کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



  فیدهای XML
 



بر اساس مدل رگرسیونی که قبلا ذکر گردیده است اثر متغیرهای مستقل و کنترل را بر روی ارزش شرکت ها آزمون گردید . نتایج معناداری آزمون هاسمن نشان داد که مدل اثرات ثابت برتر از مدل اثرات تصادفی بوده است و بر این اساس فرضیه های تحقیق آزمون گردید . نتایج آزمون فرضیه های تحقیق به شرح زیر است :
در ارتباط با نتیجه آزمون فرضیه اول و بر اساس جدول(۴-۱۱) می توان نتیجه گرفت ، بین استفاده از ابزار مشتقه و ارزش شرکت رابطه معنی داری وجود ندارد . بنابراین فرضیه اول رد می گردد . در حالتی که متغیرهای کنترلی اثرگذار باشد و با توجه به مقدار سطح معنی داری (P-value) مشاهده شده از بین متغیرهای کنترلی تنها بازده دارایی ها رابطه معنی داری با ارزش شرکت دارد . همچنین بر اساس ضرایب هر یک از متغیرها ، استفاده از ابزار مشتقه رابطه معکوس با ارزش شرکت ها دارد و در بورس اوراق بهادار تهران استفاده از ابزار مشتقه منجر به کاهش ارزش شرکت ها گردیده است و متغیرهای کنترلی رابطه مستقیم با ارزش شرکت ها دارد . نتیجه آزمون این فرضیه با نتایج مطالعات لوکمن (۲۰۰۴) و جین و جوریون (۲۰۰۶) مبنی بر عدم وجود رابطه معنادار بین استفاده از ابزار مشتقه و ارزش شرکت ها هم راستا می باشد و با نتایج مطالعات آلایانیس و وستون (۲۰۰۱) ، گای و همکاران (۲۰۰۳) ، بویر و همکاران (۲۰۰۵) ، بارترام و همکاران (۲۰۰۶) ، کاپیتسیناس (۲۰۰۸) ، وانگ و همکاران (۲۰۰۹) ، فاور و نارانگو(۲۰۱۰) و گنزالس و یوآن (۲۰۱۰) که وجود رابطه معنادار بین استفاده از ابزار مشتقه و ارزش شرکت را تایید می کند هم راستا نمی باشد . البته در تحقیقات فاور و نارانگو استفاده از مشتقات اثر منفی بر ارزش شرکت ها داشته اما در سایر تحقیقات این اثر مثبت بوده است .
در ارتباط با نتیجه آزمون فرضیه دوم و بر اساس جدول(۴-۱۲) می توان نتیجه گرفت ، با توجه به سطح معنی داری F مدل معنی داری وجود دارد و بین نسبت آنی و ارزش شرکت رابطه معنی داری وجود دارد . بنابراین فرضیه دوم تایید می گردد . همچنین در حالتی که متغیرهای کنترلی اثرگذار باشد و با توجه به مقدار سطح معنی داری(P-value) مشاهده شده از بین متغیرهای کنترلی هزینه سرمایه و تمرکز مالکیت رابطه معنی داری با ارزش شرکت ندارد وتنها بازده دارایی ها رابطه معنی داری با ارزش شرکت دارد . همچنین بر اساس ضرایب هر یک از متغیرها ، نسبت آنی ، بازده دارایی و هزینه سرمایه رابطه مستقیم با ارزش شرکت ها دارد و در بورس اوراق بهادار تهران نسبت آنی نشان دهنده انعطاف پذیری بالای سرمایه و افزایش ارزش شرکت است و نسبت آنی می تواند تبیین کننده ارزش شرکت ها باشد . نتیجه آزمون این فرضیه با نتایج مطالعات رحمانی و همکاران (۱۳۹۱) ، بویر و همکاران (۲۰۰۵) و وانگ و همکاران (۲۰۰۹) و کوزی و همکاران (۲۰۱۳) مبنی بر وجود رابطه معنادار بین انعطاف پذیری سرمایه در استفاده از مشتقات و ارزش شرکت ها هم راستا می باشد .
در ارتباط با نتیجه آزمون فرضیه سوم و بر اساس جدول (۴-۱۳) می توان نتیجه گرفت ، با توجه به سطح معنی داری F مدل معنی داری وجود دارد و بین نسبت بدهی و ارزش شرکت رابطه معنی داری وجود ندارد . بنابراین فرضیه سوم رد می گردد . همچنین در حالتی که متغیرهای کنترلی اثرگذار باشد و با توجه به مقدار سطح معنی داری(P-value) مشاهده شده از بین متغیرهای کنترلی هزینه سرمایه و تمرکز مالکیت رابطه معنی داری با ارزش شرکت ندارد وتنها بازده دارایی ها رابطه معنی داری با ارزش شرکت دارد . همچنین بر اساس ضرایب هر یک از متغیرها ، نسبت بدهی ، بازده دارایی ، هزینه سرمایه و تمرکز مالکیت رابطه مستقیم با ارزش شرکت ها دارد . نتیجه آزمون این فرضیه با نتایج مطالعات بویر و همکاران (۲۰۰۵) ، آرتز و همکاران (۲۰۰۷) و وانگ و همکاران (۲۰۰۹) ، کوزی و همکاران (۲۰۱۳) و اسین و همکاران (۲۰۱۳) مبنی بر وجود رابطه معنادار بین هزینه درماندگی مالی در استفاده از مشتقات و ارزش شرکت ها هم راستا نمی باشد .
بر اساس نتایج جدول (۴-۱۴) که برازشی نهایی از مدل تحقیق را نشان می دهد می توان نتیجه گرفت که در سطح اطمینان ۹۵ درصد مدل معنی داری وجود دارد و در سطح ۵ درصد تنها بازده دارایی به عنوان متغیر کنترلی با ارزش شرکت ها رابطه معنی داری دارد و بر اساس ضریب هر یک از متغیرها تنها استفاده از ابزار مشتقه رابطه معکوس با ارزش شرکت ها دارد و سایر متغیرها رابطه مستقیم با ارزش شرکت ها دارند و ۴۷٫۹ درصد ارزش شرکت ها توسط متغیرهای فوق تبیین می گردد . در واقع از بین متغیرهای کنترلی تنها بازده دارایی ها توانسته است شرایط توسعه ای شرکت ها را حفظ نماید و بر متغیرهای مستقل تاثیرگذار باشد . بر این اساس تاثیر بازده دارایی بر ارزش شرکت ها با نتایج مطالعات هاشمی و همکاران (۱۳۸۹) ، اعتمادی و همکاران (۱۳۹۱) ، راعی و همکاران (۱۳۹۱) ، ناصر و جوید (۲۰۰۲) ، وانگ و همکاران (۲۰۰۹) و کوزی و همکاران (۲۰۱۳) هم راستا می باشد .
جدول (۵-۲) نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق را تحت تاثیر متغیر های کنترلی به طور خلاصه نشان میدهد :
جدول۵-۲)نتایج آزمون فرضیه ها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1399-09-21] [ 10:17:00 ق.ظ ]




۲-۳-۵مروان بن محمد مشهور به مروان حمار (۱۲۷ – ۱۳۲).

 

Top of Form
مروان بن محمد بن مروان بن حکم،مادرش ام ولد لبابه، از نژاد کرد بود.او در ماه‌ صفر سال  ١٢٧  ه به خلافت رسید و تا سیزدهم ماه ربیع سال  ١٣٢  ه که در «بوصیر» از سرزمین مصر کشته شد، در این مقام ماند. با کشته شدن مروان‌ فرمانروایى امویان نیز پایان یافت و خلافت به عباسیان منتقل شد (حیدر، ج۱ ، ص ۱۷۲) .
مروان بن محمد ، آخرین فرد از خلفای بنی امیه بود. چون مربی او جعد بن درهم بود، او را مروان جعدی می گفتند. و چون در جنگ ها بسیار شجاع، جنگجو و شکیبا بود، به او حمار می گفتند (ابن طقطقی، ۱۳۶۰ ، ج ۲، ص ۱) .
مروان در حکمرانی از عمل و نظری درست برخوردار بود و عامل سقوط نبود. زیرا عوامل ضعف و زوال حکومت اموی از زمانهای بسیار دور فراهم شده بود و او فقط توانست با رخدادهای بسیاری که برضد او بود، دست و پنجه نرم کند و این سقوط را چند سال به تاخیر بیندازد.
انقلابى که بنى امیه از خاموش کردن آن عاجز شدند انقلابى بود که در عصر مروان حمار آخرین سلاطین بنى امیه آشکار گردید، زیرا طبقات مختلف مردم علیه او شوریدند و ارتش و قواى انتظامى از فرمان او سرپیچى کردند، و مردم از کمک به او خوددارى نمودند. یاورانش او را رها کرده و رفتند، لذا کار مروان به جائى رسید که دنیا براى او تنگ شد، و بخشش پول و وعده حکومت به این و آن براى وى ثمر نداشت (مغنیه،۱۳۴۳ ج۱ ص ۱۵۷). از عواملی که فضا را برای قیام بر حکومت مروان دوم آماده کرد، انتقال پایتخت از دمشق به حران بود. چون مروان در حران و در زیر سیطره قیسی ها پرورش یافته بود. این مسئله به دور شدن یمنی ها از او و پیوستن شان به دعوت عباسیان منجر شد (مسعودی، ۱۳۷۴ ، ج ۳، ص ۳۴۵٫) .

 

۲-۴سقوط امویان

 

عمّال اموى، که در سرتاسر کشور اسلامى آن روز حکومت می کردند و به جنایت و خون‌ریزى و حیف و میل اموال مردم مشغول بودند، همواره درصدد بودند فریادهاى خشمگینانه و حق‌طلبانۀ آزادیخواهان و انقلابیّان را در نطفه خفه سازند.
در واقع دورۀ ضعف و افول امویان پس از مرگ هشام آغاز شد. پسران هشام، ولید دوم را کافر و زندیق خواندند و زمینه یورش گسترده‌اى را بر او فراهم آوردند  (طبری، ج  ٧ ، ص  ٢٣٢). پس از شهادت زید بن علی در اواخر حکومت هشام و شهادت فرزندش یحیی، همزمان با مرگ این خلیفه دیکتاتور و خون آشام اموی، حکومت مروانیان نیز در سراشیبی سقوط قرار گرفت؛ چرا که موج مخالفت و اعتراض علیه دستگاه خلافت از گوشه و کنار برخاست و نقاط مختلفی از کشور اسلامی دستخوش تشنج و درگیریهای قومی شد.
فشارهایى که توسط دولت مرکزى اموى و با تمام ابزارهایش براى جلوگیرى از گسترش علم و فرهنگ اعمال مى‌شد، پنجه‌هاى آهنین این فشارها و تضییقات ظالمانه به دلیل سرنوشت وحشت ‌انگیزى که در انتظار امویان بود به آرامى آغاز به فترت و سستى نمود ( امین، ۱۳۸۵ ، ج۱ ، ص ۶۰) .
شیعیان و اولاد على (ع) اولین گروهی بودند، که علیه جنایات بنى امیه و استبداد آنان قیام کرده و مبارزه نمودند و نام مظلومین و حقوق آنان را به میان آورده، و از حقوق مظلومین دفاع نمودند و اولین دسته‌اى بودند که بخاطر این هدف کشته دادند .
در أواخر حکومت امویان، نهضتی بزرگ تحت پوشش “الرضا من آل محمد ” بر ضد حکومت بنی‌امیه، سراسر جهان اسلام را فراگرفت و هر روز نفرت مردم نسبت به امویان و علاقه و محبتشان به هاشمیان و وابستگان به خاندان رسالت، زیادتر می‌شد.
مردم ستمدیده و ناراضی فلسطین نیز بر کارگزار حکومت اموی خشم گرفته او را از دیار خود طرد کرده و فرد دیگری را از میان خود برای زمامداری برگزیدند. عمان، دمشق، حمص، یمامه، خراسان، عراق و بسیاری از نقاط دیگر در آتش فتنه و کشمکشهای قومی و حکومتی می سوخت (ابن اثیر، ج ۵، ص ۳۳۰) .
منازعات و کشمکشهای دولتمردان بر سر قدرت نیز اوضاع نابسامان کشور را روز به روز تشدید می کرد و ضعف و درماندگی و درنهایت، سقوط حکومت امویان را نوید می داد.
در اواخر سال  ١٣٢  هجرى پرچم سیاه، شعار عباسیان، بر فراز قلعه‌هاى دمشق افراشته شد و دولت اموى انقراض یافت.وقتى خلافت به ابو العباس سفاح رسید عموى خود عبد الله بن على را مأمور جنگ مروان آخرین خلیفه اموى کرد و او مروان را تا موصل تعقیب کرد. در آنجا مروان شکست خورد و به حران رفت و از آنجا به دمشق و فلسطین گریخت و سپس به فسطاط مصر رفت.
ابو العباس به عموى خود نوشت که تعقیب مروان را بصالح بن على واگذارد، او نیز بدنبال مروان رفت و عاقبت در دهکده بوصیر او را کشت و سرش را بنزد سفاح فرستاد، سفاح خدا را شکر کرد که انتقام برادرش ابراهیم را گرفت. بدینسان دولت اموى منقرض شد و دولت عباسى بدست ابو العباس سفاح بنیاد شد (حسن ابراهیم،۱۳۷۶ ج۱ ، ص ۴۴۱) .
پس از انقراض دولت اموی به جاى آن دولت جدیدى برپا شد   که وجه همّت خود را در این مى‌دید تا قبل از گام برداشتن در راهى که دول

 

منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است

ت گذشته در پیش گرفته بود، پایه‌هاى حکومت خود را محکم کند (امین، ۱۳۸۵ ، ج۱، ص ۶۲) .
مخالفت و تحریک شیعیان نقش بسیار زیادی در تضعیف و شکست خلافت اموى داشت، و کوفه که محل رشد و گسترش ناآرامیها بود، نقشى سرنوشت‌ساز را ایفا می کرد .
هلاکت و نابودى حکومت هزارماهه و جائرانۀ بنى‌امیّه یکى از آثار و نتایج قیام مقدّس امام حسین علیه السلام و نهضت زید علیه السلام بود. و سرگذشت بنى‌امیّه پس از آن همه جنایت، خود درس عبرتى است.

 

۲-۵علل سقوط امویان

 

درباره سقوط دولت اموی و علل آن مطالب مختلفی گفته شده است. دورۀ ضعف امویان بعد از هشام شروع شد . سقوط این حکومت در طول دوره ی زمانی نسبتا طولانی اتفاق افتاده است که در اینجا به مهمترین این عوامل اشاره میگردد:

 

۲-۵-۱سوء استفاده از بیت المال مسلمین

 

بیت‏المال که به تمام مسلمین تعلق دارد، باید در راه منافع خود آن‏ها به کار برده شود و در راه‏هایی به مصرف برسد که رضایت خدا در آن است. ولید بن عبد الملک مسجد جامع دمشق را که به جامع اموى شهرت یافت، بنا کرد، و چهار صد صندوق طلا خرج آن نمود. آورده‌اند که در هر صندوق چهارده هزار دینار، و یا به گفته‌اى دیگر بیست و هشت هزار دینار، قرار داشت. مردم وى را از این اسراف نکوهش کردند، و او که از بیت المال مسلمانان مى‌بخشید، گفت: تمامى اینها از دارایى شخصى من است ( حیدر، ۱۳۶۹،جلد ۱ ،ص ۱۵۳ )
این مطلب نشان می دهد که ولید اموال مسلمین را ملک شخصی خود می‏دانست و آن‏گونه که می‏خواست، از آن بهره‏برداری می‏کرد.

 

۲-۵-۲انجام کارهای خلاف شرع و دین

 

گرایش به تجمل گرایی و بنای کاخهای زیبا به سبک امپراتوری رم در این دوره رواج یافت. منصور دومین خلیفه ی عباسی یکی از دلایل سقوط امویان را مال دوستی عنوان نمود به ویژه جواهر، میگساری، زن بارگی و خریداری کنیزکان آوازه خوان متداول شد تا آنجا که گفتار روزانه برخی خلفای اموی فقط درباره زن و خوراک و شراب بود .
آنان چنان به باده پیمایی و هوسرانی و عیاشی و خوشگذرانی مشغول بودند و در این لذات و شهوات غرق شده بودند که توجهی به امور مملکت نداشتند و تنها فکرشان این بود که از چه راهی وسایل عیش و نوش خود را فراهم سازند. این امر موجب شد تا به تدریج پایه های حکومت آنان متزلزل گردد .
امویان عیاشى را از روم شرقى فرا گرفته بودند و این عادت آنها را از توجه به امور کشور بازداشت. یزید بن معاویه به عیاشى معروف بود، یزید بن عبد الملک نیز از او بهتر نبود (حسن ابراهیم ،۱۳۷۶،ج۱، ،ص ۴۳۰). به طور کلی برخی از خلفای اموی مانند یزید بن معاویه، عبدالملک بن مروان، یزید بن عبدالملک و ولید بن یزید علاقه‏ی زیادی به مسکرات داشتند. ولید بن یزید درباره‏ی شراب غزل‏های عالی سروده و به قدری در تعریف توصیف مسکرات افراط کرده است که پس از وی شاعران الفاظ و معانی شعرهای او را دزدیده در اشعار خود آوردند(علیدوست خراسانی، ۱۳۷۸ ، ص ۱۱۳ ).

 

۲-۵-۳نهضت های سیاسی و دینی در دوران اموی

 

یکى از گروههاى مخالف بنى امیه گروه پرهیزکاران مسلمان بودند که با شیعه و خوارج ارتباط نداشتند، فقیهان و قاریان قرآن و یاران پیغمبر و اعقاب آنها جزو این گروه بودند که حکومت اموى را دشمن داشتند و بسیارى از آنها بر ضد امویان شورش کردند. خوارج نیز دشمنان خطرناک بنى امیه بودند، امویان همت خود را براى فرو نشاندن شورش‌هاى خوارج مصروف داشتند و نیروى آنها در این راه بمصرف رسید و از انجام امور دولت باز ماندند و دولتشان منقرض شد. شیعیان نیز با تسلط و نفوذ امویان مخالف بودند، زیرا عقیده داشتند که خلافت حق على و اولاد اوست. عقیده مهدى منتظر که از طرف شیعیان میان مسلمانان شیوع یافت در انقراض دولت اموى تاثیر بسیار داشت. (حسن ابراهیم ،۱۳۷۶،ج۱، ،ص ۴۳۲)

 

۲-۵-۴سیاست تبعیض نژادی بنی امیه

 

امویان از چند چیز حمایت و با چند چیز مبارزه می کردند. از جمله چیزهایی که حمایت می کردند دامن زدن به آتش تعصب های نژادی بود.
جرجی زیدان در این باره می گوید: “در نظر بنی امیه مردم سه دسته می شدند: اول فرمانروایان که خود عرب ها بودند، دوم موالی یعنی بندگان (مسلمانان آزاد شده) آنان، سوم ذمّی ها، چنانکه معاویه راجع به مردم مصر می گوید: “اهل آن کشور سه دسته ناس، شبیه ناس، نسناس و یا لاناس (جانور) می باشند.” طبقه اول عرب ها و دوم موالی و سوم ذمیان یعنی قبطیان هستند.” در جلد چهارم، جرجی زیدان فصلی دارد در سیاست دولت در عصر اموی. وی راجع به اینکه اموی ها به اهل ذمه سخت می گرفتند برای پول و اگر پول می داد او را خیلی گرامی می داشتند ارجاع می کند (زیدان، ۱۳۷۲ ، ج ۱ ،ص ۷۴۴ ) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:16:00 ق.ظ ]




بنى عباس و بنى امیه در ظلم و قساوت قلب و فسق و فجور، مساوى بودند و در انجام معصیت علنى و کفر با بنى امیه فرقى نداشتند: زیرا هدف آنان نفع بردن و منشأ اینکار نیز بى‌مبالاتى به دین و مقدسات آن بود، و در این جهات با یکدیگر هم عقیده بودند، همۀ آنان متوجه هوى و هوس گردیده و راه گمراهى را می پیمودند، سر می بریدند، چوبه‌هاى دار را برافراشته و خانه‌ها را بر سر زنده‌ها خراب می کردند. ابراهیم و برادرش سفاح همانند معاویه بودند و منصور و رشید همانند هشام. و متوکل نمونه یزید بن معاویه بود (مغنیه،۱۳۴۳ ج۱ ص ۱۶۰).
عباسی ها از همان روز اولی که روی کار آمدند، برنامه شان مبارزه کردن با علویون به طور کلی و کشتن علویین بود، و مقدار جنایتی که عباسیان نسبت به علویین بر سر خلافت کردند از جنایاتی که امویین کردند کمتر نبوده و بلکه از یک نظر بیشتر بود، منتها در مورد امویین چون فاجعه کربلا که طرف امام حسین (ع) است رخ می دهد قضیه خیلی اوج می گیرد والا منهای مسئله امام حسین (ع) فاجعه هایی که اینها راجع به سایر علویین به وجود آوردند از فاجعه کربلا کمتر نبوده و بلکه زیادتر بوده است (مطهری، صفحه ۱۷۴-۱۷۱)

 

۲-۸ شورش ها ،جنگ ها و قیامها در دوران امام صادق (ع)

 

در دوران امامت امام صادق (ع) شورش ها ،جنگ ها و قیام هایی بوقوع پیوست که به اختصار به آنها اشاره می شود :

 

۲-۸-۱ نا آرامی ها و شورش ها

 

گروه‌هاى مخالف و مبارز علیه دستگاه اموى را به‌طور کلى بنى هاشم (علویان و عباسیان) تشکیل مى‌دادند. در آغاز و در مراحل حساس مبارزه، سخن از علویان بود. آنها به دو گروه عمدۀ بنى الحسن که عبد اللّه محض در رأس آنها بود و بنى الحسین که امام صادق (ع) ریاست آن را به عهده داشت، تجزیه شده بودند. در این مرحله، عباسیان نیز به‌ظاهر و به‌طور جدى به نفع اهل بیت علیهم السّلام شعار مى‌دادند (نصیری، ۱۳۸۶ ، ج۱ ،ص۱۹۹) .
مسعودی می نویسد : یکی از عواملی که فضا را برای قیام بر حکومت مروان دوم آماده کرد، انتقال پایتخت از دمشق به حران بود. چون مروان در حران و در زیر سیطره قیسی ها پرورش یافته بود. این مسئله به دور شدن یمنی ها از او و پیوستن شان به دعوت عباسیان منجر شد ( مسعودی،۱۳۷۴ ،ج۳ ،ص۳۴۵ ) .
و از عوامل دیگر منازعات قبایلی و درگیری های داخلی میان خاندان اموی برای رسیدن به قدرت بود. از جمله شورش هایی که مروان دوم با آن ها روبه رو بود :
شورش حبیب بن مرّه در بثیفه فلسطین.
ابو الورد در قنّسرین و اسامه بن مسلم در جزیره.
این سه حرکت خود را در مقابل عباسیان سفید جامگان می‌نامیدند زیرا عباسیان به سیاه جامگان معروف بودند.
شورش یزید بن هبیره در واسط (آخرین حرکت اموی)

 

۲-۸-۱-۱شورش ساکنان حمص

 

هنگامی که مروان به سر کار آمد، مردم از جمله حمصی ها با او بیعت کردند. ولی بعدا بر او شوریدند و رهبر آن ها ثابت بن نعیم جذامی بود. وقتی خبر به مروان رسید به مقابله با آن ها رفت و مردم حمص از کلبی ها در تدمر کمک خواستند و آن ها هم با نیروی نظامی به کمک شان آمدند (طبری، ۱۳۶۲، ج ۷، ،ص ۳۱۳- ۳۱۲ ) .

 

برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید.

عمر بن الوضاح با سه هزار تن به شهر داخل شد. گروهى که در شهر گرد آمده بودند، با او به نبرد پرداختند، مروان گروه دیگرى را به شهر فرستاد. شورشگران از دروازۀ تدمر بیرون رفتند .مروان پانصد تن را کشت و جسد آنان را بر گرد شهر بر دار کرد و به قدر یک پرتاب تیر از باروى شهر را ویران نمود (ابن خلدون ۱۳۶۳، جلد ۲،ص۱۸۴) .

 

۲-۸-۱-۲ شورش مردم غوطه

 

وقتی مروان دوم مشغول متوقف کردن حرکت حمصی ها بود، شورش دیگری در برابر حکومت او در غوطه ایجاد شد. ساکنان آن یزید بن خالد قسری یمنی را استاندار غوطه کرده و شهر دمشق را محاصره نمودند. مروان دوم با شکستن محاصره به تعقیب شورشیان پرداخت و مره و روستاهای یمنی ها را آتش زده و یزید بن خالد را کشت (طبری ج ۱۰، ص ۴۴۵۶ ) .

 

۲-۸-۱-۲ شورش مردم فلسطین به سال ۱۲۶ ھ . ق

 

قیام فلسطینی ها در برابر حکومت مروان دوم از خطرناک ترین جنبش های مخالف با حکومت این خلیفه محسوب می شود. ثابت بن نعیم جذامی روستاهای سرزمین شام را به شورش تشویق کرد. او در ادامه این مخالفت، مروان را خلع کرد و فلسطینی ها را در شورش بر ضد نظام اموی رهبری نمود. مروان با گسیل کردن نیروهای نظامی به فرماندهی ابوالورد بن کوثر برشورش پیروز شد. استاندار منتخب مروان دوم در فلسطین، ثابت را اسیر کرده، نزد خلیفه فرستاد و خلیفه او را کشت (ابن اثیر، ج ۱۴، ص ۲۴۶ ) .
در همین سال در خراسان نزاری‌ها و یمانی‌ها به جان هم افتادند. چون فرمان حکومت به نام نصر بن سیار آمد ، مصری‌ها از او حمایت کردند و عده‌ای به پیروی از شخصی به نام جُدیع کرمانی پرداختند.

 

۲-۸-۱-۳شورش مردم یمامه [۲]علیه کارگزار اموی به سال ۱۲۶

 

۲-۸-۱-۴شورش مردم حمص بار دیگر در دوره خلافت مروان بن محمّد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:16:00 ق.ظ ]




۳-۵-۲-۱-۱ عقاید زید دربارۀ امامت

 

زید به‌عنوان فردى که در مکتب امامان اهل بیت علیهم السلام رشد کرده و پرورش یافته بود به امامت آنان معتقد بود و ایشان را جانشین جدش پیامبر صلى الله علیه و آله مى‌شناخت.
قیام زید به دستور امام علیه السلام بوده و به خاطر رسوخ وى در عقیده به امامت، او را از پایان کارش نیز مطلع ساخته است. (علی نوری، همان ص ۹۹ )شهرستانى مى‌گوید: « زید امامت مفضول را با وجود فاضل در صورت وجود مصلحت جایز مى‌دانسته و معتقد بوده که چون على علیه السلام از مشرکان ‌زیاد کشته‌بود، قلب فرزندان تازه‌مسلمان آنان براى‌امامت و رهبرى ایشان نرم و هموار نمى‌شد و مصلحت‌ایجاب کرد که ابوبکر خلافت را به‌دست گیرد»(شهرستانی ، ج  ١ ، ص  ١۵۵ . ).

 

۳-۵-۲-۱-۲ شخصیت علمی زید

 

زید از شاگردان مکتب امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، بوده و در علم و معرفت به مرتبه ای رسیده بود که امام صادق(ع) درباره وی فرمود: «کان عارفاً و کان عالماً و کان صدوقاً.» (کشی، ،۱۳۴۸ ص۲۸۵) او مردی با ایمان، عارف، عالم، درستکار و صادق بود.
بزرگان علم رجال مقام علمى حضرت زید (ع) را با عباراتى رسا بیان کرده‌اند و از او به عنوان یکى از بارزترین شخصیت های فقهى و علمى آل محمد نام برده اند .
علامه بزرگ امینى در کتاب الغدیر در خصوص دفاع از ساحت مقدس زید و بیان فضائل و مقام علمى وی مى‌گوید: «. . . و من مقدمى علماء اهل البیت. . .»  او یکى از برجسته‌ترین علماى اهل بیت (ع) بود، فضائل و کمالات از هر طرف او را احاطه کرده بود، علم از او چون آب چشمه مى‌جوشید (امینی،۱۴۰۸ ،ج۳ ،ص۶۹).

 

۳-۵-۲-۱-۳ شهادت زید

 

بنابر نقل بیشتر منابع، عدۀ زیادى از قاریان و بزرگان شهر کوفه، زید را یارى کردند و جنگى تمام عیار بین او و سپاهیان اموى درگرفت. شعار هواداران زید، جمله‌اى بود که مسلمانان صدر اسلام مى‌گفتند: «یا منصور امت…» یعنى «اى یارى شده، جان دشمن را بگیر!» اما زمانى که نبرد به نقطۀ حساس رسید، کوفیان چون گذشته، گرد رهبر خویش را خالى کردند در این هنگام تیری از جانب دشمن به پیشانی زید اصابت کرد و در آن فرو رفت.
زید که بر اثر اصابت تیر نمی توانست به جنگ ادامه دهد و از طرف دیگر عده ای از یارانش را در جنگ از دست داده بود و عده ای دیگر متفرق شده بودند، ناگزیر دستور عقب نشینی صادر کرد. زید به شهادت رسید و یاران زید از جمله فرزندش یحیى، جنازۀ او را در جوى آبى دفن کردند و با خاشاک پوشاندند و بر آن آب جارى ساختند تا مبادا دشمن بر جنازه دست یابد و آن را مثله کند.
یحیى بن زید نیز متوارى شد و چون از جستجوى وى دست برداشتند با گروهى از زیدیّه به خراسان رفت،
به گفته ابن اثیر یکی از مزدوران هشام که ناظر دفن کردن جسد زید بود، جریان را به یوسف بن عمر گزارش داد. به دستور یوسف نبش قبر کردند و جنازۀ بى‌سرش را در کُناسه (نام محلى   در کوفه) به دار کشیدند و سرش را براى هشام به دمشق فرستادند. سرش نیز بر دروازۀ دمشق نصب گردید   (ابن اثیر ، ج  ۵ ، ص  ٢۴۶ ).
طرفداران زید نیز تحت تعقیب و شکنجه قرار گرفتند وحتّى جایزه‌هایى نیز براى سر آنان تعیین کردند.
خشم و نفرت مسلمانان علیه هشام و دستگاه حکومت اموى پس از قیام زید بن على و شهادت او برافروخته‌تر شد. در این میان مردم خراسان دست به شورش زدند و جنایت‌هاى بنى امیه را بازگو و محکوم مى‌کردند    (یعقوبی، ج۲، صص ٢۵۵ - ٢۵٨) .
خبر شهادت زید و یارانش در مدینه اثر عمیق و ناگوار داشت و بیش از همه، امام صادق (ع) از این واقعه متأثر بود. پس از شهادت زید، چنان غم و اندوه و غصه، امام صادق (ع) را فرا گرفته بود که هرگاه نام کوفه و زید به میان می آمد، بی اختیار، اشک از چشمان حضرت سرازیر می شد و با جمله هایی جان سوز و تکان دهنده، توأم با تکریم و احترام عمیق نسبت به عموی شهید خود و یاران فدا کار وی، خاطره شهادت او را گرامی می داشت. پس از شهادت زید بن على آن حضرت به یارى خانواده‌هاى یاران شهید او برخاست. به گفته‌ى ابو خالد واسطى، امام (ع) هزار دینار به او داد تا به خانواده‌هاى شهیدان در قیام زید بپردازند  (مفید، ج ٢ ، ص ١٧٣).

 

۳-۵-۲-۲ قیام یحیی بن زید

 

بعد از شهادت زید بن علی (ع) ، مردم خراسان علنا تنفر و انزجار خود را نسبت به حکّام اموى ابراز نمودند و در عوض به طرفدارى از خاندان پیامبر صلّى اللّه علیه و اله به ویژه یحیى (ع)، برخاستند. یحیی راه پ

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت jemo.ir موجود است

در را ادامه داد و چونکه حجاج و دیگر امراى اموى عراق هواداران کوفى شیعی او را به خراسان تبعید کرده بودند، تصمیم گرفت به این استان دوردست سفر کند.
اینکه چرا یحیی خراسان را انتخاب کرد، دلایل فراوانى وجود دارد:
اول اینکه: شیعیان در آن منطقه فراوان بودند. دوم اینکه: از مرکز خلافت اموى به دور بود؛ سوم اینکه: در میان قبایل مختلف آنجا اختلافهایى چون درگیرى قیس و ربیعه، وجود داشت که وضع آنجا را مشوش کرده زمینه را براى آغاز حرکت مهیا کرده بود ( یعقوبی ، ج۲ ،ص ۳۹۲) .
یحیى (ع) در خراسان چنان نفوذى به‌هم زده بود که دعات بنى العبّاس و هواخواهان حکومت عبّاسى براى پیشبرد مرام خویش به وى پیوستند، به‌طورى‌که بکیر بن ماهان که از طرفداران پروپاقرص عبّاسى‌ها و از شخصیّت‌هاى مهم عراق بود، رسما مردم را به بیعت با یحیى (ع) دعوت مى‌کرد   .
قیام یحیى (ع) بنا به وصیّت پدر بزرگوارش حضرت زید (ع) و به خونخواهى او و اصحابش بود، همچنان‌که خود زید (ع) هدف از قیام بر علیه دستگاه جابر اموى را مى‌فرمود: “انّما خرجت على الذین قاتلوا جدّی الحسین ” (بغدادی، ج۱ ،ص ۲۵ ، ) من بر ضدّ آنان که با جدّم حسین جنگیدند قیام کرده‌ام.
یحیى (ع) به امامت پسر عمویش امام صادق (ع) اعتراف داشت و اگر نهضت او به پیروزى مى‌رسید، حتما حکومت را به صاحب اصلى او یعنى امام صادق (ع) ارجاع مى‌داد.
از شیعیان کلمه‌اى مبنى بر تعریض تا چه رسد به لعن او دیده نشده است. و آخرین نظریۀ شیعیان دربارۀ او این است: که او به امامت حضرت صادق (ع) معتقد بود، خوش عقیده و هشیار به امر تشیع بود، امام صادق (ع) در سوک او گریه کرد و سخت محزون شد و بر او رحمت فرستاد “سلام اله علیه و على روحه الطاهره” (امینی، ۱۳۶۸ ،ج۶ ، ص۱۰۱) .
یحیی را در جوزجان به قتل رساندند و طرفداران آل محمد (ص) موقتا پراکنده شدند .همزمان با قیام یحیی ، جسد پدرش زید را در کوفه از دار پایین آورده سوزاندند و خاکسترش را به فرات ریختند .سر یحیی را به نزد ولید بن یزید به شام فرستادند و جسدش را در جوزجان به دار آویختند . (ابوالفرج اصفهانی ، صص۱۴۵ و ۱۶۰) پس از آن، مردم خراسان که از بیم بنیامیه رهایی یافته بودند، در همه جا هفت روز برای یحیی بن زید عزاداری نمودند . مسعودی می گوید :” در آن سال هر چه پسر در خراسان زاده میشد، نامش را یحیی و یا زید میگذاردند” (مسعودی، ۱۳۷۴ ، ج۲ ، ص۲۱۶).
پس از شهادت زید و یحیى، دعوت زیدیه همراه با دیگر جریان هاى معارض امویان به سوى بنى عباس گرایش یافت. ولى طولى نکشید که بنى عباس، که پیش از این با شعارهاى فریبنده در حمایت از حقوق علویان سعى در جلب افکار عمومى داشتند، با علویان درگیر شدند و به مقتضاى منافع خود به دشمنى و عناد با خاندان پیامبر پرداختند.
بنى أمیّه و بنى عباس و عمّال ستمگر آنان که محروم از دین و دیانت حقّه خدا و رسول او بودند و از سیاست و کیاست و شرف و إنسانیّت بهره ای نبرده بودند چاره‌اى ندیدند جز آنکه از در ظلم و ستم و شکنجه و عذاب و حبس و قتل افرادى که بطرف آنان نمی روند برآیند و به عمّال نانجیب و ستمگر خود دستور أذیّت و نابودى آنان را بدهند.

 

۳-۵-۲-۳ قیام عبدالله بن معاویه

 

حلقۀ تکمیلی در قیامهای شیعی یا منتسب به شیعه، قیام «عبدالله بن معاویه» از خاندان ابوطالب است که در سال ۱۲۷ هـ . ق در کوفه علیه حاکم اموی قیام کرد ولی در آنجا مغلوب شدو به مداین و حلوان رفته، پیروان زیاد پیدا کرد و به تدریج ایران را زیر اقتدار خود درآورد و استخر راپایتخت خود قرار داد و اصفهان و رى و قومس و سایر ولایات را تصرّف نمود و قریب دو سال در این مملکت تسلط داشت. عبدالله در حالی که توانست گروهی از خاندان آل عباس، بنی هاشم، غلامان و موالی ایرانی و حتی خوارج را به سمت خود جذب کند، بر شهرهای غربی و مرکزی و جنوبی ایران دست یافت و سکه به نام خود ضرب کرد؛ اما نهایتا قیام وى در کوفه در محرم سال ۱۲۷ ق، به رغم نمایش دلیرى بسیار زیدیان در دفاع از وى، به شکست انجامید و پس از شکست از نیروهای اموی، به امید بهره گیری از کمک ابومسلم، به سمت سیستان و خراسان گریخت و در آنجا ظاهراً توسط ابومسلم – که او را مانعی بر سر راه خود تلقّی می کرد – به قتل رسید. برخی قیام او را پیش درآمد و زمینه ساز قیام عباسیان قلمداد کرده اند.
عقاید غلوآمیزی نیز به عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر نسبت داده شده است. او را بنیانگذار فرقه ای به نام «جناحیّـــه» دانسته اند. به اعتقاد برخی از محققان، اخبار مربوط به وی سخت متناقض است و روشن نیست که او از غلات است یا مردی صاحب عقل و درایت از بنی هاشم.

 

۳-۶ نتایج قیام های شیعه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ق.ظ ]




گذشته از این‌که شرایط سیاسى در زمان امام صادق (ع) ویژگى خاصى داشت، و براى فعالیت‌هاى علمى و فرهنگى فراهم‌تر بود، اصولا شرایط اجتماعى و فکرى دنیاى اسلام نیز در آن زمان به گونه‌اى بود که بحث و گفت‌وگوى علمى را اقتضا مى‌کرد. این فضاى اجتماعى و فکرى نتیجه ظهور مذاهب و مکاتب مذهبى و گرایش‌هاى فکرى و دینى گوناگونى بود که در جهان اسلام پدید آمده بود. این گرایش‌هاى گوناگون همه‌ى حوزه‌هاى علوم و معارف اسلامى (اعم از معقول و منقول) را دربر مى‌گرفت (مطهری ، ص ١۴٢-١۴٧ ) .
مراکز علمی و آموزشی شیعه، در دوران فشار و اختناق حاکمان امو ی و عباسی،خانه های ائمه و یا مساجد بود و از آن به بعد مدفن این امامان و اهل بیت مانند نجف اشرف و کاظمین و سامرا در عراق، و قم و مشهد در ایران، مرکز تجمع علمای شیعی و از حوزه های پررونق علوم اسلامی و معارف شیعی در دنیای اسلام شد. تاریخ نویسان اسلامی، آغاز تأسیس دارالعلم و دارالکتب را از آن شیعیان میدانند . (مقدسی، ۱۳۸۵ ، ص ۴۴۹ ) .
از نظر فکرى و عقیدتى، شیعیان بر امام صادق (ع) متکی بودند و بخش بزرگى از احادیث و علوم اهل بیت توسط این امام گسترش یافته است. آن حضرت وظیفۀ مهم حفظ و صیانت شیعه از انحرافات را در رأس برنامۀ خود قرار داده بود .
در این دوران و در کنار جبهۀ مبارزه با دستگاه فاسد خلافت، جبهه‌هاى علمى، فکرى و فرهنگى جدیدى گشوده شد. به‌گونه‌اى که این موقعیت، زمینه را براى پدید آمدن علومى چون قرائت و تفسیر قرآن، حدیث، فقه، کلام، طب، فلسفه، نجوم، ریاضیات و. . . فراهم ساخت که از پیامدهاى قابل انتظار آن، هم‌اندیشى و بروز اختلاف‌ نظرها در علوم مختلف اسلامى بود. دوران امام صادق(ع) یکی از دوران های مهم تاریخ اسلام از جهت رونق علم و دانش است. در این زمان، صنعت کاغذسازی رونق یافت و کتب و تألیفات بسیاری به نگارش درآمد و عده زیادی از افراد به عنوان ناسخ، وظیفه داشتند تا کتب علما و دانشمندان را استنساخ و تکثیر نمایند.
دلایلی که موجب آغاز فعالیتهای علمی فرهنگی و دینی شده بود را می توان به این شکل خلاصه نمود:
آزادی فکر و تحقیق در اسلام، البته عباسیان نیز در این آزادی فکری بی تأثیر نبودند، امّا ریشه این آزادی در تعلیمات اسلام بود، به طوری که اگر عباسیان هم می خواستند از آن جلوگیری کنند، نمی توانستند.
محیط آن روز، محیطی کاملاً مذهبی بود و مردم تحت تأثیر برنامه های مذهبی بودند. تشویق های پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله به کسب علم، و دعوتهای قرآن به کسب علم و دانش و فکر نمودن، دلایل مهم نهضت و شور و شوق مذهبی دورا
ن امام صادق (ع) بود.
اقوام و مردمی که اسلام را پذیرفته بودند، بیشتر آنها دارای سابقه فعّالیت های فکری وعلمی بودند، مثل ایرانیها (که از همه سابقه ای درخشان تر داشتند) و مصریها و سوریها که از مردمان با تمدّن آن روز بودند. این افراد به منظور درک و فهم بیشتر به تحقیق و جست و جو در تعلیمات ناب اسلام می پرداختند.
مسلمانان ، زندگی و در کنار هم بودن با غیر مسلمانان را بر خلاف اصول دینی خود نمی دانستند. چون غیر مسلمانان (اهل کتاب) در آن زمان مردمی دانا و فهمیده بودند و مسلمانان با آنها بحث و جلسات علمی برگزار می نمودند و آنها شیفته و علاقه مند به دستورات اسلام بودند .
در اوایل حکومت عباسی همراه با گسترش فساد ، دانشهای گوناگون و تعلیم و تعلم ، نیز توسعه یافت و علاوه بر علوم نقلی و عقلی و ادبی که نتیجه‌ کوشش علمی و فکری مجتمع اسلامی بود، علوم و آداب و رسوم کشورهای دیگر، به طرق مختلف، وارد حوزه فرهنگ اسلامی شد.
مهمترین گرایش های علمی و فرهنگی درعصر امام صادق (ع) عبارتند از :

 

۴-۴-۱قرائت و تفسیر قرآن

 

تفسیر قرآن کریم ، جمع‌آوری و صحت روایات ، تاریخ قرآن کریم و احادیث ، از جمله موضوعاتی است که همواره مورد مطالعه دانشمندان اسلامی بوده است و سابقه‌ای به عمر اسلام دارد.
دانش قرائات نخستین گام لازم برای تفسیر قرآن است ، زیرا قرائت قرآن به شکل و اعراب واژگان ، و رسم الخط آن مربوط می شود. در این زمان، در زمینه تفسیر قرآن و قرائت آیات قرآنی بحث هایی آغاز شد و طبقه ای به نام «قرّاء» به وجود آمد که قرآن را قرائت می‏کردند و کلمات قرآن را به مردم می‏آموختند (مطهری، ۱۳۶۷،ص۱۴۴) .
نخستین کسى که در تفسیر قرآن، کتاب نوشت، سعید بن جبیر تابعى است . سعید بن جبیر در پیشاپیش پرهیزگاران عصر خود بود و همواره به تلاوت قرآن اشتغال داشت و در کعبۀ مکرمه مى‌نشست و قرآن تلاوت مى‌کرد و بر نمى‌گشت تا این که قرآن را به پایان مى‌رساند . وى از همه تابعین، به تفسیر داناتر بود.
وی در سال ۹۶ هجرى به شهادت رسید. او یکى از شیعیان پاکباز و بى‌آلایش بود. علماى شیعه در کتب رجال به این معنا تصریح کرده‌اند مانند علامه در خلاصه‌اش و ابو عمر و کشى در رجالش . کشى سخنانى هم از ائمه اطهار علیهم السّلام در ستایش و پایدارى وى، روایت کرده و گفته: به خاطر تشیعش بود که در سال ۹۶ «حجاج» او را کشت.
در تفسیر و بیان معانی قرآن بحث هایی صورت می گرفت و در حوزه حدیث و روایات پیغمبر ( ص ) نیز، همین گونه بود .
امام صادق(ع) با مباحثه درباره قرائت و تفسیر آیات قرآن و نیز با تربیت شاگردان خود شیوه صحیح قرائت و تفسیر را تبیین فرمودند. ابان بن تغلب نخستین کسى بود که چگونگى قرائت قرآن و روشهاى گوناگون آن را به‌دست داد و او شاگرد على بن حسین زین العابدین (ع) بود. نجاشی می گوید : ” ابان قرائتى خاص داشته که میان قرّاء شناخته شده بود ” (نجاشی، ۱۳۶۵ ، ج۱ ، ص ۱۱) سخن نجاشى به روشنى نشان مى دهد که این قرائت به شکل مکتوب ثبت شده بود. وى اسنادى که کتاب را از طریق آن دریافت کرده ، آورده است . این باید همان کتاب القرائات باشد که ابن ندیم در الفهرست ص ۲۷۶ یاد کرده است. بخش هایى از قرائت ابان بن تغلب در منابع باقى مانده که همه مواردى را نشان مى دهد که قرائت وى با قرائت مرسوم تفاوت داشته است .
یکی دیگر از قراء در عصر امام صادق (ع) ابو عمرو بن العلاء المازنى است . او قارى بصره و زبان شناس عرب و یکى از قراء سبعه است که امامت بصره به او ختم شد. وی از اصحاب امام صادق (ع) بوده و از عده‌اى قرائت خود را فرا گرفت و در سال ١۵۴ ه‍ ق در گذشت. او شاگرد ابن ابی اسحاق و معلم خلیل بن احمد فراهیدی، یونس بن حبیب، و هارون بن موسی بود .
در خصوص تفسیر قرآن گروهى از شیعه که تابعى بودند، کتاب نوشته اند از جمله :
سدى کبیر اسماعیل بن عبد الرحمن کوفى ابو محمد قرشى متوفاى ١٢٧.
محمد بن سائب بن بشر کلبى که از شیعیان خاص امام سجاد (ع) و امام باقر (ع) بود و در سال ١۴۶ وفات یافت.
جابر بن یزید جعفى که پیشواى مفسران است. او از همه گسسته و به امام باقر (ع) پیوسته بود و علم و دانش خود را از آن حضرت فرا گرفت و در علم تفسیر و غیره کتاب نوشت و سال ١٢٧ وفات یافت.

 

۴-۴-۲علم فقه و حدیث

 

«فقه» در لغت به معناى «فهم» است و در قرآن و حدیث نیز به همین معنى به کار رفته و به علم خاص و یا تخصص در دانش ویژه اختصاص ندارد. اما از اواخر سدۀ اول هجرى «علم احکام» ، «فقه» نامیده شد .یعنی علمی که به‌وسیلهی آن احکام شرعی را از ادلهی تفصیلی به دست می‌آوریم.
حدیث نیز به عنوان گفتار معصوم از جایگاه بسیار والایی در فرهنگ اسلام برخوردار است. احیای حدیث و مبارزه با اندیشه‌های انحرافی در دوران امام صادق (ع) صورت گرفت.
در قرن دوم محدثان و فقیهانى در مکتب امام باقر (ع) و امام صادق (ع) و دیگر ائمه علیهم السلام تربیت شدند که برخى از آنان در فقه و حدیث داراى تألیفاتى گردیدند. نام آنان و آثارشان در بسیارى از منابع اسلامى مانند الفهرست ابن ندیم و منابع متنوع شیعى مانند رجال نجاشى و الفهرست طوسى و دیگر منابع رجالى و تاریخى و فقهى آمده است . در عصر امام صادق (ع) ، تألیفات بسیار ی انجام گرفت، فقه و حدیث اهل بیت به صورت گسترده تدوین گشت، تا آنجا که در این عصرچهار صد تن از مولفّین  ، چهار صد اثر از احادیث شنیده شده از امام پدید آورده و آن تألیفات را «اصول چهار صدگانه» نام نهادند.
یکى از موفقیتها و پیروزى‌هاى امامان صادقین (ع) در فعالیتهاى فرهنگى، بازگرداند

 

 
 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ق.ظ ]