احساس اعتماد، تمایل وعلاقمندی مدیریت، دورنمای آینده، تناسب استراتژیک، سازگاری میان سطوح و وظایف شرکت های خریدار وتامین کننده

 

 

 

 

۳

 

 

تکنولوژیکی

 

 

ارزیابی تسهیلات، قابلیت تولید جاری وآینده، قابلیت طراحی تامین کننده، سرعت تامین کننده در بهبود و توسعه

 

 

 

 

۴

 

 

عوامل دیگر

 

 

سوابق ایمنی تامین کننده، منابع سازمان

 

 

 

 

وبر و همکارانش ]۷۲[ با مطالعه و دسته‌بندی حدود ۷۴ مقاله ارائه شده از سال ۱۹۶۶ به بعد، به بررسی بررسی تاثیر انتخاب تامین‌کننده در سیستم تولیدی JIT[2] پرداختند. شاخص‌های مورد بررسی تقریبا شاخص‌هایی بودند که توسط دیکسون ارائه شده بودند وتفاوت چندانی نداشتند. آنها به این نتیجه رسیدند که قیمت خالص، مهمترین معیار برای انتخاب تامین‌کننده است، زیرا تقریبا در ۸۰ درصد مقالات مطالعه شده، عامل قیمت در درجه اول اهمیت قرار داشت و تحویل به موقع، کیفیت، تسهیلات و قابلیت تولید به ترتیب در رده‌های بعدی اهمیت بودند.گرچه شاخص‌های وبر و همکارانش با شاخص‌های دیکسون تفاوت چندانی با هم ندارند، اما برخی از شاخص‌ها توسط وبر و همکارانش]۷۲ [ توسعه یافتند و مفاهیم بیشتری را شامل شدند و همچنین آنها اولویت‌بندی جدیدی را برای شاخص‌های انتخاب ارائه کردند. از جمله شاخص‌هایی که مفهوم آن گسترش پیدا کرد مفهوم قیمت بود. در تعریف دیکسون قیمت به معنای قیمت پیشنهادی توسط تامین‌کننده بود که شامل تخفیف و هزینه حمل نیز می‌شد. اما در توسعه این مفهوم به سایر هزینه‌های تامین کننده نیز توجه شده است. از جمله هزینه‌های ثابت، هزینه طراحی، هزینه تکنولوژی و هزینه خدمات پس از فروش. دیکسون معیار کیفیت را به این شکل بیان می کند: رعایت سازگاری با مشخصه‌های کیفی. اما در تعریف جدید مشخصه‌های دیگری به آن اضافه گردیده است از جمله سیستم ایزو ۹۰۰۱ ، بازرسی، پرسنل کنترل کیفی و….
همچنین دیکسون معیار توزیع را به صورت رعایت زمان‌بندی حمل و نقل تعریف می‌کند اما تعاریف جدید مشخصه‌های زمان تحویل، ظرفیت توزیع، کیفیت حمل ونقل و قابلیت توزیع در سیستم تولیدJIT را مورد توجه قرار داده است.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

۲-۲-۱-۵: پیش ارزیابی تامین‌کنندگان

 

 

در بحث انتخاب تامین‌کننده به علت ازدیاد مراکز انتخاب تامین کننده همواره کثرت انتخاب ها امری اجتناب ناپذیر است. در اکثر موارد تاکید بر این است که از بین تعداد بسیاری از تامین‌کنندگان،
گزینه‌های برتر انتخاب شوند تا بتوان با آنها پیوندهای استراتژیک و روابط بلند مدت بر قرار کرد. اساس این روش بر این است که همواره تعداد اندک تامین‌کنندگان بهتر وکاراتر از تعداد زیاد آنهاست. این همان رویکردی است که بسیاری از سازمان‌های ژاپنی از آن تبعیت می کنند و اصطلاحا تک منبعی یا دو منبعی شده‌اند. به همین دلایل یک تصمیم‌گیرنده باید ابتدا بتواند از بین تعدادی از تامین‌کنندگان، عده‌ای را جدا کرده و از بین آنها انتخاب تامین‌کننده یا تامین‌کنندگان اصلی را انجام دهد. برای این منظور روش‌های زیادی به کار گرفته شده است که در ذیل به تعدادی از آنها اشاره می‌کنیم:

 

 

۲-۲-۱-۵-۱ روش‌های قطعی[۳]

 

 

این روش‌ها مختص مدل‌های کیفی می‌باشند و بر پایه اطلاعات تجربی که براساس ارزیابی تامین‌کنندگان بدست می‌آید بنا شده است. در این نوع روش‌ها عملکرد تامین‌کنندگان بر اساس سه معیار مثبت، خنثی و منفی انجام می‌شود. پس از اینکه تامین‌کننده بر اساس همه شاخص‌ها رتبه‌بندی شد، خریداران رتبه‌بندی نهایی را بر اساس یکی از این سه معیار انجام می‌دهند. روش‌های قطعی بطور گسترده توسط تیمرمن ]۶۷[، زنز]۷۹[ و هوشیار]۴۰[ مورد بررسی قرار گرفته است.

 

 

۲-۲-۱-۵-۲ : روش تحلیل پوششی داده‌ها[۴]

 

 

روش DEA بر اساس مفهوم کارایی گزینه‌های تصمیم‌گیری بنا نهاده شده است. در این روش
گزینه‌ها بر اساس مزیت شاخص‌ها به عنوان خروجی و هزینه شاخص‌ها به عنوان ورودی ارزیابی می‌گردند. کارایی یک گزینه (در اینجا تامین کننده) نسبت مجموع وزنی خروجی‌اش در(اینجا عملکرد تامین کننده) به مجموع وزنی ورودی‌اش (هزینه استفاده از تامین کننده) است. برای هر تامین‌کننده، روش DEA مجموعه وزن‌ها را می‌یابد بطوری که این مجموعه وزن‌ها کارایی تامین‌کننده را به حداکثر خود برساند. بدین ترتیب روش تامین‌کنندگان را به دو دسته‌ی تامین‌کنندگان کارآمد و نا‌کارآمد تقسیم می‌کند. وبر کاربرد DEA در انتخاب تامین کننده را در مقالات زیادی مورد بررسی قرار داده است که از این میان می‌توان به وبر و الرام ]۷۶[، وبر و دسای]۷۴[ و وبر و دیگران]۷۵[ ، اشاره کرد. همچنین از دیگر کارها در این زمینه می‌توان به]۱۷[ و ]۴۶ [ اشاره نمود.

 

 

۲-۲-۱-۵-۳ روش تحلیل خوشه‌ای [۵] (CA)

 

 

CA یک روش پایه‌ای آماری می‌باشد که از الگوریتم کلاس‌بندی برای گروه‌بندی تعدادی از اقلام که بر اساس خاصیت‌شان امتیاز‌دهی شده و به شاخه‌هایی تقسیم شده‌اند، استفاده می‌کند. این شاخه‌ها طوری هستند که اختلاف بین اقلام یک شاخه کمترین مقدار و اختلاف بین اقلام یک شاخه و شاخه‌های دیگر بیشترین مقدار می‌باشد. از روش CA به منظور دسته‌بندی تامین‌کنندگان استفاده شده است. بدین ترتیب که تامین‌کنندگانی که بر اساس شاخص‌های تصمیم‌گیری ارزیابی و امتیاز‌دهی شده‌اند توسط این روش دسته‌بندی و مرتب شده‌اند. هینکل و همکارانش]۳۷ [ اولین افرادی بودند که این روش را بکار بردند و در ادامه این روش زیاد مورد بحث قرار نگرفت تا اینکه ۲۰ سال بعد هلت ]۳۸[ آن را برای دسته‌بندی پیمان‌کاران پروژه‌های عمرانی مورد بحث قرار داد]۲۶ [.

 

 

۲-۲-۱-۵-۴ : روش سیستم های استدلال مبنی بر مورد[۶] (CBR)

 

 

سیستم‌های CBR روشی است که در هوش مصنوعی ارائه شده است. اساسا یک سیستم
CBR سیستم‌های یک‌های اطلاعات بسیار مفیدی درباره موردهای (DM) بانک اطلاعاتی است که توسط نرم افزار به تصمیم‌گیرنده شبیه و تجربیات گذشته ارائه می‌دهد. در ابتدا این سیستم را ان جی و همکارانش]۵۰[ برای دسته‌بندی مطرح نمودند و در ادامه این روش گسترش بیشتری یافت ولی با این حال CBR هنوز یک سیستم نو پاست که استفاده از آن در تصمیم‌گیری کم می‌باشد. چوی و همکارانش در این زمینه کارهای زیادی ارائه نمودند که به عنوان نمونه می‌توان به ]۲۱[ الی]۲۲ [اشاره کرد]۶۴[.

 

 

۲-۲-۱-۶ : انتخاب تامین‌کنندگان نهایی

 

 

پس از شناسایی تامین‌کنندگان بالقوه لازم است یک فرایند ارزیابی به منظور شناسایی تامین‌کننده یا تامین‌کنندگان نهایی انجام گیرد. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که روشی واحد برای ارزیابی تامین‌کنندگان نهایی وجود ندارد و سازمان‌ها می‌توانند به اقتضای شرایط و صلاحدید کارشناسان خود از روش‌های مختلفی استفاده کنند. در طول نیم قرنی که مساله انتخاب تامین‌کننده مورد توجه قرار گرفته است روش‌های متعددی ارائه شده است که به علت گستردگی روش‌ها تنها به تعدادی از آنها اشاره می‌شود.

 

 

۲-۲-۱-۶-۱ : مدل‌های وزن‌دهی خطی[۷]

 

 

در مدل‌های وزن‌دهی خطی، به هر معیاری وزنی تعلق می‌گیرد، بطوریکه بیشترین وزن به بهترین معیار و کمترین وزن به کم اهمیت‌ترین معیار تعلق خواهد گرفت. بر این اساس نرخ هر معیار در وزنش ضرب شده و حاصل ضرب‌ها جمع می‌شوند تا یک تابع برای هر تامین کننده بدست آید و در نتیجه تامین‌کننده‌ای انتخاب خواهد شد که بیشترین حاصل جمع نرخ ها را داشته باشد. تیمرمن ]۶۷[ و زنز ]۷۹[ درباره تعدادی از مدل‌های وزن‌دهی خطی بحث نموده‌اند.
در طول چند سال اخیر تعداد زیادی از مدل‌های مختلف با تفاوت بسیار کم ارائه شده‌اند. اولین کاربرد مدل‌های وزن‌دهی خطی در انتخاب تامین‌کننده به مدل‌های جبرانی مربوط می‌شود. در این مدل یک معیار با وزن زیاد می‌تواند توسط یک معیار با وزن کم جبران گردد (در صورتیکه در مدل غیر جبرانی کمترین سطح اختلاف بین دو شاخص احتیاج می‌باشد)]۲۶[. در این بین، مجموعه روش‌های فرا‌رتبه‌ای[۸] به وسیله‌ی دی بوئر و همکارانش]۲۷[ پیشنهاد گردید که یک روش شبه جبرانی می‌باشد. این راه حل به خریدار امکانات بیشتری می‌دهد تا بتواند بین جبران کردن شاخصها محدودیت داشته باشد و یک معیار خوب توسط یک معیار بد جبران نشود. سیانسی و گراندو ]۳۵[ مدلی غیر‌جبرانی ارائه نمودند به این صورت که نرخ‌ها یا شاخصهای مختلف با هم جمع نمی‌شوند فقط اطلاعات مختلفی به تصمیم‌گیرنده جهت راحت تر شدن تصمیم‌گیری ارائه می‌نمایند. هر چند بنظر می‌رسد این راه حل کافی نمی‌باشد اما همچنان در این راه بهبودی حاصل نشده است.
گریگوری]۳۶[ روشی را جهت تخصیص سفارش‌ها به تامین‌کنندگانی که با هم بیشترین نرخ وزن‌دهی را کسب کردند، ارائه نمود. این روش دومین کاربرد ارائه شده از مدل وزن دهی خطی می باشد. بطور کلی تعداد مدل های ارائه شده جهت حل مساله غیر قطعی و غیر دقیق انتخاب تامین کننده بسیار زیاد می باشند.
سوکوپ]۶۲[ یک راه حل بر پایه شبیه سازی جهت به حساب آوردن عدم قطعیت با در نظر گرفتن تقاضا و خدمات پس از فروش ارائه نمود. مشکل استفاده از بعضی روش ها مانند شبیه سازی این است که در این گونه روش ها وزن دهی به شاخصها کمی مشکل تر از روش های دیگر می باشد. در این مسائل امتیاز دهی و انتخاب تامین کننده کمی مشکل می باشد.
هیل و نیدیک ]۵۱[ مقاله‌ای در زمینه استفاده از AHP در انتخاب تامین‌کننده در شرایطی که اطلاعات غیر دقیق در هنگام تصمیم‌گیری موجود باشد، ارائه نمود. بطور خلاصه AHP توانست مشکل وزن دهی به شاخص‌های مدل‌های وزن دهی خطی را حل کند. در AHP که روشی بر مبنای مقایسات دودوئی است، کافیست تصمیم‌گیرندگان یا به عبارتی خریداران اطلاعاتی در مورد رابطه کیفی بین شاخص‌های مختلف و همچنین ارتباط شاخص‌ها بین تامین‌کنندگان مختلف را بصورت شفاهی بیان نماید. تالوری و سالکی ]۵۹[ در مورد انتخاب تامین‌کننده با استفاده از ANP که همان پردازش تحلیلی شبکه و نسخه پیشرفته‌تر AHP می باشد ارائه نمودند.ویلیس و همکارانش]۷۷[ یک مقایسه دودویی بین شاخصهای دو تامین‌کننده مختلف برای انتخاب بهترین تامین‌کننده را تحلیل و بررسی نمودند. مین]۱۴[، براگلیا و پترونی]۵۳[ به ترتیب روشی را که آنرا سنجش سطحی[۹] نامیدند مورد بررسی قرار دادند. اختلاف این روش با روشهای قبل در این است که خریدار احتیاج به بدست آوردن دقیق وزن‌ها ندارد.
تامپسون]۶۵[و ]۶۶[ به ترتیب شبیه سازی مونت کارلو[۱۰] و تکنیک مقیاس گذاری را ارائه نمود. هر چند استفاده از این روش‌ها برای بسیاری از استفاده‌کنندگان ساده نبوده و تحلیل را پیچیده تر و سخت‌تر می‌نماید در عوض کافی است که حدود بازده شاخص‌ها و یا بصورت ساده اطلاعات کیفی را مشخص نمود. بالاخره تعدادی از نویسندگان جهت غلبه بر عدم قطعیت، استفاده از تئوری مجموعه‌های فازی را پیشنهاد کردند. این مفهوم بطور گسترده‌ای وارد بحث انتخاب تامین‌کننده شده است]۸۰[.

 

 

۲-۲-۱-۶-۲ : مدل‌های هزینه کل مالکیت[۱۱](TCO)

 

 

مدل‌های بر پایه TCO سعی در به حساب آوردن کلیه هزینه‌های خرید که در چرخه خرید اتفاق
می افتد دارند. الرام ]۳۳[ اظهار داشت که هزینه‌های قبل از خرید، هنگام خرید و بعد از خرید تفاوت دارند. مدل‌های بر اساسTCO که برای انتخاب تامین‌کننده به کار می روند اساسا شامل خلاصه و تعریف کردن اغلب هزینه‌های مربوط به انتخاب فروشنده و تنظیم و حساب کردن قیمت واحدی است که توسط تامین‌کننده اعلام می‌شود. برای سازمان‌های بزرگ که حساب‌های آنها به صورت کامپیوتری انجام می‌شود روشی تحت عنوان سهم هزینه [۱۲]توسط تیمرمن]۶۷[ ارائه شده است. این روش تمام هزینه‌های مربوط به کیفیت، تحویل و سرویس را جمع ‌آوری نموده و مشخص می‌نماید که کدام به عنوان سود و کدام به عنوان هزینه باید در واحد قیمت به حساب آیند]۲۶[ ترچا و مونزکا]۴۸[، کلمنز و اسمیتکا]۶۳[، روش حل هزینه کل مالکیت را با سیستم‌های نرخ دهی جهت شاخصهایی مانند سرویس یا تحویل به موقع را بکار بردند که به حساب آوردن هزینه این دو معیار مشکل تر از بقیه می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت