أَلَم تَرَنِی مِن حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ

 

 

 

 

أَرُوحُ وَ أَغدُوا خَائِفاً أَتَرَقَّبُ
(کمیت،۱۴۰۶هـ : ۷۵)

 

 

 

 

ترجمه: آیا نمیبینی که به جهت دوستی خاندان پیامبر(ص)، صبح و شام را به ترس میگذرانم و همیشه مراقب احوال خویشم.
متن غایب:
فَأَصْبَحَ فِی الْمَدِینَهِ خَائِفًا یَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِی اسْتَنصَرَهُ بِالْأَمْسِ یَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَى إِنَّکَ لَغَوِیٌّ مُّبِینٌ ﴿القصص۱۸﴾.
ترجمه: صبحگاهان در شهر بیمناک و در انتظار (حادثه‏اى) بود ناگاه همان کسى که دیروز از وى یارى خواسته بود (باز) با فریاد از او یارى خواست موسى به او گفت: به راستى که تو آشکارا گمراهى.
عملیات بینامتنی: حضرت موسی(ع) مخفیانه به سوی مدین حرکت میکند! در اینجا با چهارمین صحنه این سر گذشت پر ماجرا رو برو میشویم. مسألهی کشتن یکى از فرعونیان به سرعت در مصر منعکس شد و شاید نام حضرت موسی(ع) هم در این میان بر سر زبانها بود. در این آیه میخوانیم: به دنبال این ماجرا، حضرت موسی(ع) در شهر، ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه‏ای، و در جستجوی اخبار، ناگهان ـ با صحنه تازه‏اى رو برو شد و دید ـ همان بنى اسرائیلى که دیروز از او یارى طلبیده بود فریاد میکشد و از او کمک میخواهد و با قبطی[۳۵] دیگری گلاویز شده است، اما حضرت موسى(ع) از درِ توبیخ و سرزنش به او گفت: تو به وضوح، انسان جاهل و گمراهی هستی، که نمىخواهى راه رشد و صواب را پیش گیرى ، و این توبیخ بدین جهت بود که او با مردمى دشمنى و مقاتله مى کرد که از دشمنى و کتک کاری با آنان جز شر و فساد برنمیخاست (ر.ک: الطباطبایی، ۱۳۷۲ش، ج۱۶: ۱۹-۱۸؛ مکارم شیرازی، ۱۳۶۱ش، ج۱۶: ۵۰). بنابراین کمیت در این فراز از شعر خود از آیات قرآنی تأثیر پذیرفته و از کلمات آن در شعر خود بهره برده است. رابطهی بینامتنی این فراز از شعر کمیت از نوع نفی جزیی است؛ چرا که کلمات کلیدی موجود در متن حاضر «خَائِفاً و أَتَرَقَّبُ» رسیدن به متن غایب را برای مخاطب سادهتر کرده است.
متن حاضر:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فاَعتَتَبَ الشُّوقُ مِن فُؤادِی وَ الـ
إلى السِراجِ المنیرِ أحمد لا
  شِّعرُ إِلَی مَن إِلَیهِ مُعتَتَبُ
تَعدِلُنی رَغبَهٌ و لا رَهبُ[۳۶]
(کمیت،۱۴۰۶هـ : ۱۱۰)

 

 

ترجمه: شوق و علاقهی درونی من و شعر، آهنگ کسی را کرده است که روی آورندگان به سویش میآیند. به سوی چراغی تابناک یعنی پیامبر اکرم (ص) که رویگردانی مشتاقان و شترهای خسته مرا منصرف نمیکند.
متن غایب:
وَدَاعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجاً مُّنِیراً ﴿احزاب ۴۶﴾.
ترجمه: و دعوت‏کننده به سوى خدا به فرمان او و چراغى تابناک است.
عملیات بینامتنی: در این فراز از شعر، کمیت چنین بیان میکند که تمام شوق و علاقهاش و باور قلبیاش مشتاقانه آهنگ پیامبر(ص) را کردهاند و در بین شعر خود از کلمات «سراج منیر» در وصف حضرت رسول(ص) استفاده کرده است، با امعان نظر در آیات قرآن کریم متوجّه میشویم که شاعر کاملاً آگاهانه از این واژگان بهره برده است. «سراج در اصل به معنی چراغ است که در سابق با استفاده از فتیله و روغن قابل اشتعال و امروز با نیروی برق و مانند آن منبع نور و روشنائی است، ولی به گفته «راغب» در «مفردات» این کلمه تدریجاً به هر منبع نور و روشنائی اطلاق شده است، و اطلاق آن به خورشید به خاطر آن است که نور آن از درونش می‏جوشد، و همچون ماه اکتساب نور از منبع دیگری نمی‏کند. و منیر به معنی نورافشان است. با دقّت در این آیات متوجّه میشویم که اشاره به معجزات و دلائل حقّانیت و نشانه‏های صدق دعوت پیامبر(ص) است، او چراغ روشنی است که خودش گواه خویش است، تاریکیها و ظلمات را می‏زداید، و چشمها و دلها را به سوی خود متوجه می‏کند، و همانگونه که آفتاب آمد دلیل آفتاب وجود او نیز دلیل حقانیت او است»(مکارم شیرازی، ۱۳۶۱ش، ج۱۷: ۳۶۴-۳۶۲). روابط بینامتنی این بیت از قصیدهی کمیت هم از نوع نفی جزیی بوده؛ مبنی بر این که واژگان کلیدی موجود در متن حاضر «اَلسِراج و المنیر» تأیید کنندهی این امر است که متن حاضر کاملاً آگاهانه از متن غایب بهره گرفته است، و هم از نوع نفی متوازی است؛ چرا که شاعر برای بیان مقصود خویش از مضمون کلام نیز سود برده است.
متن حاضر:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت