شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر هوشمندی کسب و کار جهت موفقیت … |
ی هوشمندی کسب و کار” نشان داد که سیستم های هوشمندی کسب و کار ، صرفنظر از سطح سازندگان آن ، تصمیم گیری را در تمامی سطوح مدیریت ، مورد حمایت قرار می دهند. در سطح راهبردی، سیستم های هوشمندی کسب و کار ، امکان تنظیم دقیق هدف ها و پیگیری تحقق آنها را فراهم می سازند. هوشمندی کسب و کار ، ارائه گزارش های مقایسه ای مختلف مانند نتایج حاصل از بررسی های تاریخی ، سودمندی پیشنهادهای خاص ، اثربخشی مجاری توزیع اطلاعات همراه با شبیه سازی نتایج مربوط به توسعه و پیش بینی آینده بر پایه برخی پیش فرض ها را ممکن می سازد.
در سطح تاکتیکی ، سیستم های هوشمندی کسب و کار ، پایه ای را برای تصمیم گیری منطبق با مدیریت بازار ، مدیریت فروش ، مدیریت مالی ، مدیریت سرمایه و … به وجود می آورند.این سیستم ها اجازه می دهند که شرکت نسبت به اقدامات آتی خود خوشبین بوده و عملکرد تکنولوژیکی ، مالی و یا سازمانی اش را در جهت تحقق هدف های راهبردی شرکت و اثر بخشی بیشتر آن اصلاح کند.
در سطح عملیاتی ، سیستم های هوشمندی کسب و کار برای انجام تحلیل های موردی و پاسخ به پرسش های مرتبط با عملیات مداوم بخشها، برآوردهای مالی به روز شده، فروش و همکاری با فروشندگان ، مشتریان و… مورد استفاده قرار می گیرند.
اتره(۲۰۰۳) در تحقیق خود تحت عنوان« ده چالش اصلی برای موفقیت هوشمندی کسب و کار» به معرفی عوامل موفقیت هوشمندی کسب و کار پرداخت. نتایج تحقیق وی نشان داد که هماهنگی درون سازمانی، حمایت مالی،کارکنان تیمی ماهر، برنامه ریزی پروژه، تجزیه و تحلیل کسب و کار و استاندارد سازی داده ها مهم ترین عوامل موثر بر موفقیت هوشمندی کسب و کار می باشد.
۲-۱- ۱۱ موفقیت هوشمندی کسب و کار:
یک سیستم هوشمندی کسب و کار موفق، کسب و کار را با تکنولوژی اطلاعات متصل و مرتبط می کند تا به مدیریت سازمان کمک نماید، سرمایه گذاری های مداوم را ادغام و یکپارچه کند، منابع را اختصاص دهد، پروژه ها را اولویت بندی کند، و ریسک مرتبط با اجرای هوشمندی کسب و کار را به حداقل برساند. حرکت به سوی هوشمندی کسب و کار، تمایل سازمان به مدیریت سرمایه گذاری آنها در استفاده از هوشمندی کسب و کار را نشان می دهد.
هوشمندی کسب و کار موفق به سازمان کمک می کند تا تجربیات خود را درک و شناسایی نموده و از آنها بهره مند شود. داده ها و اطلاعات بدست آمده از سیستم هوشمندی کسب و کار به سازمان قابلیت تعقل، برنامه ریزی،حل مسائل، تفکر انتزاعی، شناخت ایده ها و نظرات و یادگیری از داده ها و اطلاعات تجاری را فراهم می کند. یک استراتژی موفق به هوشمندی کسب و کار یک دیدگاه یکپارچه ای را ارائه می کند که پروژه های به ظاهر جدا از هم را که می توانند به سادگی اولویت بندی شوند و با سازه های مناسب هماهنگ شوند را تعریف میکند. هوشمندی کسب و کار موفق موجب می شود تا تغییر سازمانی در سراسر سازمان در شیوه کنترل شده ای که موجب توسعه دانش و مهارت های مرتبط با هوشمندی کسب و کار باشد گسترش یابد. یک استراتژی موفق هوشمندی کسب و کار با بهبود کیفیت خدمات و با حمایت از توسعه و اتخاذ تصمیمات بهتر و آگاهانه تر موجب بهینه سازی کارایی می شود. به این ترتیب سازمان ها قادر می شوند تا سیستم ها را سریع تر ادغام و یکپارجه نمایند، ساده تر به شرکای تجاری خود متصل و مرتبط شوند، بینش بهتری نسبت به کسب و کارشان بدست بیاورند و با افزایش چابکی و چالاکی به فرصت های بازار واکنش نشان دهند. هوشمندی کسب و کار موفق با استفاده از دیدگاه فرآیند محور به مدیریت کسب و کار موسسه امکان پذیر است و این دیدگاه به مدیران کمک می کند تا با استفاده از تکنولوژی،تصمیمات آگاهانه ای برای بهبود نتایج استراتژیک و تاکتیکی اتخاذ کنند(رانجان،۴۹۴:۲۰۰۸).
هوشمندی کسب و کار، یک استراتژی و چشم انداز ایجاد شده بر اساس معماری است که به شدت به تکنولوژی اطلاعات اتکا می کند. برخورد با هوشمندی کسب و کار صرفاً به عنوان یک پروژه در اکثر موارد منجر به شکست می شود. در واقع رویکرد مبتنی بر IT علت عدم اجرای مناسب ۴۰ تا ۶۰ درصد پروژه های هوشمندی کسب و کار است. پیاده سازی موفق را می توان با موارد ذیل تعیین نمود.
تصمیمات بهتر با سرعت و اثربخشی بیشتر؛
عملیات های ساده و موثر؛
سیکل های کوتاه تر توسعه و عرصه محصول جدید به بازار؛
درآمد بیشتر از کسب و کار موجود؛
قابلیت بهره برداری از فرصت های جدید؛
رضایت بیشتر مشتری و سطوح سرویس دهی بالاتر؛
بهبود بازاریابی و افزایش فروش(سروش و بحرینی زاده،۱۳۸۸).
۲- ۱ – ۱۲ مجموعه ای از عوامل موفقیت هوشمندی کسب و کار برگرفته شده از ادبیات تحقیق:
[جمعه 1399-09-21] [ 01:53:00 ب.ظ ]
|