• ارتباطات: شامل ارتباط با مشتریان، تامین کنندگان، رقبای تجاری، سهامداران و سایر گروهها می باشد.

 

 

  • تشکیلات: یک سازمان تنها شامل ساختارهای مشهود نمی باشد، بلکه شامل دارایی های زیر بنایی، دارایی های فکری و فرایندهای سازمانی می باشد.

 

 

  • توسعه و پیشرفت: شامل جنبه نامشهود هر یک از اجزای موجود در سازمان که باعث ایجاد ارزش در آینده می شود اما اثر آن هنوز آشکار نشده است.

 

 

شکل۲-۳ : نمودار سرمایه فکری (روس و همکاران، ۱۹۹۷)
زمانی که ادوینسون و مالون (۱۹۹۷) جهت پیشبرد روش اندازه گیری سرمایه فکری همکاری می کردند، روس و روس (۱۹۹۷) برای ادغام روشهای مختلف اندازه گیری سرمایه فکری و رسیدن به یک رویکرد جامع ارزشیابی[۳۱] (HAV) تلاش کردند. مانند تقسیم ادوینسون و مالون (۱۹۹۷) روس و همکاران (روس و همکاران ۱۹۹۷، پیک و روس۲۰۰۰) سرمایه فکری را به سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی تقسیم کردند و نمودار زیر را پیشنهاد کردند.
شکل۲-۴ : سلسله مراتب سرمایه فکری (روس و همکاران، ۱۹۹۷)
علاوه بر این روس و همکاران بیان می کنند که سرمایه فکری عامل اصلی ایجاد ارزش در شرکت ها می باشد و بیان می کنند که شرکتها در حال حرکت به سمت خلق ارزش از طریق سرمایه های فکری موجود در سازمان می باشند. در واقع دیدگاه مدیران که فکر می کردند ارزش شرکت توسط دارایی های فیزیکی ایجاد می شود تغییر پیدا کرده است.(روس، روس، دراگونتی و ادوینسون ۱۹۹۷، روس ۲۰۰۱)
ش
شکل۲-۵ : هدایت کننده روس. چرخه مربوط به گردش منابع و خلق ارزش در سازمان (روس و همکاران، ۱۹۹۷)
۲-۲-۲-۴ استیوارت (۱۹۹۷)
استیوارت در سال ۱۹۹۱ سرمایه فکری را به عنوان دانشی که شرکت را در مسیر رشد و پیشرفت قرار می دهد معرفی کرد. در واقع این نظریه استیوارت پایه و اساس تقسیم بندی بعدی سرمایه فکری قرار گرفت. استیوارت در سال ۱۹۹۷ بیان کرد که سرمایه فکری از سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری تشکیل شده است. اما سرمایه مشتری در جایگاهی برابر با سرمایه ساختاری قرار دارد. استیوارت سرمایه سازمانی را به سرمایه ساختاری ربط داد و به عنوان زیر مجموعه سرمایه ساختاری در نظر گرفت. استیوارت عقیده دارد که بسیاری از شرکت ها هر سه زیر مجموعه سرمایه فکری را دارند. اما با توجه به نوع و موقعیت شرکت یکی از جنبه های سرمایه فکری قوی تر و با اهمیت تر می باشد.
سرمایه انسانی: به دانش و مهارت کارکنان شرکت بر می گردد.
سرمایه ساختاری: شامل دارایی های فکری، متدولوژی ها، نرم افزارها، فرایندها و … می باشد.
سرمایه مشتری: به نوع ارتباط با مشتریان و تامین کنندگان مربوط می شود.(استیوارت، ۱۹۹۱ و ۱۹۹۷)
شکل۲-۶ : مدل سرمایه فکری (استیوارت ۱۹۹۷)
۲-۲-۲-۵ سالیوان (۱۹۹۷)
سرمایه فکری را به عنوان دانشی معرفی کرد که می تواند منجر به سود شود. در ابتدا سالیوان بیان کرد که سرمایه فکری از دو جزء تشکیل شده است.
سرمایه انسانی
دارایی های فکری
اما او دارایی های نامشهود ساختاری را از دارایی های نامشهود تجاری جدا کرد. در واقع سالیوان دارایی های فکری را به دو بخش تقسیم کرد:
دارایی های نامشهود تجاری: مانند نام تجاری، برند، حق کپی رایت
دارایی های نامشهود ساختاری: شامل ساختار و تشکیلات سازمانی ، متدولوژی ها، متدهای عملیات تولیدی، روشهای مدیریتی و فرایندها.
سالیوان (۱۹۹۸) بر خلاف نظرات بونتیس (۱۹۹۶)، ادوینسون(۱۹۹۷) و استیوارت (۱۹۹۷) بیان کرد که سرمایه ساختاری شامل تمام زیر ساخت های توسعه ای و تمام دارایی های مشهود شرکت می باشد که به دارایی های فکری نیز نیاز دارند.
سرمایه انسانی: شامل کارکنان شرکت، مهارتها، توانایی ها و دانش کارکنان و نیز شامل توانایی ها و قابلیت های موجود در پیمانکاران، تامین کنندگان و سایر افراد مرتبط با سازمان می باشد.
دارایی های فکری: شامل قوانین، دارایی های مشهود یا قابلیت فیزیکی دانش خاصی است که در مالکیت شرکت می باشد.(سالیوان، ۱۹۹۷)
شکل۲-۷: طرح سرمایه فکری( سالیوان،۱۹۹۷)
۲۲-۲-۶ بونتیس (۲۰۰۰)
نیک بونتیس ابتدا در سال ۱۹۹۸ سرمایه فکری را به سه دسته سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی تقسیم نمود. ولی این طبقه بندی را در سال ۲۰۰۰ اصلاح نموده و این سرمایه را به سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی و دارایی معنوی تغییر داد. وی در این دسته بندی، سرمایه انسانی را شامل دانش فردی می داند که کارکنان سازمان دارا می باشند و این دانش می تواند ضمنی و درونی باشد و منحصرا در اختیار خود فرد قرار داشته باشد. سرمایه ساختاری نیز از دیدگاه بونتیس در بر گیرنده کلیه دارایی های مرتبط با شایستگی ها و قابلیت های سازمانی است. این سرمایه ممکن است در حین فعالیت های سازمان برای پاسخگویی به بازار و نیازهای مشتریان مورد استفاده قرار گیرد. سرمایه ارتباطی نیز در تقسیم بندی بونتیس مربوط به ارتباط سازمان با محیط و دانشی می شود که در این رابطه ایجاد می گردد. بخش دیگر از سرمایه های فکری سازمان نیز با عنوان دارایی معنوی شناخته شده اند. این دارایی ها شامل دارایی هایی هستند که در مجامع قانونی و سازمان های مربوط به نام سازمان ثبت گردیده و بر اساس قوانین مورد شناسایی و حمایت قرار گرفته اند. از جمله این نوع دارایی ها می توان از حق کپی رایت، حق اختراع و حق امتیاز نام برد. (بونتیس، ۲۰۰۰)
سرمایه ساختاری نیز از دیدگاه بونتیس در بر گیرنده دانش ضمنی ساختاری است که در تعدد ارتباطات درون سازمان وجود داشته و موجب هماهنگی در عملکرد سازمانی می گردد. شکل ۱۰-۲ عناصر تشکیل دهنده سرمایه فکری از دیدگاه بونتیس و همکاران (۲۰۰۰) را نشان می دهد.
شکل ۲-۸ : عناصر تشکیل دهنده سرمایه فکری ( بونتیس و همکاران ،۲۰۰۰)
بر اساس دیدگاه بونتیس از میان این سرمایه ها، سرمایه انسانی به این دلیل که از اهمیت بیشتری برخوردار است منبع نوآوری و بهسازی راهب

 

دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است.

ردی بوده و ایجاد آن از طریق شکل گیری ابداعات ذهنی تحقق می یابد و موجب بهبود مهارت های انسانی می گردد و از سوی دیگر، به نظر بونتیس نقش این سرمایه از این جهت نیز اساسی تر است که استفاده از دو سرمایه دیگر یعنی سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری نیز بستگی به این سرمایه دارد. سرمایه انسانی از دیدگاه بونتیس و همکاران (۲۰۰۰) در بر گیرنده دانش ضمنی بوده و امری فردی می باشد که از این عوامل تشکیل گردیده است :

 

 

 

    1. دانش عمومی که از گذشتگان به کارکنان به ارث رسیده است،

 

 

    1. تحصیلات کارکنان،

 

 

    1. تجربه کارکنان، و

 

 

    1. تمایلات و گرایش های کارکنان درباره تجارت و زندگی.

 

 

۲۲-۲-۷ بونفور[۳۲] (۲۰۰۳)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت