سایت مقالات فارسی – بینامتنی قرآنی و روایی در اشعار سه تن از شاعران شیعی (کمیت بن … |
![]() |
ترجمه: به وسیلهی آنها در میدان جنگ عبور کردند، در حالی که خون از آنان همچون چهار پایانِ نشانهدار و مرغوب روان است.
متن غایب:
وَإِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاهِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءهُم بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِینٌ (صف/۶).
ترجمه: و هنگامى را که عیسى پسر مریم گفت: اى فرزندان اسرائیل من فرستاده خدا به سوى شما هستم تورات را که پیش از من بوده تصدیق مىکنم و به فرستادهاى که پس از من مىآید و نام او احمد است بشارتگرم پس وقتى براى آنان دلایل روشن آورد گفتند این سحرى آشکار است.
عملیات بینامتنی: این آیه و آیات ما قبل و ما بعد آن در مقام اثبات رسالت و نبوت رسول خدا(ص) است و این آیه در حکم مقدمه و زمینه چینی برای ذکر این مطلب است که رسول خدا(ص) فرستادهای است که عیسی(ع) به آمدن او بشارت داده و خدا او را با هدایت و دین حق گسیل داشته و دین او نوریست که مردم به وسیلهی آن به سعادت راه می یابند. به هر حال می فرماید: به یاد آرید زمانی را که عیسی پسر مریم به بنی اسرائیل اصل دعوت خود را ابلاغ نمود و فرمود: من هیچ وظیفه و شأنی ندارم جز اینکه فرستادهی خدا بسوی شما هستم و هم نبوّت و کتاب قبل از خودم (یعنی تورات) را تصدیق میکنم و هم از نبوت بعد از خودم بشارت میدهم و دعوت من مغایر با دعوت تورات و متناقض با شریعت آن نیست و بجز اندکی از شرایع آن، احکام دیگرش را نسخ نمیکند. مسلماً بشارت دربارهی امر خیر است و خیری که از بعثت پیامبر(ص) و دعوت او انتظار میرود این است که به وسیلهی بعثت او باب رحمت الهی به روی انسانها باز شود و دین او کاملتر و پیشرفتهتر باشد، بنابراین از کلام حضرت عیسی(ع) استفاده میشود که آنچه پیامبر اسلام(ص) میآورد دینی پیشرفتهتر و کاملتر از دینی است که تورات متضمّن آن بوده و آنچه عیسی(ع) بدان مبعوث شده، در حقیقت واسطهای است بین دو دعوت. ولی زمانی که احمد(ص) که کتب آسمانی بشارت آمدنش را داده بود مبعوث شد، و برای بنیاسرائیل و یا برای آنان و سایرین معجزاتی روشن آورد، بنی اسرائیل گفتند: این سحری آشکار است و آن را نپذیرفتند(ر.ک: الطباطبایی، ۱۳۷۲ش، ج۱۹: ۲۶۰؛ زمخشری، ۱۴۰۷هـ، ج۴: ۵۲۵). کمیت اسدی در شعر خویش از نامِ قرآنی و مبارک پیامبر اکرم(ص)، استفاده کرده، که چندین بیت از اشعار ایشان مزیّن به نام مبارک حضرت میباشد، که ما در این پژوهش به ذکر دو نمونه از آن بسنده کردیم. رابطهی بینامتنی این ابیات با کلام وحی از نوع علم یا شخصیت است.
متن حاضر:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید. |
أَ لَم تَرَنِی مِن حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ | أَرُوحُ وَ أَغدُو خَائِفاً أَتَرَقَّبُ (کمیت،۱۴۰۶هـ :۷۵) |
ترجمه: آیا نمی بینی که به جهت دوستی خاندان پیامبر، صبح و شام را به ترس می گذرانم و همیشه مراقب احوال خویشم.
متن غایب:
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللّهُ الشَّاکِرِینَ ﴿آل عمران/۱۴۴).
ترجمه: و محمد جز فرستادهاى که پیش از او [هم] پیامبرانى [آمده و] گذشتند نیست آیا اگر او بمیرد یا کشته شود از عقیده خود برمىگردید و هر کس از عقیده خود بازگردد هرگز هیچ زیانى به خدا نمىرساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مىدهد.
عملیات بینامتنی: در این آیه خداوند تبارک و تعالی، با استفاده از حوادث جنگ احد حقیقت دیگرى را به مسلمانان مىآموزد و آن اینکه، اسلام آئین فرد پرستى نیست، و اگر پیامبر(ص) در این میدان شربت شهادت مینوشید وظیفهی مسلمانان بدون تردید ادامهی مبارزه بود، زیرا با مرگ یا شهادت پیامبر(ص)، اسلام پایان نمییابد بلکه اسلام آئین حقّى است که تا ابد جاویدان خواهد ماند. مسألهی فرد پرستى یکى از بزرگترین خطراتى است که مبارزات هدفى را تهدید میکند، وابستگى به شخص معیّن اگر چه پیامبر خاتم(ص) باشد مفهومش پایان یافتن کوشش و تلاش براى پیشرفت، به هنگام از دست رفتن آن شخص است و این وابستگى یکى از نشانههاى بارز عدم رشد اجتماعى است. مبارزهی پیامبر(ص) با فرد پرستى یکى دیگر از نشانههاى حقّانیت و عظمت او است زیرا اگر او به خاطر شخص خویش قیام کرده بود لازم بود این فکر را در مردم تقویت کند که همه چیز به وجود او بستگى دارد و اگر او از میان برود همه چیز پایان خواهد یافت، ولى رهبران راستین همانند پیامبر اکرم(ص) هیچگاه مردم را به چنین افکارى تشویق نمیکنند، بلکه به شدت با آن مبارزه میکنند، و به آنها میگویند: هدف ما، از خود ما بالاتر است و هرگز با نابودى ما نابود نخواهد شد(ر.ک: الطباطبایی، ۱۳۷۲ش، ج۴: ۳۷-۳۶؛ زمخشری، ۱۴۰۷هـ، ج۱: ۴۲۳-۴۲۲). لذا قرآن با صراحت در آیه فوق مى گوید: «محمد تنها فرستاده خدا است ، پیش از او هم فرستادگانى بودند که از دنیا رفتند آیا اگر او بمیرد یا کشته شود باید شما سیر قهقرائى کنید و به آئین بت پرستى بازگردید»؟ قرآن با استفاده از استفهام انکاری برای بیان مقصود خویش، قصد این را دارد که بگوید با فوت پیامبر(ص) راه طی شده برای رسیدن به حق برگشتی ندارد. کمیت اسدی در این فراز از شعر خویش واژهی محمد که نام مبارک پیامبر اکرم(ص) میباشد، و یک بار در قرآن ذکر شده است، شعر خویش را زیبا و مزیّن کرده است. رابطهی بینامتنی این بیت از شعر شاعر با کلام وحی از نوع رابطهی علم یا شخصیت شکل گرفته است.
متن حاضر:
وَ مِلَّهُ الزَّاعِمِینَ عِیسَی ابنِم اللَّـ | ـهِ وَ مَا صَوَّرُوا وَ مَا صَلَبُوا (کمیت،۱۴۰۶هـ :۱۱۵) |
ترجمه: گروهی را که فکر میکنند عیسی(ع)، پسر خداوند است، آنها دروغ میگویند، و او را به صلیب نکشیدهاند.
متن غایب:
[جمعه 1399-09-21] [ 02:33:00 ب.ظ ]
|