دسترسی متن کامل – تأثیر کارایی سرمایه فکری روی عملکرد مالی و ارزش بازار شرکتها- قسمت ۲۴ |
۲-۵-۴- مالکیت معنوی
مالکیت معنوی شامل مجموع داراییهای دانشی یک سازمان است که در قالب حق ثبت، کپیرایت، نام تجاری و علامت تجاری ثبت شدهاند. از سوی دیگر رازهای تجاری، طرحهای صنعتی و مجموعه فرآیندهایی که مالکیت آنها از لحاظ قانونی از آن سازمان است نیز جزیی از مالکیت معنوی محسوب میشوند(مار،۲۰۰۴).
اجزاء نامبرده شده عموماً جزء آندسته از نامشهودهایی محسوب میشوند که در ترازنامهها وجود دارند. حق ثبت و اختراع حقی انحصاری است که در قبال اختراع انجام شده به مخترع یا نماینده قانونی او اعطا میشود. هر حق ثبت و اختراع به صاحب آن اجازه میدهد تا دیگران را از ساخت، استفاده یا فروش اختراع مربوطه در دورهی زمانی ثابت و مشخصی، منع نماید. به مالکیت معنوی میتوان انواع لیسانسها و توافقنامههای فرانشیز[۲۳] را نیز افزود. در یک قرارداد فرانشیز امتیازدهنده به امتیازگیرنده حق استفاده از یک اختراع، حق اختراع، نشان تجاری، فرمول محصول، نام شرکت یا هر چیز باارزش دیگری را واگذار میکند. علاوهبراین امتیازدهنده کمکهای عملیاتی و مدیریتی را نیز در اختیار امتیازگیرنده قرارمیدهد.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید. |
۲-۵-۵-. تحقیق و توسعه(R&D)
R&D به یک بخش خودکفا در سازمان اطلاق میشود که با زمینههایی مانند تحقیق مداوم در زمینه ارائه محصولات و خدمات جدید ارتباط دارد.
در سالهای اخیر R&D در تیررس توجهات زیاد در مقوله سرمایه فکری قرار گرفتهاند، چرا که در اقتصاد دانشی ایدهها و نوآوریهای مرتبط با محصولات و فرآیندها مهمترین منابعی هستند که میتوانند جانشین زمین، انرژی و مواد خام بشوند. مخصوصاً در صنایعی مانند تکنولوژی ارتباط نقش R&D به سرعت درحال تغییر و پررنگتر شدن است. ابرنتی[۲۴] و همکارانش(۲۰۰۳) در زمینه اهمیت R&D مطالعاتی انجام دادهاند که ماحصل همگی آنها به صورتی کاملاً مشخص نشان دهنده عایدات مثبت ناشی از سرمایه گذاری در R&D شرکتها بوده است . قابل توجه اینکه بازگشت سرمایه به شرکت از این طریق چندین برابر بازگشت سرمایه حاصل از سرمایهگذاری در زمنیه داراییهای مشهود میباشد. آنها نشان دادهاند که بدون سرمایهگذاری در زمینهR&D، یک شرکت قادر به تشخیص و بکارگیری اقتصادی فرآیندهای تکنولوژیکی جدید نخواهند بود(چن،۲۰۰۵).
تاکنون بسیاری از محققان در رابطه با وجود ارتباط مشخص و معنیدار مابین هزینههای R&D و عملکرد کسبوکار و همینطور ارزش بازار تحقیق کرده و به نتایج مثبتی در این زمینه دست یافتهاند.
بدیهی است که تمامی هزینههای انجام گرفته در R&D، چه آنهایی که در رابطه با طراحی محصولات و یا فرآیندهای جدید هستند یا آنهایی که مرتبط با انجام بهبودهای چشمگیر در محصولات یا فرآیندهای موجود از طریق ایجاد یک نمونه آزمایشی و یا تولید آزمایشی هستند، با آنکه هزینهبر محسوب میشوند اما منفعتهایی را برای یک سازمان به ارمغان میآورند.
همانگونه که بیان گردید سرمایهگذاری درR&D فرصتهایی برای اعضای سازمان در زمینه افزایش، تعریف و بکاربستن تکنولوژیهای جدید پدیدار میکند، که این امر منجر به تولید محصولات و خدماتی خواهد شد که سودآوری سازمان را افزایش میدهد. فهم بهتر از یک تکنولوژی منجر به بالا رفتن توانمندیها برای بدست آوردن دانشی جدید و متعاقب آن افزایش میزان سرمایه انسانی خواهد شد. بر اساس تحقیقات انجام پذیرفته توسط بونتیس(۲۰۰۴) اینگونه فرض شده که شرکتها عموماً دانش کارکنانشان را به سیستمها و فرآیندهای سازمانی تزریق میکنند که این سرمایههای ساختاری در آینده با کمک سرمایهگذاریهایی که در بخش R&D شده مجدداً باز سازی میشوند. در اصل وقتی سازمانی بر روی R&D سرمایهگذاری میکنند، بر روی کارکنانش برای بالا بردن دانش فردیشان سرمایهگذاری کرده و بنابراین سرمایه انسانی ایجاد نموده است که این دانش متعاقباً به سیستمها و فرآیندهای سازمانی تزریق شده و سرمایه ساختاری را افزایش میدهد. این سیکل میتواند بارها و بارها تکرار شده و در نتیجه این کار سرمایه انسانی تقویت میگردد. این وظیفه مدیریت است که تمامی تلاش خود را در جهت حفظ و تداوم این ارتباط به کاربندد.
محققان ارتباط مثبتی مابین هزینههایR&D و شمار حقثبت و اختراعات واگذارشده یافتهاند. در عملی مشابه گریلیچس(۱۹۹۸) هم ارتباطی مشابه بین آن دو یافته و اذعان کرده که از طریق آنها میتوانیم میزان اثربخشی صنعت را کنترل نماییم. کوهن و لوینتال بیان کردهاند که توانایی جذاببودن یک شرکت به میزانی بسیار زیاد ماحصل سرمایهگذاری در R&D است. بنابراین بدون سرمایهگذاری کافی در R&D یک شرکت فاقد امکانات لازم برای بهره برداری از ایدههای جدیدی خواهد بود که از منابع خارجی بدست آمده است.(چانگ، ۲۰۰۷).
بونتیس در سال ۱۹۹۸ شاخصهای زیر را برای R&D برشمرده است:
به اجرا درآوردن ایدههای جدید
حمایت از توسعه ایدههای جدید
به اجرا درآمدن بیشتر ایدهها در سازمان
میزان حمایت رویههای موجود از نوآوریها
۲-۵-۶- سرمایه نوآوری
سرمایه نوآوری یکی از اجزای سرمایه فکری است که بهندرت در مدلهای سرمایه فکری بدان اشاره شده است. بهگونهای که تحقیق انجام شده بوسیله ونبورن(۱۹۹۹) در ادبیات سرمایههای فکری یک استثناء در این مورد میباشد. نوآوری به معنای ایجاد ترکیبی جدید از فاکتورهای ضروری تولید در یک سیستم تولیدی است که به ارائه محصولات، تکنولوژیهای، بازارهای، مواد و ترکیبات جدید منجر میگردد. سرمایه نوآوری به قابلیت سازماندهی و اجرای تحقیق و توسعه و بوجودآوردن بیوقفه محصولات و تکنولوژیهای جدیدتر برای پاسخگویی بهمشتریان و بالاتربردن رضایت آنها از این طریق اطلاق میگردد. با افزایش اهمیت دانش، سرمایه نوآوری به هسته سرمایه فکری در سوقدادن شرکت در مسیر توسعه پایدارش تبدیل شده است. در مدل اسکاندیا نویگیتور از سرمایه نوآوری بهعنوان بخشی کوچک از سرمایه ساختاری نامبرده شده است که این برخلاف ارزش واقعی این سرمایه مخصوصاً در دوران اقتصادی کنونی است. در عصر اقتصادی کنونی از نوآوری بهعنوان فاکتوری کلیدی برای کسب برتری رقابتی در بلندمدت تعبیر میشود. تحقیقات نشان میدهد که رشد اقتصادی کشورهای توسعهیافته ناشی از نوآوریهای آنها و سرمایهگذاریهای انجام گرفته در همین مسیر است. این سرمایه بهطور خودکار و مستقل از دیگر سازههای سرمایه فکری بوجود نخواهد آمد و رشد و توسعه آن مرهون حمایتهای سرمایه ساختاری و سرمایههای انسانی است. زمانی این سرمایه بوجود خواهد آمد که در سازمان شرایطی مانند دارابودن کارکنان برتر، قوانین و مقررات منطقی و متعارف، فرهنگ و تکنیکهای مناسب وجود داشته باشد. علاوهبراین، این سرمایه میتواند نیروی محرکی برای افزایش سرمایههای مشتری باشد. امروزه چرخه حیات محصولات روز به روز کوتاهتر و کوتاهتر میشود و شرکتهایی در این شرایط میتوانند شکستناپذیر باقی بمانند که بتوانند محصولاتی جدیدتر تولید نموده و از این طریق مشتریانشان را راضی بنمایند(چن،۲۰۰۴).
سرمایه نوآوری تمرکز بر دانش صریح داشته، نوآوری و خلق محصولات و خدمات جدید را دربر میگیرد. مقصود از دانش صریح دانشی است که بهراحتی مثل آرشیو یا پایگاهداده قابل بهکاربردن است. این سرمایه بنا به دلایل زیر دارای اهمیت زیادی است:
در اقتصاد نوین قابلیت نوآوری بدلیل تاکید بیشتر بر دارائیها بهطوری فزآینده توجهات را به خود جلب میکند.
سرمایه نوآوری بدلیل ارتباط نزدیک با R&D نقش مهمی در رقابتپذیری سازمانها دارد.
سرمایه نوآوری با انعطافپذیری هرچه تمامتر قابلیت پاسخگویی به تغییرات بازار را دارد.
چن(۲۰۰۴) در تقسیمبندی که از سرمایه نوآوری بهعمل آورده، آنها را در دو دسته اصلی گنجانده است. این دو دسته عبارتست از:
الف- موفقیتهای نوآورانه[۲۵]
شامل محصولات جدید، حقثبت و اختراعها و تکنولوژیهای بدست آمده از طریق نوآوریهای تکنیکی است. این موفقیتها نمایانگر پیشینه تاریخی نوآوری در شرکت است.
ب- مکانیزم نوآورانه[۲۶]
یک شرکت زمانی به موفقیتهای نوآورانه خواهد رسید که مکانیزم نوآورانه داشته باشد. در این مکانیزم بایستی مکانیزم سرمایهگذاری، مکانیزم عملیاتی، مکانیزم همکاری و مکانیزمهای انگیزشی تعبیه شده باشد. بدین صورت که برای انجام یک نوآوری مؤثر بایستی:
سرمایهگذاری کافی در سرمایههای انسانی و ابزارآلات اولیه مورد نیاز انجام پذیرد.
خطمشیهای استراتژیک مناسب توسط سطوح ارشد سازمانی تصویب بگردد و نهایتاً
همکاری مناسب مابین بخشهای R&D، بازاریابی و ساخت و همینطور با خارج از سازمان در جهت کسب موفقیت در بدستآوردن حمایتهای تکنیکی مؤثر برقرار شود.
به طورکلی، محققان و دست اندرکاران رشته سرمایه فکری، برروی سه عنصر سرمایه فکری اتفاق نظر دارند(قلیچ لی و مشبکی،۱۳۸۵):
[جمعه 1399-09-21] [ 08:32:00 ب.ظ ]
|