" دانلود پروژه و پایان نامه – الگوی تبادلی استرس – 9 " |
“
افراد در مواجهه با یک عامل استرس زای یکسان واکنش های متفاوتی از خود نشان میدهند (کوپر و همکاران، ۲۰۰۱). برای مثال، در حالی که مواجهه با یک موقعیت یکسان برای عده ای ممکن است با تجربه استرس همراه شود، برای عده ای دیگر، مواجهه با همان موقعیت در یک شرایط زمانی همسان ممکن است به تجربه افسردگی و تحریک منجر شود. با وجود آن که الگوی مبتنی بر محرک، در تعیین عوامل استرس زا برای افراد نقش مهمی ایفا کردهاست، اکا به دلیل عدم توجه به تفاوت های فردی در مواجهه با عوامل استرس زا با مجدودیت هایی روبرو شده است (ساتون[۱۶۸] و همکاران، ۲۰۰۴). به بیان دیگر، در قلمرو مطالعاتی استرس، از آنجا که الگوی مبتنی بر محرک، فاقد توانایی لازم برای تبیین و تفسیر پیچیدگی های فرایند استرس میباشد، از طرف برخی از محققان با انتقاد مواجه شده است (بارتلت، ۱۹۹۸). برای مثال، دیو[۱۶۹](۱۹۸۹) تأکید کرد که با تمرکز بر یک مؤلفه در فرایند مطالعه استرس، دیگر فرایندهای تشکیل دهنده این فرایند به طور تصنعی از یکدیگر تفکیک میشوند. یکی از پیامدهای این تمایز مصنوعی آن است که موقعیت های مختلف با صرف نظر از این که استرس زا میباشند یا خیر، استرس زا تلقی میشوند. به بیان دیگر، در پیشبینی پاسخ فردی، تأکید بر ویژگی های موقعیتی به تنهایی ناکافی میباشند. بنابرین، برای تبیین روابط شناختی و روان شناختی بین فرد و محیط در قلمرو مطالعاتی استرس، نیاز به یک الگوی کامل تر احساس می شود.
الگوی تبادلی استرس
بر خلاف نظریه های دیگر استرس، الگوی تبادلی استرس، الگوی رابطه بین فرد و محیط را ـ که به مثابه یک رابطه متقابل تلقی می شود ـ، بررسی میکند (لازاروس،۲۰۰۶). در یک رویکرد مرجح تر درباره تعریف استرس، بر تعامل بین فرد و محیط تأکید شده است. در الگوی تبادلی لازاروس و فولکمن (۱۹۸۴)، فرایند استرس به مثابه رابطه ویژه بین فرد و محیط تلقی می شود که در طی آن فرد مطالبات محیطی اثرگذار بر بهزیستی خود را از از منابع فردی خویش، فراتر ارزیابی میکند. دیو (۱۹۸۹) پیشنهاد کرد که تعریف تبادلی استرس به سه دلیل از تعاریف مبتنی بر پاسخ و محرک متفاوت میباشد: ۱) استرس فقط نتیجه یک موقعیت یا یک پاسخ نیست، ۲) فرایند استرس مستلزم تبادل بین فرد و محیط است و ۳) مقابله و انطباق، قسمت های آشکار تبادل بین فرد و محیط میباشند که در شکل گیری تجارب استرس زا اثرگذارند.
پاین[۱۷۰] (۲۰۰۱) بیان میکند که در رویکرد تبادلی بر ادراک فرد از مطالبات محیط (یا عوامل استرس زا) و منابع فردی برای مقابله (برای مثال حمایت اجتماعی) ـ که به مثابه مهمترین عوامل تعیین کننده بهزیستی قلمداد میشوند، تأکید می شود. در این رویکرد فرض می شود که افراد به طور مستمر محیط اطراف خود را ارزیابی میکنند و استرس، نتیجه ادراک فرد از عدم انطباق بین مطالبات ادراک شده و منابع در دسترس برای مقابله با آن مطالبات میباشد. در این نظریه، فرایند تبادلی دوسویه پاسخ به یک رخداد استرس زا توصیف می شود. با وجود آنکه، در الگوهای قبلی، الگوی پاسخ به استرس به صورت یک سویه و خطی توصیف شده بود، در این الگو، اصطلاح تبادلی به تعامل بین فرد و محیط که در ایجاد یک معنای جدید و منحصر به فرد مؤثر است، اشاره میکند. بنابرین، در مقایسه با یک رخداد، ارزیابی از آن رخداد مورد توجه میباشد. به بیان دیگر، در این الگو، آنچه برای فرد حائز اهمیت میباشد، تفسیر معنای رخداد برای وی در محدوده یک محیط میباشد. علاوه بر این، طبق دیدگاه لازاروس و فولکمن (۱۹۸۴)، رابطه فرایند محور به دو معنای متمایز اشاره میکند. اول اینکه فرد و محیط در یک رابطه پویا به سر میبرند که دائم در حال تعییر است و دوم اینکه رابطه فرد و محیط، یک رابطه دوسویه است که در خلال آن فرد و محیط بر یکدیگر اثر میگذارند.
الگوی تبادلی، گاهی به صورت الگوی شناختی/تبادلی/پدیدارشناختی استرس نام گذاری می شود. در الگوی مذبور، تأکید بر عنصر شناختی، بیانگر آن است که تفکر، حافظه، معنا و اهمیت رخدادها در تعیین ادراک فرد از استرس و مقابله، به مثابه عوامل میانجیگر اصلی و عوامل علّی بیواسطه قلمداد میشوند (بایلی[۱۷۱] و کلارک، ۱۹۸۹). مؤلفه تبادلی بر تعامل مستمر درک شناختی فرد یا ارزیابی مستمر محیط متغیر، اشاره میکند. عنصر پدیدارشناختی، بر نقش ابعاد فردی و وابسته به خصایص فردی اشاره میکند که در تعیین ادراک فرد از یک موقعیت مؤثر واقع میشوند. واکنش فرد به عوامل استرس زا، به مقدار قابل قبولی فردی است؛ به بیان دیگر، افراد به شیوه کاملاً متفاوتی به یک عامل استرس زای مشابه واکنش نشان میدهند (هیلر[۱۷۲]، ۱۹۹۷).
به طور کلی، استرس به مثابه یک سازه چندوجهی است که بر کارکردهای جسمانی و روان شناختی فرد اثرگذارند. استرس به هر مطالبه محیطی، اجتماعی یا درونی اطلاق می شود که مستلزم سازگاری مجدد الگوهای رفتاری فردی میباشد (تویتس، ۱۹۹۵). واکنش به استرس به یک حالت برانگیختگی فیزیولوژیک یا هیجانی اشاره میکند که در نتیجه ادراک از استرس یا مطالبه به وجود میآید (تویتس، ۱۹۹۵). عوامل استرس نیز به منابع متفاوت استرس اشاره میکنند.
منابع استرس
در ادبیات پژوهش، سه نوع از عوامل استرس مانند رخدادهای زندگی[۱۷۳]، دشواری های مزمن[۱۷۴] و گرفتاری های روزانه[۱۷۵] بررسی شده اند. در بین این عوامل، رخدادهای زندگی و دشواری های مزمن در مطالعات بیشتری مورد بررسی قرار گرفته اند. بنابرین در مطالعات استرس، عوامل استرس زا به شرایط ناخوشایند رخدادهای منفی زندگی و دشواری های مزمن زندگی اشاره میکنند که فعالیت های عادی فرد را مختل میکنند. منابعی که افراد در طول زندگی خود برای مواجهه با عوامل استرس زا و دشواری ها مورد استفاده قرار میدهند، برای بهزیستی هیجانی و زیستی آن ها پیامدهای مهمی به همراه دارد. پارادایم استرس زنگی فرض میکند که اگر عوامل استرس زای بیرونی مانند تغییرات منفی زندگی، دشواری های نقش و گرفتاری های روزانه کنترل نشوند، تعادل روان شناختی فرد را مختل میکنند و برخی پاسخ های فیزیولوژیک یا روان شناختی مانند آشفتگی هیجانی یا بیماری جسمانی در پی دارند (تویتس، ۱۹۹۵).
“
[شنبه 1401-09-19] [ 01:31:00 ب.ظ ]
|