پایان نامه تحلیل گونه بندی شبکه های ترافیکی بر اساس قابلیت های ساختاری معابر |
کلیات
ریخت شناسی(مورفولوژی) شهری[1]، را میتوان، دانش شناخت شکل و مطالعه ساختار شهر به عنوان سکونتگاه انسان دانست. این دانش کمک می کند تا سلسله مراتب تغییرات شهری مشخص شود. با توجه به اینکه محیط فیزیکی، زمینه ساز رفتارها و تحولات اجتماعی –اقتصادی بعدی است، شناخت تغییرات فیزیکی برای پیش بینی تغییرات آتی ضروری است(سلطانی،24:1390). از این رو مورفولوژی شهرها در نواحی مختلف دنیا زاییده، محیط جغرافیایی، شرایط فرهنگی وفنآوری است. در واقع مورفولوژی شهری از عوامل طبیعی و فرهنگی توام شکل می گیرد که در این بین، نقش شبکه معابر در شکلدهی مورفولوژی شهرها با توجه به قدرت عوامل طبیعی و انسانی، کاملامشهود و مثال زدنی است؛ یعنی همچنان که شبکه معابر در شکلدهی و ساخت مورفولوژی شهرها تاثیر دارد،گاهی اوقات این مورفولوژی شهری است که با کمک عوامل و عناصر طبیعی نحوه شکلگیری مسیرها و معابر و خصوصا دسترسیها را تعیین میکند. از طرف دیگر، در آنالیز ریختشناسی شهری یکی از عوامل تاثیرگذار، کاربری زمین است. در واقع ساختار شبکه معابر و کاربری زمین، فرمدهندگان مرتبط شکل شهر هستند. (Levinson,2006) .اسمایلز[2]، جغرافیدان انگلیسی،(1955)، چشم اندازهای شهری را متاثر از سه عامل ساختار شبکه معابر، کاربری زمین و سبک معماری می داند و از نظر وی دو عامل ساختار شبکه معابر و کاربری زمین، بیشترین تاثیر را در شکلگیری مورفولوژی شهری، دارا هستند.
مطالعه ساختار شبکه شهری به منظور شناسایی توان و قابلیتهای آن در ارتباط با کاربری زمین و عوامل ترافیکی می تواند گزینههای سودمندی را دراختیار تصمیمسازان قرار دهد. مطالعه سازمان فضایی شهر شامل سه محور اساسی است: (Forester,1968)
الف) مطالعه پخشایش سطوح کاربری و نحوه توزیع کاربریها در مقیاسهای مختلف فضایی و عملکردی؛
ب) مطالعه ویژگیهای فیزیکی و درونی شبکه شهری؛
ج) مطالعه ارتباط متقابل شبکه و کاربریها.
در مطالعات شهری بررسی هر سه محور فوق، به منظور دستیابی به طرح توسعه کالبدی مناسب، ضروری می نماید و از این رو تا کنون، روشهای گوناگونی برای مطالعه هر یک و همچنین تجزیه و تحلیل تعاملات بین آنها ارائه شده است.
1-2- طرح مسئله و ضرورت تحقیق
مطابق با دیدگاه سیستمی، می توان محورهای سه گانه سازمان فضایی شهر را به صورت زیر متصور شد: الف)ویژگیهای ساختاری شبکه شهری: که شامل بررسی ساختار شبکه به خودی خود به عنوان یک گراف می باشد. لازم به ذکر است که گرایش به درک ساختار شبکه حمل و نقل محدود به جغرافی دانانی شده است، که ساختار فضایی شبکه حمل و نقل را به عنوان یک عنصر حیاتی توسعه شهری مطرح کرده اند(Parvithara et al.,2010).
ب) ویژگیهای کالبدی شبکه معابر: که شامل خصیصههای کالبدی از قبیل طول و عرض معبر، سلسله مراتب و نقش معبر، ظرفیت عبور و… می باشد.
ج)مطالعات کاربری زمین: که نحوه پخشایش کاربریها را مورد بررسی قرار می دهد (سلطانی،45:1390).
شکل 1: اجزای سازمان فضایی شهر
از طرف دیگر، حمل و نقل و کاربری زمین، شکل دهندگان مرتبط سازمان فضایی شهر هستند. ابتدا تغییرات در کاربری باعث تغییر الگوهای تقاضای سفر می شود که جریانهای ترافیکی را بر زیر ساخت های حمل و نقل تحمیل می کند. دوم، جریانهای ترافیکی ایجاد شده، باعث ارتقاء تسهیلات حمل و نقل می شوند. سوم، تسهیلات حمل و نقل جدید، الگوی دسترسی را تغییر میدهند که نتیجتاً باعث تغییر مکان فعالیتها و کاربری ها می شوند. در طی این فرآیند، هم حمل و نقل و هم کاربری زمین، توسعه مییابند و تغییرات فضایی مانند تجمع و مرکز گرایی درشبکه به وجود میآید(Levinson,2006).
علی رغم مطالعات وسیعی که روی ساختار شبکه و کاربری به صورت جداگانه انجام شده است، رابطه متقابل این دو مورد غفلت قرار گرفته است(Kasemsook,2003). در واقع، بررسی ارتباط متقابل حمل و نقل و کاربری زمین، از آنجا اهمیت دارد که اگر کاربریهای شهری، متناسب با ظرفیت شبکه، توزیع شده باشند، سازمان فضایی شهر به حداکثر بازدهی کالبدی رسیده و شکلگیری موزونی را خواهد داشت.
به عبارت دیگر میتوان گفت تحلیل قابلیتهای ساختاری و بررسی میزان تطابق آن با ویژگیهای کالبدی شبکه معابر یکی از سطوح مطالعاتی است، که در کنار تحلیل میزان جذب و تولید سفر کاربریهای مستقر در اطراف شبکه قرار گرفته و می تواند سازمان فضایی شهر را به سمت شکلیابی، رشد، تعادل و در نهایت توسعه موزون سوق دهد.
در این پژوهش به بررسی روابط متقابل ساختار شبکه و کاربری زمین در حدفاصل پل معالیآباد و شهرک گلستان پرداخته می شود. لازم به ذکر است که این محور، علی رغم اینکه کارکرد شریانی دارد، به دلیل استقرار کاربریهای ریز مقیاس در مجاورت آن،کارکرد محلی پیدا کرده است.
1-3- اهداف تحقیق
با توجه به موارد بیان شده، اهداف این تحقیق، شامل موارد زیر می باشند:
- تعیین معیارهایی برای ارزیابی(گونه شناسی وطبقه بندی) شبکه معابر محدوده مورد مطالعه؛
- تعیین وضعیت پخشایش کاربریها در مجاورت معابر محدوده مورد مطالعه؛ و
- تعیین نقش کاربری های مستقر اطراف شبکه معابر بر عملکرد ترافیکی معابر.
1-4- سوالات تحقیق
- معیارهای لازم برای ارزیابی (گونه شناسی و طبقه بندی) شبکه معابر محدوده مورد مطالعه کدامند؟
- وضعیت پخشایش کاربریها در مجاورت معابر محدوده مورد مطالعه چگونه است؟
- چه ارتباطی بین کاربریهای مستقر در اطراف شبکه معابر و ویژگیهای ساختاری شبکه معابر وجود دارد؟
1-5-فرضیات تحقیق
بر اساس سؤالات و اهداف مطرح شده، فرضیات کلی این تحقیق این گونه بیان میشوند:
- به نظر می رسد حجم ترافیک تابعی از ویژگیهای ساختاری معابر و کاربری های همجوار باشد.
- به نظر می رسد، تفاوتهای ساختاری معابر باعث استقرار کاربریهای مختلف در جوار آنها و نتیجتاً ایجاد تفاوتهای عملکردی در آنان می شود.
1-6-پیشینه تحقیق
1-6-1- مطالعات خارجی
بررسی توسعه و دگرگونی شبکه حمل و نقل به دهه 1960 بر می گردد، زمانی که شماری از مطالعات توسط جغرافیدانان و برنامهریزان حملونقل برای بررسی توپولوژی در حال تغییر و دسترسی شبکه راهها انجام شد(Garison & Marble,1965). علی رغم اینکه تعداد زیادی مطالعه در مورد سیر تکاملی ساختار شبکه حمل و نقل و کاربری به صورت جداگانه انجام شده است؛ شمار اندکی از مطالعات به بررسی روابط متقابل ساختار فضایی شبکه معابر و کاربری زمین پرداخته است. به همین دلیل سیر تکاملی متقابل حمل و نقل و کاربری زمین همچنان به درستی درک نمی شود.
یکی از ابتدایی ترین مطالعات در مورد به کار گیری معیارهای شبکه برای درک الگوهای سکونتگاهها توسط بورچرت (Borchert,1961)، انجام شده است.در این مطالعه تعداد تقاطع های جاده ها و خیابان ها در هر مایل مربع در یک ناحیه با مساحت 1300مترمربع، اندازه گیری شده است. نتایج حاکی از آن است که ارتباط تنگاتنگی بین تراکم تقاطع های جاده و سایر شاخص های الگوهای سکونتگاهها مانند طول جاده، تراکم قطعات و تراکم مسکونی وجود دارد. کانسکای (Kansky,1963)، تئوری گراف و روش های آماری را برای توجیه گستره وسیعی از معیارهای شبکه حمل ونقل به کار گرفت. هدف وی بررسی رابطه بین ساختار شبکههای حمل ونقل و ویژگی های اقتصادی منطقه بود. نتایج نشان داد که بین ساختار شبکه حمل و نقل و درجه توسعه اقتصادی منطقه ارتباط معناداری وجود دارد.
تافه و دیگران(Taffee et al.,1965)، به بررسی این موضوع پرداختهاند که در یک کشور توسعه یافته چگونه جادهها از یک بندرگاه توسعه می یابند. گریسون و ماربل(Garrison & Marble., 1965) نظم و الگوی شبکه راههای ایرلند را مورد بررسی قرار دادهاند. از دیدگاه آنها، نیز تردید اندکی وجود دارد که کاربری زمین در پاسخ به تغییرات زیرساخت های حمل و نقل، تغییر می کند و در نتیجه تاثیرات ثانویه بر تقاضای سفر علاوه بر تاثیرات مستقیم ایجاد شده، توسط تغییر مسیر و تغییر شیوه های حمل و نقل وجود دارد.
[شنبه 1399-01-09] [ 03:27:00 ق.ظ ]
|