۲-۵٫ ابعاد امنیت ملی ایران

 

 

امنیت از زوایای متعددی مورد تهدید قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر عوامل خطرساز و تهدید کننده امنیت ملی متنوع و متکثرند. از این رو شناخت ابعاد و مولفه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تهدیدها بسیار اساسی و حیاتی است.
شاید بهترین گونه‌شناسی از اقسام امنیت‌ملی توسط رابرت ماندل انجام شده است. او امنیت ملی را به پنج مقوله به این شرح تقسیم می‌کند. امنیت نظامی، سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی واقتصادی. این پنج حوزه جدا از یک‌دیگر عمل نمی‌کنند و هریک از آن‌ها دارای کانون مهمی دردرون مسئله امنیت، روشی برای تنظیم اولویت‌ها بوده وبا پیوند‌های قوی به یک‌دیگر متصل هستند. از سوی دیگر، حوزه‌های اشاره شده همواره از سوی عواملی مورد تهدید واقع می‌شوند که در عصر حاضر به طور قابل ملاحظه‌ای متنوع و گسترش یافته اند. (روحانی، ۱۳۸۹: ۳۰-۲۹)
به علت قرار گرفتن آذربایجان و ایران در هم‌جواری هم‌دیگر از لحاظ ژئوپولیتیک، نظریه امنیت منطقه‌ای بری بوزان نیز برای این رساله مناسب می‌باشد. زیرا همان‌گونه که اشاره شد، بری بوزان نیز به پنج فاکتور اقتصادی، زیست‌محیطی، سیاسی، امنیتی و نظامی برای تحلیل امنیت مناطق مختلف اشاره دارد.

 

 

۳-۵٫ امنیت ملی

 

 

در میان مقوله‌های مختلف امنیت، امنیت ملی مهم‌ترین مقوله‌ای است که همواره در متون سیاسی به چشم می‌خورد؛ چرا که بسیاری از تهدیدات امنیتی در چهارچوب واحدهای ملی تعریف می‌شوند، امنیت ملی زمانی به خطر می‌افتد که یک تهدید یا تهدیدات ملی وجود داشته باشد. تهدیدها قابل شناسایی نیستند بلکه قابل تعریف هستند؛ یعنی اینکه تهدید ماهیتی خارج از ذهن بشر ندارد. بسته به اینکه قواعد ملی یک کشور چیست، تهدیدات آن کشور نیز تعریف می‌شود. (قوام،۱۳۸۳: ۱۸۰)
معیارهای مفهوم تهدید ملی و یا امنیت ملی از هر کشور به کشور دیگر متفاوت می‌باشد؛ بدین معنا که ممکن است برای یک کشور امری تهدید ملی محسوب گردد، اما برای دیگر نه این امر صحت نداشته باشد. البته فاکتورهایی نیز وجود دارند که برای تمام کشورها به عنوان تهدید محسوب می‌گردد و مشترک است.
واحدهای ملی برای تامین امنیت ملی خود به تدوین استراتژی‌های ملی دست‌ می‌زنند. استراتژی‌های امنیت ملی راه‌های مقابله با تهدیدات هستند. این مقابله می‌تواند اشکال گوناگونی چون تحدید، تحریم، تعدیل و تهدید باشد. این ستراتژی با شکل، نوع، کیفیت، زمان، مکان، بزرگی، قابلیت، اعتبار، و سایر عوامل وابسته به تهدیدات، رابطه مستقیمی دارد.
همکاری‌های باکو با تل آویو از ابتدای دهه ۱۹۹۰ آغاز شد. از دیدگاه دولت‌مردان دو کشورهمکاری به دلایل راهبردی ضروری است؛ چراکه هردو با تهدید مشترکی به نام ایران روبرو هستند، نیاز دو کشور به توانمندی‌ها و موقعیت‌های اقتصادی، به ویژه در حوزه انرژی وامنیتی، بی‌اعتمادی نخبگان سیاسی دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان به هم از مهم‌ترین موارد می‌باشد. تجربه موفق همکاری ترکیه و اسرائیل برای بیش از یک دهه، از دیگر دلایل راهبردی است، که مقامات آذربایجانی برای تقویت روابط خود با اسرائیل از آن الهام گرفته‌اند. باکو از ایجاد مثلث امنیتی دفاعی بین ترکیه، اسرائیل و جمهوری‌آذربایجان استقبال می‌کند، این مدل دست‌کم در حوزه انرژی تجربه موفقیت‌آمیزی داشته است.

 

 

۴-۵٫ تاثیر همکاری های اسرائیل و آذربایجان بر امنیت اقتصادی ایران

 

 

تحریم‌هایی که در سال‌های اخیر بر کشور ایران اعمال شده باعث گردیده اهمیت ارتباط با همسایگان برایش بیش‌تر گردد ؛ و حتی در سخنرانی ۲۲ آبان ۱۳۹۳ که دکتر روحانی در جمع بازرگانان ایران و جمهوری اذربایجان انجام دادند، به صورت علنی به این مسئله اشاره نمودند. در عرصه تبادلات اقتصادی هیچ کشور نیست که دارای مزین نسبی نباشد، در مقابل هیچ کشوری نیز از تمامی مزیت‌های نسبی برخوردار نیست، سرمایه‌گذاران هرکشور با توجه به مزیت‌های نسبی برای سرمایه گذاری و کار آفرینی تشویق می‌شوند.
از جمله مزیت‌های نسبی ایران و جمهوری آذربایجان در زمینه اقتصادی این است که دو کشور می توانند از طریق تسهیل روادید، رفت‌وآمد تجاری مردم را آسان کرده و با اقدامات بانکی و سامان‌دهی ترانزیتی کالا شاهد ترافیک سنگینی در روابط دو کشور باشند. بخش انرژی از دیگر بخشهای قابل توجه می باشد، ایران در زمینه صنایع بالادستی و پایین دستی نفت دارای تجارب بسیاری می‌باشد و می تواند آن‌ها را در اختیار جمهوری‌اذربایجان قرارا دهد، راه آهن سراسری ایران، ترکمنستان، قزاقستان می‌تواند فرصتی برای افتتاح راه آهن ایران و آذربایجان باشد. باید اشاره کرد که همکاری اقتصادی می‌تواند زمینه ساز هکاری سیاسی نیز باشد. جمهوری آذربایجان و ایران می‌توانند از لحاظ جغرافیایی به عنوان پل ارتباطی یک‌دیگر تعریف شده و مکمل کریدوری از دریای عمان و خلیج فارس تا دریای سیاه باشد. دو کشور می‌توانند با تاسیس کمیسون‌های مشترک منطقه‌ای زمینه همگرایی منطقه ای را افزایش دهند. اما براساس مطالبی که در ادامه ارائه می شود می‌بینیم که از این ظرفیت‌ها آن چنان که باید استفاده گردد، بهره‌ای گرفته نمی‌شود و کشورهای خارج از منطقه مثل اسرائیل به برقراری روابط اقدام نموده‌اند.
براساس آخرین آمار منتشر شده از سوی کمیته دولتی گمرک جمهوری آذربایجان در ژانویه ۲۰۱۴ میلادی، حجم تجارت خارجی این کشور به ۲میلیارد و ۴۰۵ میلیون دلار رسید که نسبت به مدت مشابه سال گذشته میلادی ۵٫۶۶ درصد کاهش نشان می‌دهد.
طبق این گزارش، ارزش صادرات جمهوری آذربایجان طی ماه ژانویه امسال ۱میلیارد دلار ۸۷۰ میلیون دلار بوده که این رقم در دوره مشابه سال قبل، ۱ میلیارد دلار ۹۲۲ میلیون دلار بوده است که ۲/۷ درصد کاهش نشان می‌دهد.
حجم واردات جمهوری آذربایجان نیز در ماه ژانویه ۵۳۵ میلیون دلار بوده که این رقم در سال گذشته میلادی ۶۲۷ میلیون دلار بوده است در مقایسه با دوره مشابه سال گذشته۷۳ درصد کاهش یافته است .
حدود۶/۵۹ درصد تجارت خارجی این کشور در ماه نخست سال‌جاری میلادی با کشورهای ایتالیا ، فرانسه، آلمان، اندونزی، روسیه و اسرائیل بوده است که این امر نشان دهنده وابستگی شدید جمهوری آذربایجان به بازار کشورهای مذکوراست. طبق این گزارش در ژانویه ۲۰۱۴ میلادی، ایتالیا با واردات ۴۳۵ میلیون دلار و سهم ارزشی ۲۶/۲۳ درصد، فرانسه با واردات ۲۴۲ میلیون دلار و سهم ارزشی ۹۸/۱۲درصد و کشورهای اندونزی‌، آلمان و اسرائیل عمده‌ترین کشورهای مقصد صادراتی جمهوری آذربایجان بوده‌اند. توانمندی‌های اقتصادی اسرائیل در حوزه‌های کشاورزی- صنعت- ساختمان و توریسم و انرژی می‌باشد که در جمهوری آذربایجان استفاده‌های زیادی به ضرر فرصت‌های مطلوب برای اقتصاد ایران شده است. محصولات صادراتی رژیم اسرائیل به کشورهای منطقه قفقاز عبارتند از: لبنیات، گل، میوه، سبزیجات.
اسرائیل به دلیل دارا بودن تکنولوژی مدرن چیدن مکانیزه میوه، دارا بودن تکنولوژی مدرن آبیاری مکانیزه، و شناخته شدن اسرائیل در زمینه تولید و تکثیر این تکنولوژی، و امکان صدور این تکنولوژی‌ها به نقاط مختلف جهان، در مناطق آسیای مرکزی و جمهوری آذربایجان استفاده شده است.
 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت