۲-۲-۵-۲- نوسان قیمت سهام

 

نوسان قیمت سهام به یک معنی مترادف با تغییر ارزش سهام بنگاه و ثروت سهام‌داران است. با این حال می بایست بین نوسانات طبیعی و غیر طبیعی قیمت سهام تمایز قایل شد. نوسانات قیمت در هر بازاری نشانه کارایی و انسجام آن بازار و شرط انجام معامله ای است. در واقع، چنانچه نوسانات قیمت صفر باشد در آنصورت هیچگونه معامله ای صورت نخواهد گرفت. به علاوه، اگر نوسانات قیمت همواره در یک جهت باشد در آنصورت باز هم معامله ای صورت نمی گیرد. چرا که یا همه متقاضی هستند و یا همه عرضه کننده. پس لازمه انجام معامله و شرط کارایی و انسجام بازار، نوسانات نرمال قیمت در هر دو جهت است.

 

نوسانات مصنوعی قیمت موجب تزلزل و بی ثباتی بازار می شود. به بیان دیگر، تصنعی بودن قیمت های سهام و عدم تطابق ارزش واقعی آن ها با سیمای بازار سبب می شود که مبادلات سهام با اطمینان خاطر صورت نگیرد. در این موارد وظیفه دولت و کارگزاری است تا قیمت های سهام به بنحو مقتضی کنترل کنند. کنترل قیمت های سهام در بورس اصولا از دو طریف امکان پذیر است:

 

      1. از طریق تعیین حداکثر و حداقل قیمت برای هر سهم

 

  1. به طور غیر مستقیم( مثلا از طریق شبکه بانکی یا انتخاب کارگزاران اصلح تحت نظارت دولت و یا با ایجاد نهادهای مالی تثبیت کننده بازار).

لازم به توضیح است که در شرایط سفته بازی، قیمت های سهام به مقدار قابل ملاحظه ای نوسان می‌یابد و چنین نوسانی معرف ارزش واقعی سهام در یک نقطه از زمان نخواهد بود. تشکل و انسجام بازار از بین می زود و بزرگترین زیان را سهام‌داران جزء خواهند دید. چون آن ها در مواقع احتیاج به پول نقد بایستی سهام خود را به قیمت هایی بفروشند که کمتر از قیمت های واقعی است. ضمن اینکه به دلیل عدم اطلاع صحیح از وضعیت شرکت ها، باید سهام مورد نظر خود را به قیمتی بیش از قیمت واقعی خریداری کنند.

 

تجربه تاریخی عملکرد بازار سهام در کشورهای جهان مؤید این نکته است که سقوط بازارهای سهام ابتدا با افزایش سریع قیمت های سهام شروع شده است . به عنوان نمونه، سقوط بازار سهام نیویورک در اکتبر ۱۹۸۷ میلادی نتیجه افزایش سریع شاخص قیمت « داو – جونز » از ۱۳۳۰ واحد در اوایل اکتبر ۱۹۸۵ به ۲۷۲۲ واحد در اوت ۱۹۸۷ ذکر شده است. از آنجا که افزایش سریع شاخص مورد بحث با شرایط عدم تعادل داخلی و خارجی اقتصاد آمریکا هماهنگ و سازگار نبود، تغییر جهت آن امکان داشت. چرا که صاحبان سهام انتظار داشتند تقاضا برای کالاها و خدمات تولیدی بنگاه های مورد نظرشان در نقطه ای کاهش یابد . این امر به منزله کاهش درآمد و سود بنگاه ها بود. لذا هجوم عمومی برای فروش سهام در انتقال سرمایه به زمینه‌های امن تر دیگر موجب سقوط بازار سهام در « دوشنبه سیاه » شد. نتیجه آنکه، نوسانات قیمت سهام بایستی با ساختار و بنیان های اقتصاد، هماهنگ و سازگار باشد وگرنه بحران زا خواهد بود( کرمی قهی، ۱۳۷۱).

 

۲-۲-۶- عوامل مؤثر بر تغییرات قیمت سهام

 

ارزش ویژه مؤسسات مختلف با یکدیگر فرق می‌کند، زیرا میزان قابلیت فروش و ریسک آن ها متفاوت است. حتی «قیمت بازار» سهام یک مؤسسه‌ نیز در طول زمان تغییر می‌کند. چنانچه تقاضا برای پول نسبتا زیاد باشد و در عین حال مقدار عرضه آن کم یا محدود باشد، قانون عرضه و تقاضا ایجاب می‌کند که قیمت پول ( یعنی نرخ بهره وام یا نرخ بهره مورد لزوم ارزش ویژه ) بیش از حالتی باشد که عرضه پول از تقاضای آن بیشتر است. عوامل مؤثر بر تغییرات قیمت سهام عبارتند از:

 

    1. بودجه شرکت و پیش‌بینی سود هر سهم

 

    1. تغییرات قیمت سهام در سالیان گذشته و میزان تولید و فروش یکسان

 

    1. وضعیت خاص صنعت

 

    1. سیاست های پولی و مالی کشور

 

    1. تقسیم سود سهام

 

    1. طرح های توسعه و افزایش سرمایه

 

    1. تقسیم دارایی ها و سرمایه گذاری ها

 

    1. اعتبار و سابقه شرکت

 

    1. بدهی های احتمالی

 

    1. اطلاعات درونی شرکت و شایعات

 

    1. نسبت قیمت به درآمد هر سهم

 

    1. عرضه و تقاضای سهام

 

  1. مدیریت شرکت ( ماهنامه بانک ملی ایران، ۱۳۸۹)

۲-۲-۷- اثر قیمتی

 

با لحظه ای تأمل می توان دریافت که تفسیر اثر قیمتی نمی تواند پیش پا افتاده باشد و حتی ممکن است به تناقضاتی منجر شود: مگر یک معامله قراردادی منصفانه بین خریدار و فروشنده نیست؟ پس چرا اثر قیمتی وجود دارد؟ در این رابطه سه احتمال مجزا به ذهن می‌آید:

 

    1. مشاوران مالی تغییرات کوتاه مدت قیمت و معاملات منتج از آن را با موفقیت پیش‌بینی می‌کنند. که حتی اگر معاملات به خودی خود مطلقا هیچ تاثیری بر قیمت ها نداشته باشند، می‌تواند منجر به یک همبستگی قابل اندازه گیری بین معاملات و تغییرات قیمت باشد. اگر مشاوران مالی تغییرات قیمت را به درستی پیش‌بینی کنند و اگر قیمت در حال بالا رفتن باشد، نمایندگی به احتمال زیاد درصدد پیش خرید آن برمی آید. اما در این چارچوب، ” معاملات نویز بازار[۱۲] ” که بر پایه هیچ اطلاعاتی است نباید اثر قیمتی داشته باشند.

 

    1. اثر معاملات برخی از اطلاعات خصوصی را فاش می‌کند. ورود اطلاعات خصوصی جدید باعث وقوع معاملات می شود که باعث می شود دیگر مشاوران مالی ارزیابی های خود را به روزرسانی کنند. این خود باعث تغییر قیمت می شود. اما اگر معاملات به صورت ناشناس انجام شود و راه آسانی برای شناسایی معامله گر آگاه از معامله گر ناآگاه وجود نداشته باشد، آنگاه تمام معاملات بر روی قیمت‌ها اثر می‌گذارند، تا زمانی که دیگر مشاوران مالی بر این باور شوند که بخشی از این معاملات ممکن است شامل برخی از اطلاعات خصوصی باشند.

 

  1. اثر یک تاثیر آماری با توجه به نوسانات جریان سفارش است. به ‌عنوان مثال یک فرایند گردش سفارش را به صورت کاملا تصادفی تصور کنید، که منجر به یک ثبت سفارش متحرک منظمی می شود. اگر هر چیز دیگری ثابت نگه داشته شود، به شرط یک دستور خرید اضافی، قیمت به طور متوسط بالا می رود. نوسانات در عرضه و تقاضا می توان کاملا تصادفی باشد . به دلایلی غیرمرتبط با اطلاعات، هنوز یک مفهوم به خوبی تعریف شده از اثر قیمتی تبیین نشده است. در این مورد اثر قیمتی یک پدیده کاملا مکانیکی – به عبارت بهتر آماری – است(ام برد، ۲۰۱۳ )[۱۳].

۲-۲-۸- تصمیم گیری برای سرمایه گذاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت