنطقی و تبادلات منفی رفتاری می‌داند(اعتمادی۱۳۸۴) در این رویکرد درمانگر هدف ویژه ای راتعیین کرده و الکوهای زمان حال زا ارزیابی می‌کند و الگوهای تازه را مانند مهارت های ارتباطی، حل مسئله، تبادل افکار، تعیین قواعد و نقش ها و نحوه برخورد با تعارض را آموزش می‌دهد. در ای راستا تحقق این اهداف در نهایت منجر به افزایش صمیمیت بین زوج ها می‌شود.

 

۵-۲- محدودیت پژوهش

 

      1. این پژوهش بر روی والدین کودکان یک مهدکودک در تهران در سال ۱۳۹۳ محدود است و از این جهت در تعمیم یافته ها برای سایر گروه ها در این زمینه باید احتیاط کرد.

 

    1. استفاده از یک ابزار اندازه گیری و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ به صورت خوداظهاری ممکن است بر نتایج پژوهش تاثیرگذاشته باشد.

 

    1. در این پژوهش عدم امکان پیگیری به منظور اطمینان از پاپداری آثار برنامه آموزشی نیز باید در نظر گرفته شود.

 

  1. در پژوهش حاضر عدم کنترل متغیرهای مداخله کننده از جمله (سن، تحصیلات، تعداد فرزندان و ..) می‌تواند در روند پژوهش مؤثر باشد.

 

۵-۳-پیشنهادهای پژوهشی

 

    1. انجام پژوهش جهت بررسی عوامل مؤثری که مانع کاهش سطح رضامندی زناشویی می‌شوند مانند (آموزش مهارت های ارتباطی و …).

 

    1. پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش زوج درمانی جهت همسران در مشاوره قبل از ازدواج و همچنین بررسی مشابه موارد طلاق بین زوج ها انجام گیرد.

 

    1. مقایسه تطبیقی تاثیر همزمان مداخلات شناختی و دارو درمانی بر افزایش سطح رضایت زناشویی زوج ها اجرا شود.

 

  1. تحقیق مستقلی به صورت مقایسه ای پیرامون رابطه تعداد اعضای خانوار با رضایت زناشویی در بین زوج های دارای فرزند و زوج های بدون فرزند انجام گیرد.

 

۵-۴-پیشنهادهای کاربردی

 

در راستای نتایج و یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می‌شود:

 

    1. تدارک برنامه های آموزشی با رویکرد زوج درمانی شناختی ـ رفتاری گروهی و انجام مشاوره‌های مستمر بعد از ازدواج و اقدامات مداخله‌ای مؤثر از سوی نهادهای مسئول برای افرادی که به عللی از زندگی مشترک خود رضایت ندارند، می‌تواند آن ها را در حل مشکلاتشان یاری دهد.

 

    1. با توجه به اثربخشی مثبت زوج درمانی، شایسته است مراکز و سازمان‌های مسئول در زمینه مشاوره خانواده و بویژه زوج‌های جوان، تمهیداتی انجام دهند تا اینگونه افراد را برای شرکت در جلسات مشاوره تشویق نموده و با بهره‌گیری از افراد آموزش دیده و ماهر در اینگونه مراکز باآموزش‌های تاثیرگذار روانشناسی در جهت کاهش مشکلات بین ‌آن‌ها و افزایش رضامندی زناشویی اقدام نمایند.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت