مقاله – تأثیر کارایی سرمایه فکری روی عملکرد مالی و ارزش بازار شرکتها- قسمت ۳۲ |
منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است |
۲-۹-۱۴- مدل شاخص سرمایه فکری[۷۳]
مدل شاخص سرمایه فکری جزو مدلهای کارت امتیازی متوازن است. که در سال ۱۹۹۷ میلادی توسط یوهان روس و همکارانش معرفی شده است. مدل شاخص سرمایه فکری مدلی برای یکپارچه سازی مدلهای منفرد در قالب یک شاخص و ارتباط دادن تغییرات در سرمایهی فکری به تغییرات در بازار است.
ویژگیهای مدل شاخص سرمایه فکری در موارد زیر مورد توجه است در موارد زیر مورد توجه است که این مدل:
مبتنی بر طرز تلقی سازمان است.
متمرکز بر پایش پویایی سرمایه فکری است.
امکان به حساب آوردن عملکردهای نخستین را ایجاد میکند.
امکان ایجاد رویکردی متمایز از رویکرد نوعی مبتنی برآزمون داراییهای فیزیکی در سازمان، فراهم میکند.
۲-۹-۱۵- مدل سنجش ارزشگذاری جامع[۷۴]
روش ارزشگذاری جامع که توسط مک فرسون[۷۵] توسعه یافت، ارتباط مابین اندازهگیری ارزش شرکت، سرمایه فکری و مقادیر پولی را به منظور ارزشگذاری جامع کسب و کار مورد استفاده قرار میدهد. این روش سه دسته ارزش زیر را مورد استفاده قرا میدهد:
ارزش اصلی: که نمایش دهنده اثربخشی داخلی شرکت است؛
ارزش فرعی: که توسط اثربخشی توزیع شرکت اندازهگیری میشود؛
ارزش ابزاری: که نشان دهنده فشارها در محیط رقابتی میباشد.
روش ارزشگذاری جامع، سعی در تهیه کردن ارزش جامع کسب و کار میکند که ماحصل مجموع سرمایه فکری و جریانهای نقدی شرکت میباشد. به عبارتی در این روش ارزش افزوده مرکب، حاصل ترکیب ارزش افزوده پولی با ارزش افزوده ناملموس است(مک فرسن،۲۰۰۱).
۲-۹-۱۶- مدل حسابداری برای آینده[۷۶]
روش حسابداری برای آینده، که توسط نش[۷۷](۱۹۹۸)توسعه داده شده، یکی از مدلهای حسابداری موشکافانه است که در آن داراییها برحسب ارزش حال جریانهای نقدی انتظاری تعریف میشوند. در این روش نیازی به تفکیک داراییهای فیزیکی از داراییهای ناملموس نمیباشد. در حقیقت روش حسابداری برای آینده همانند روش ایجاد ارزش مطلق، سیستمی برای جریانهای نقدی کاهش یافته برنامهریزی شده است. اساساً مقدار حسابداری برای آینده، ارزش حال کلیه جریانهای نقدی انتظاری آینده در هزینه بازاری سرمایه میباشد. هزینه بازاری سرمایه نرخ بازدهی است که سهامداران پیش از خرید سهام شرکت انتظار دارند به آن برسند. اختلاف مابین ارزش حسابداری برای آینده در پایان و ابتدای دوره برنامهریزی(افزایش در هزینه سرمایه) در حقیقت همان ارزش افزوده دوره میباشد. ناش در این روش سرفصلهای سنتی داراییها، بدهیها و تساوی آنها را البته با معانی جدید بصورت زیر بکار برد:
داراییها :بصورت ارزش حال تمامی جریانهای نقدی انتظاری آینده ورودی به شرکت تعریف میشود؛
بدهیها :بصورت ارزش حال تمامی جریانهای نقدی انتظاری آینده خروجی از شرکت تعریف میشود؛
تساوی سهامدار: برابر است با داراییها منهای بدهیها. فرآیند و نتیجه خالص تعیین تساوی سهامدار [۷۸] برای کل شرکت، ارزشگذاری شرکت نامیده میشود.
۲-۹-۱۷- ارزش بازار تخصیص یافته سرمایه گذار[۷۹]
روش ارزش بازار تخصیص یافته سرمایه گذار، ارزش واقعی شرکت را دریافت داشته تا آنرا به عنوان ارزش بازار سهام در نظر گرفته و آنرا به سرمایه فیزیکی و سرمایه فکری(سرمایه فکری حقیقی به علاوه فرسایش سرمایه فکری به علاوه مزیت رقابتی پایدار) تقسیم بندی نماید(استاندفیلد،۱۹۸۹)[۸۰].
۲-۹-۱۸-مدل محاسبه درآمد سرمایه دانش[۸۱]
درآمد سرمایه دانش، که توسط لیو[۸۲] توسعه داده شد در حقیقت همان درآمد مازاد بر درآمد حاصل از داراییهای دفتری است. در این روش ابتدا باید درآمد شرکت را برای سه سال آینده پیشبینی کرد. سپس درآمد ناشی از داراییهای سنتی با فرض یک نرخ بازگشت(برای مثال هفت درصد روی داراییهای فیزیکی) پیشبینی میشود، و این درصد در مقدار ارزش داراییهای سنتی در دفاتر حسابداری ضرب میشود. با کسر نمودن درآمد پیش بینی شده از درآمد حاصل از داراییهای سنتی، باقیماندهای حاصل میشود که درآمد سرمایه دانش نام دارد.
به منظور تبدیل مقدار درآمد حاصله به سطوح داراییهای دانش، ابتدا باید یک نرخ بازگشت را بر روی داراییهای دانش فرض کرد(به عنوان مثال مجله سی اف او نرخ مزبور را برابر ۱۰٫۵درصد فرض کرد)، وسپس درآمد سرمایه دانش پیش بینی شده را بر این درصد تقسیم کرد، تا داراییهای دانش محور مطلق پیش بینی شود(استرلند،۲۰۰۱)[۸۳].
[جمعه 1399-09-21] [ 08:30:00 ب.ظ ]
|