فصل اول‌

 

 

کلیات پژوهش

 

 

۱-۱٫ بیان مسئله

 

 

در عرصۀ روابط بین الملل که مفهوم خودیاری بر آن حاکم است، یکی از مهم ترین مسائل زندگی بشر در سطح داخلی و بین المللی مقولۀ امنیت می‌باشد؛ این امر در بین کشورهای مختلف با توجه به توانایی های نظامی، اقتصادی، فرهنگی، و سیاسی، تکنولوژیکی و.. متغیراست. کشوری که دارای مقادیر بالایی از قدرت می‌باشد، قادر است تا در صورت تمایل نا‌امنی بیشتری برای سایر کشورها ایجاد کند و و بر عکس همین مطلب نیز صادق است.
بحث امنیت و منافع ملی در ارتباط با کشورهایی که در همجواری هم قرار می‌گیرند و دارای مرزهای مشترک و، تاریخ مشترک، اقوام مشترک و.. هستند، حساس تر می‌باشد؛ چرا که به علت وجود این مسائل هر کنش و واکنشی ممکن است تصوری منفی در کشور مقابل ایجاد کرده و امنیت هر دو کشور را به خطر بیاندازد.
منطقه قفقاز جنوبی به دلیل وجود عوامل گوناگون یک منطقه نفوذپذیر تلقی شده است، منابع غنی انرژی در جمهوری‌آذربایجان، بحران خونین قره باغ، جنگ روسیه و گرجستان و بی‌ثباتی ناشی از آن در اورآسیا، از عوامل عمده‌ای هستند که منجر به شکل گیری معادلات امنیتی و دسته‌بندی‌های گوناگون با شرکت کشور‌های این منطقه و بازیگران و کشورهای فرامنطقه‌ای شده‌اند.
کشور ایران به دلیل دارا بودن مرز مشترک با جمهوری‌آذربایجان و ارمنستان کشوری محسوب می‌شود که امکان دسترسی بحران های این منطقه به آن وجود دارد. به دلیل روابط سنتی روسیه و ارمنستان، آمریکا و ترکیه با همکاری جمهوری‌آذربایجان و گرجستان، اقدام به حذف ایران از مسیرهای انتقال انرژی نموده و جمهوری اسلامی ایران را به کشوری با توان تاثیرگذاری اندک در این منطقه تبدیل نموده‌اند.
رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، پتانسیل تهدید قومی در ایران و رژیم حقوقی دریای خزر از مهم‌ترین تحولات اثر گذار بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در این منطقه می‌باشد
با توجه به مباحث مطرح شده، در سطح بین الملل کشورها در همگرایی یا واگرایی با هم دارای منافعی اعم از مادی و یا غیر مادی می باشند، و براساس آن اقدام به دوستی و یا دشمنی با دیگری می کنند. از اینجا به بحث اصلی این رساله که بررسی روابط اسراییل و آذربایجان و تاثیر آن بر امنیت ملی ایران می باشد میرسیم.
اسراییل یک کشور طرد شده در میان کشورهای عربی می‌باشد، با توجه با این مسئله و نیز نیاز این کشور به نفت، و نیز با توجه به تفاوت ایدوئولوژیکی و دشمنی با ایران ضروری به نظر می‌رسد تا این کشور بتواند با کشوری ارتباط برقرار کند تا فشار این عوامل کم تر شود، برای این امر آذربایجان شاید بهترین گزینه باشد، چراکه این کشور نیز خود برای پیشرفت و رسیدن به شکوفایی به کمک های تسلیحاتی و اقتصادی کشور اسرائیل نیازمند می‌باشد.
آذربایجان بر سر مسئلۀ قره باغ با ارمنستان بر سر مناقشه می‌باشد، و باتوجه به اینکه ارمنستان یک کشور مسیحی می‌باشد و این خود وجه اشتراکی برای هم سویی با غرب برای این کشور است، در نتیجه آذربایجان این امکان را دارد که با نزدیکی به اسراییل که خود دوست و متحد آمریکا می‌باشد از شک و شبهۀ دشمنی با مسیحیت رهایی یافته و به نوعی مسیر پیشرفت را برای خود را هموار کند.
مشکلاتی که جمهوری آذربایجان با ایران دارا می‌باشد مانند بحث قومیت ترک و فارس، مسئلۀ آذربایجان بزرگ، نوع جهت گیری ایران در مسئلۀ قره باغ، بحث حقوقی و سیاسی دریای خزر، سطح روابط ایران و ارمنستان به عنوان دشمن آذربایجان از جمله مسائلی می باشند که باعث نزدیکی هرچه بیشتر آذربایجان و اسراییل می‌گردد؛ هردو کشور با توجه به منافعی که برای آن ها قابل تصور است اقدام به برقراری روابط کرده و سعی در تامین نیازهایشان می‌کنند. اما باید توجه نمود که دو کشور ایران و آذربایجان دارای مرزهای مشترک می‌باشند؛ و نزدیکی این دو کشور به هم ممکن است خطرات بسیاری برای ایران هم در سطح داخلی و هم در سطح روابط دوکشور ایران و آذربایجان داشته باشد؛ به عنوان مثال تاسیس پایگاه‌های نظامی اسراییل در خاک آذربایجان، جاسوسی‌های صورت گرفته در مرزهای ایران و یا کمک‌های نظامی که از طریق اسراییل به آذربایجان داده می‌شود می‌تواند امنیت ایران را در نزدیک‌ترین نقاط کشور به خطر بیاندازد.
باید توجه کرد که دوکشور ایران و اذربایجان نسبت به اسراییل و اذربایجان از پتانسیل بالای نزدیکی به‌هم برخوردار می‌باشند، اما این پتانسیل‌ها نیاز به توجه بیش‌تر دوکشور دارد.

 

برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

 

۲-۱٫ ضرورت و اهمیت موضوع

 

 

آذربایجان از دوبعد سیاسی و اقتصادی دارای اهمیت بسزایی می‌باشد؛ بعد اقتصادی ناظر بر وجود نفت در این منطقه و نیاز اسراییل به منابع نفت با توجه به دشمنی با کشورهای عربی می‌باشد.
از لحاظ سیاسی نیز وجود بی‌ثباتی‌ها و این‌که این کشور دارای تاریخ و هویت مشترک با ترک‌های ایران می‌باشد، روابط نزدیک با کشوری که از لحاظ استراتژیک دشمن ایران تلقی می‌شود، موجبات تهدید امنیتی و سیاسی را فراهم می‌کند.
ضرورت این بحث زمانی آشکار می‌شود که، یکی از مهم‌ترین دغدغۀ کشورها در سطح بین الملل و داخلی تامین امنیت می‌باشد؛ روابط نزدیک اسراییل و جمهوری آذربایجان و برقراری روابط اقتصادی، سیاسی، نظامی، با توجه به نزدیکی ژئوپولیتیکی ایران و آذریجان و دشمنی ایران و اسراییل، می‌تواند امنیت ملی ایران را به خطر بیاندازد. همچنین علاقۀ شخصی اینجانب از دیگر دلایل نوشتن این موضوع می‌باشد.

 

 

۳-۱٫ ادبیات پژوهش

 

 

در این زمینه رساله‌ای توسط آقای “محمود چرم زاده” در سال ۱۳۸۱ نوشته شده است؛ این متن تاثیر روابط ایالات متحدۀ آمریکا و جمهوری آذربایجان بر امنیت نظامی و اقتصادی ایران را بررسی می کند، که سیاست مهار ایران در منطقه به عنوان مهم‌ترین رویداد دهۀ قرن بیستم، توسط آمریکا پی گیری می‌گردد.(محمود چرم زاده، ۱۳۸۱)
این پژوهش می‌خواهد تهدیدهای ناشی از روابط دوجانبۀ باکو-واشنگتن برای ایران را مورد بررسی قرار دهد.
پایان نامۀ حضور اسراییل در قفقاز و تاثیر آن بر امنیت ملی ایران نیز توسط آقای “افشین متقی دستنائی” در سال ۸۶ نوشته شده است؛ که ضمن اشاره به ویژگی‌ها و اهمیت منطقۀ قفقاز به حضور اسراییل در قفقاز جنوبی، و در یک بخش کوتاه یک صفحه‌ای به روابط اسراییل و آذربایجان اشاره گردیده است که بسیار مختصر می‌باشد؛ و البته بیشتر تاکید این قسمت بر ابعاد امنیت نظامی می‌باشد. (افشین متقی دستنائی، ۱۳۸۶)
در صورتی که من سعی نمودم به صورت مفصل تمام ابعاد امنیت و تاثیرات سیاسی، اقتصادی، نظامی این روابط بر امنیت ایران بررسی گردد.
مقاله‌هایی نیز وجود دارد که از جهاتی با این موضوع قرابت دارند و در زیر به آن‌ها اشاره می‌گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت