اختلاف قرائت و تأثیر آن در احکام فقهی طهارت، نماز و روزه- قسمت ۱۴ |
را بر معنی حقیقی لمس کردن حمل کنیم آیه حکم طهارت کبری را در شرایط عدم آب بیان نکرده است.[۳۷۷]
در مورد دلیل دوم گفته شده که: ۱٫زمانی که حکمت خفِی باشد و مظنه منجر به آن غالب باشد. مظنه مقام حقیقت آورده میشود و هر دو در اینجا وجود ندارد زیرا اگر مذی یا منی از انسان خارج شود قطعاً به آن علم دارند.[۳۷۸] ۲٫ پیامبر برخی از زنانش را بوسید سپس نماز خواند و وضو نگرفت و بوسیدن از شهوت و لذت خالی نیست. در پاسخ به این اعتراض گفتهاند ۱٫ احادیث بوسیدن نبی ضعیف است نمیتوان به آن احتجاج کرد.۲٫ شاید بوسیدن زنش بدون شهوت و به دلیل اکرام و رحمت باشد پس لمس گاهی با شهوت و گاهی بدون شهوت است.[۳۷۹] ۳٫ ممکن است عائشه را از وراء حائل بوسیده باشد.[۳۸۰]
از مناقشه این ادله میتوان چنین نتیجه گرفت که ادلهی وارد شده جای تأمل دارد خاصه اینکه نصوص روایت شده در عدم بطلان وضو (که بیشتر آن در ضمن ادلهی قول اول آورده شده) مؤید آن است که نمیتوان به این قول قناعت حاصل کرد.
قول سوم: بطلان وضو به سبب لمس به طور مطلق
ادلهی این گروه بعضاً خالی از ایراد نیست، مثلاً در مورد دلیل اول (مبنی بر اینکه ملامسه دو معنا دارد خاص و عام و حمل آیه بر عام یعنی لمس و جماع بهتر است) میتوان گفت: جماع به دو دلیل معنی حقیقی ملاسمه است؛ یکی اینکه علی و ابن عباس آن را بر جماع حمل کردند دوم اینکه ملامسه باب مفاعله است که بر مشارکت دلالت دارد. به نظر میرسد که برداشت صحابه بر این معنا یا آن معنا نمیتواند دلیل قاطعی بر موضوع باشد چه آنکه گروهی از صحابه بر معنای لمس و گروهی دیگر بر معنای جماع رفتهاند پس وجه ترجیحی وجود ندارد. اما دلالت لفظ مفاعله از زاویهای دلیل این قول را محل تأمل قرار میدهد خاصه اینکه نصوص سنت در این زمینه خلاف این مدعاست.
در مورد دلیل دوم: مخالفین گفتهاند: روایت اول قول ابن عمر است و خیلی از اصولین مذهب صحابی را قبول ندارند. در مورد روایت معاذ نیز این روایت ضعیف است و قابل استناد نیست.[۳۸۱]
با توجه به آنچه گفته شد، این قول نیز نمیتواند قناعت قلبی ایجاد کند، چه آنکه سنتی که قبلاً گذشت خلاف این را بیان میکند.
قول چهارم: مبنی بر بطلان وضو با دست و عدم باطل شدن آن به غیر دست
این گروه نیز چندان دلیلی مطرح نکردهاند، یکی از ادلهی آنان قیاس است که در جواب گفته میشود: زیرا لمس ذکر با دست بر خلاف غیر دست شهوت را بیشتر تحریک میکند و لمس زن به هر عضوی که باشد شهوت را تحریک میکند.بنابراین دلیل این گروه، چندان متوجه و قانع کننده نمیتواند باشد.اما در مورد دلیل آنها که لمس با دست حاصل میشود باید گفت دلالت لغوی بیانگر این معنا نیست و نصی از سنت نیز آن را تأیید نمیکند.[۳۸۲]
اما در مورد قول پنجم: نیز باید گفته شود در آیه و حدیث معنایی دال بر عمد یا غیرعمد بودن وجود ندارد بلکه نصوص به صورت مطلق وارد شده است.
با توجه با آنچه از مناقشهی ادله گذشت به نظر میرسد از لحاظ استدلالی قول اول قویتر میباشد چه آنکه نصوص سنت مؤید آن است و نمیتوان آن نصوص را کنار گذاشت، از طرف دیگر عمل به قول دوم با حرج و مشقت همراه است چه آنکه چگونه میتوان بندگان خدا را به حکمی مکلف کرد که علاوه بر مشقت و حرج بودن آن مبتنی بر دلیل قوی نمیباشد.
آنچه به نظر نگارنده ترجیح مییابد آن است که از لحاظ دلیل، قول اول قویتر است ولی از لحاظ احتیاط عمل به قول شافعیه بهتر است چه آنکه بنابر قاعدهی فقهی «الخروج من الخلاف مستحب»[۳۸۳]
[جمعه 1399-09-21] [ 10:48:00 ق.ظ ]
|