جستجوی مقالات فارسی – پژوهشی در ساختار روایی آثار نمایشی فتحعلی آخوندزاده با تاکید بر نظریه … |
دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir |
ذشت بیست و چهار قرن هنوز هم نظریه پردازان با نیم نگاهی به افکار وی نظریه پردازی می کنند.
ارسطو در زمانه ی خود به این نکته پی برده بود که هر ژانر انواع مختلف یک عمل را تائید می کند و اعمال غیر آن را طرد می نماید. به عنوان مثال تراژدی آدمیان را بهتر از آنچه هستند نمایش می دهد، حال آن که در کمدی برعکس، آدمیان می توانند بدتر از آنچه هستند، معرفی شوند، بدون آنکه واقعی نمایی نقض گردد، زیرا هر ژانری واقعی نمایی خاص خود را تشکیل می دهد.
نقش قراردادهای حاکم بر یک ژانر، تثبیت و انعقاد قولنامه ای میان نویسنده و خواننده است، به شکلی که انتظارات معتبر و مشخصی برآورده شوند و از این طریق، تطبیق با برخی از شرایط درک و تخطی از برخی دیگر، امکان پذیر گردد.
Soren Kierkegaard (5 May 1813 – ۱۱ Nov 1855) (1)
یک جمله خاص، بسته به اینکه در یک قصیده یا یک اثر کمدی باشد، تعابیر مختلفی خواهد یافت. توجه خواننده به شخصیت ها، بر حسب نوع اثر، فرق می کند؛ خواننده روش خاصی را برای تعبیر متن در نظر می گیرد و خوانش او از یک تراژدی با یک متن کمدی متفاوت خواهد بود به عنوان مثال خواننده توقع دارد که در اثر کمدی شاهد چند ازدواج باشد.
فصل پنجم:
بررسی آثار نمایشی میرزا فتحعلی آخوندزاده
۵-۱ میرزا فتحعلی آخوندزاده؛ شرح حال
پرداختن به نقش میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۲۵۷-۱۱۹۱ هجری شمسی) (۱۸۷۸-۱۸۱۲ میلادی) (۱۲۹۵-۱۲۲۸ هجری قمری)از منظر نقشی که در به وجود آمدن مشروطه داشته، نقشی در به وجود آمدن جریان نمایشنامه نویسی در ایران داشته، نقشی که در پیدایش نقد ادبی در ایران داشته و چند نقش مهم دیگر که در این مقال نمی گنجد، بسیار حایز اهمیت است طرفه آنکه هر یک از نقش هایی که به آن اشارتی شد می توان موضوع پایان نامه های دیگری گردد.
از طرفی دیگر بیشترین عناوین پایان نامه های مرتبط با آخوندزاده از حیث نقش مندی وی در جریان قبض و بسط روشنفکری در ایران است. در مدخل واژه آخوندزاده در کتاب فرهنگ ادبیات فارسی چنین آمده است:
” در کودکی به واسطه ی طلاق مادرش، از پدر جدا شد و در مشکین(از توابع اردبیل) زیر نظر عموی مادر که آخوند فاضلی بود تربیت و آموزش مذهبی یافت. در ۱۸۲۵ (۱۲۴۱ قمری) با خانواده ی عمو به ارسباران و سال بعد به گنجه رفت، و پس از بازگشت آنان همانجا ماند و به ادامه ی تحصیل پرداخت. اوایل دهه ی ۱۸۳۰ تحت تاثیر آشنایی با میرزا شفیع که شاعری وارسته و نام آور بود از روحانیت منصرف شد و به فکر خدمات دولتی و کسب علوم جدید افتاد.
در ۱۸۳۴(۱۲۵۰ قمری) به تفلیس (۱) رفت و به بارون روزن (۲) (فرمانروای کشوری روسیه در گرجستان) معرفی و با سمت مترجمی زبان های شرقی وارد خدمت دولت روس شد و تا پایان عمر در همین شغل ماند و به درجه ی سرهنگی نائل گشت. در تفلیس مطالعات خود را عمق و وسعت بخشید و با بسیاری از متفکران و همچنین هنر تئاتر آشنا شد و در نیمه ی اول دهه ۱۸۵۰ به تالیف آثاری در این زمینه پرداخت.
او فردی نو اندیش بود و آثارش گواهی بر جسارت و پیشگامی اش در اندیشه و تفکر است. از جمله ی مساعی او، تحقیق درباره ی معایب خط فارسی و تلاش در جهت تغییر آن و حتی ابداع نوعی الفبا است که مخالفت روحانیون با این مسئله اعتقاد او را به این که دین مانع پیشرفت است، راسخ تر ساخت. وی را عموما نخستین منتقد تاریخ و ادب و نمایش در ایران شناخته اند.
آخوندزاده از پیشکسوتان نمایشنامه نویسی در آسیا به شمار می آید و آثار او اگر چه به زبان ترکی نگاشته شده، اما اولا به سبب اصلیت ایرانی او و ثانیا به خاطر ترجمه ی فارسیی که زیر نظر خود او از این آثار صورت گرفته است جزئی از ادبیات ایران محسوب می شود. نمایشنامه های او که مضامینی انتقادی – اجتماعی دارد از طنزی دلچسب و همه پسند برخوردار است و غالا متضمن نتایج تربیتی و مواعظ اخلاقی است. در این نمایشنامه ها حیات اجتماعی مردم به تصویر کشیده شده و اعمالی چون دزدی و راهزنی و قلدری و تقلب که در آن زمان برای مردان فضیلت به حساب می آمد مورد سرزنش قرار گرفته است.”(محمد شریفی۱۳۸۷: ۷-۱۶)
بالطبع گنجاندن زندگی پر نشیب و فراز آخوندزاده در این چند سطر کاری عبث می نماید، اما برای منحرف نشدن از بحث اصلی باید به همین سطور بسنده کنیم.
در این فصل پس از مرور خلاصه ی هر نمایشنامه به بررسی موردی خواهیم پرداخت.
۵-۲ نمایشنامه ملا ابراهیم خلیل کیمیاگر(۱۲۶۶قمری/۱۸۵۰میلادی/۱۲۲۹شمسی)
خلاصه ی نمایش به شرح ذیل است:” مرد شیادی به نام ملا ابراهیم خلیل در میان مردم شایع کرده است که کیمیا را یافته و اکسیری ساخته است که مس را بدل به نقره می کند. این شایعه که در مهمانی یکی از اهالی نخو نقل می شود، حضار را به طمع می اندازد که پول خود را در اختیار ملا ابرهیم خلیل بگذارند تا از عواید این کیمیاگری بهره مند شوند.
Tbilisi(1)
Baron rosen (2)
در این میان شاعری به نام حاجی نوری که ناخوانده در جمع حضور یافته است آنان را از این کار بر حذر میدارد و به انتقاد از روش زندگی و کسب و کاسبی ایشان و نمایاندن نقاط ضعفشان می پردازد. باری این عده پولی را که فراهم آورده اند به کیمیاگر شیاد می دهند و او نیز در موعد مقرر با تمهیداتی ماهرانه از انجام تعهد خود سرباز می زند.” (محمد شریفی۱۳۸۷: ۱۳۴۲)
[جمعه 1399-09-21] [ 07:56:00 ب.ظ ]
|