ای مدیریتی در صورت توجه و حمایت مدیر یت ارشد شرکت دانش بنیان می تواند شرکت را در حصول موفقیت سازمانی یاری برساند و در غیر اینصورت آن نیز مانند بسیاری از پارادایم ها و رویه های متعدد سازمانی به جز صرف وقت با ارزش مدیریت شرکت و کارمندان حاصلی در بر نخواهد داشت. در شرایط کنونی که به سرعت شرایط تجاری و اقتصادی تغییر می کند به کار بستن هوشمندی کسب و کار می تواند چتری برای مصون ماندن سازمان در کوران های اقتصادی باشد.(ملک اخلاق و حیدر نیای کهن، ۱۳۹۲).
هوشمندی کسب و کار، یک مدل پایه ای فعال و راهکار چشم انداز جهت کشف موارد پنهان، تصمیم گیری در مقیاسی بزرگ از داده های کسب و کار برای اطلاع رسانی بهتر در فرآیند کسب و کار است(تارخ و حاتمی لنکرانی،۱۳۸۹).
در تعریف دیگر آمده است که: هوش تجاری را فرآیند بالا بردن سوددهی سازمان در بازار رقابتی، با استفاده هوشمندانه از داده های موجود در فرآیند تصمیم گیری می داند(گلستانی،۱۳۸۶).
هوشمندی کسب و کار عبارت است از دامنه متنوعی از نرم افزارها و راه حل های تحلیلی برای جمع آوری ، ادغام و یکپارچه سازی، تجزیه و تحلیل و فراهم نمودن دسترسی به اطلاعات در شیوه ای که به کاربران سازمان اجازه دهد تا تصمیمات تجاری(کسب و کار) بهتری اتخاذ کنند. هوشمندی کسب و کار، ارتباطات در سازمان را تسهیل نموده و اطلاعات به هنگام را برای تحلیلگران در هر سطح افقی و عمودی در درون و بیرون سازمان فراهم می نماید. هوشمندی کسب و کار، نتیجه تجزیه وتحلیل عمیق داده های تجاری مفصل می باشد که شامل پایگاه های داده و تکنولوژی های کاربردی و همچنین اقدامات تحلیلی می باشد. هوشمندی کسب و کار از نظر فنی گسترده تر و شامل مدیریت دانش، برنامه ریزی منابع موسسه، سیستم های پشتیبان از تصمیم و داده کاوی می باشد(رانجان و باتانگار،۲۰۱۱).
هوشمندی کسب و کار عبارت است از فرآیندی که از طریق آن، سازمان ها مزایای فناوری اطلاعات جدید را به منظور گردآوری، مدیریت و تجزیه و تحلیل داده های ساختاری(ساختار یافته) یا غیرساختاری(ساختار نیافته) را کسب می کنند. به بیان دیگر، از طریق استخراج، ادغام، یکپارچه سازی و تجزیه و تحلیل داده ها، رویه های پردازش کسب و کار در تصمیم گیری مورد حمایت قرار می گیرند.
مسائل و مقادیر زیادی داده به عنوان ورودی برای تجزیه و تحلیل، به سیستم های داده کاوی وارد می شود و تصمیم گیرندگان می توانند اطلاعات مفیدی را به موقع برای اخذ تصمیم صحیح و مناسب و افزایش کیفیت تصمیم گیری خودکار با توجه به موقعیت سازمان، تجزیه و تحلیل فروش، تقاضای مشتری، ترجیح محصول و غیره برای سازمان ها از طریق تجزیه و تحلیل سیستم پایگاه داده و همچنین پردازش ریاضی، آماری، هوش مصنوعی، داده کاوی و ابزارهای پردازش آنلاین ارائه می شود. به طور کلی، هدف هوشمندی کسب و کار ارائه بهترین کمک به کاربران در فرآیند تصمیم گیری می باشد(لین و دیگران،۲۰۰۹).
۲-۱- ۴ ضرورت استفاده از هوشمندی کسب و کار در سازمان ها:
همان طور که از تعاریف متعدد استنباط می شود، هوشمندی کسب و کار در قالب هر تعریفی به دنبال افزایش سودآوری سازمان با استفاده از اتخاذ تصمیمات هوشمند و دقیق است و به طور اعم می توان ضرورت های زیر را برای این رویکرد نوین عنوان کرد:
۱- تعیین گرایش های تجاری سازمان که موجب می شود تا سازمان بدون اتلاف وقت و هزینه و انرژی در سایر مسیرها به دنبال اهداف کلان و اساسی خود متمرکز شود.
۲- تحلیل عمیق بازار.
۳- پیش بینی بازار که می تواند قبل از اینکه رقبا سهم بازار خود را توسعه دهند، منافع جدید به وجود آمده در بازار را عاید سازمان نماید.
۴- بالا بردن سطح رضایتمندی مشتریان می تواند موجبات استمرار کسب و کار شده و از دست دادن این اعتماد و رضایت مندی مراتبی را برای بنگاه به همراه دارد.
۵- با شناسایی مشتریان دائمی و وفادار و پیگیری رفتار آنان، جهت گیری های کلان و استراتژیک قابل انجام است.
۶- تقسیم بندی مشتریان و متعاقباً ایجاد تنوع در روش برخورد با هر گروه از مشتریان.
۷- افزایش کارآیی سازمان در امور داخلی و شفاف سازی رویه فرآیندهای کلیدی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت