تأثیر کارایی سرمایه فکری روی عملکرد مالی و ارزش بازار شرکتها- قسمت ۱۹ |
۲-۳- مفهوم سرمایه فکری
قبل از اینکه بخواهیم سرمایه فکری را شناسایی، مدیریت و اندازهگیری کنیم، نیاز است که مفهوم آن را درک کنیم. مفهوم سرمایه فکری همیشه مبهم بوده و تعاریف مختلفی برای تفسیر این مفهوم مورد استفاده قرارگرفته است. بسیاری تمایل دارند اصطلاحاتی مانند داراییها، منابع یا محرکهای عملکرد را به جای کلمه سرمایه استفاده کنند و آنها واژه فکری را با کلماتی مانند نامشهود، بر مبنای دانش یا غیر مالی جایگزین میکنند. بعضی از حرفهها(حسابدرای مالی و حرفههای قانونی) نیز تعاریف کاملاً متفاوتی مانند داراییهای ثابت غیرمالی که موجودیت عینی و فیزیکی ندارند، ارائهکردهاند(مار[۷]،۲۰۰۸).
ارزش واقعی ناشی از توانایی اکتساب و بکارگیری سرمایه فکری است. داراییهای دانشگر وجود دارند و تنها در بطن یک استراتژی ارزش پرورش مییابند. شما نمی توانید داراییهای فکری را تعریف و مدیریت کنید مگر اینکه بدانید دقیقا میخواهید با آنها چه کنید. بطور کلی، دو روش اصلی برای تعیین ارزش یک شرکت بر اساس صورت های مالی شرکت(ترازنامه) یا بر مبنای ارزش بازار آن وجود دارد. امروزه، شکاف بین این دو ارزش بسیار زیاد شده و اغلب ارزش بازار بسیار بالاتر از ارزش دفتری شرکتهاست.
با توجه به آنچه گفته شد در ادامه به تعدادی از تعاریف اشارهمیکنیم. تعاریف از تحقیق دستگیر و محمدی گردآوری شده است و منابع ذکر شده برای تعاریف به صورت منابع دست دوم هستند:
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید. |
- استوارت اعتقاد دارد، سرمایه فکری مجموعهای از دانش، اطلاعات، داراییهای فکری[۸]، تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که میتواند برای ایجاد ثروت به کار گرفته شود. در واقع سرمایه فکری تمامی کارکنان، دانش سازمانی و تواناییهای آن را برای ایجاد ارزش افزوده در بر میگیرد و باعث منافع رقابتی مستمر میشود( قلیچ لی و مشبکی،۱۳۸۵).
- بنتیس سرمایه فکری را به عنوان مجموعهای از داراییهای نامشهود(منابع، تواناییها، رقابت) تعریف میکند که از عملکرد سازمانی و ایجاد ارزش به دست میآیند(بنتیس[۹]،۱۹۹۸).
- ادوینسون و مالون، سرمایه فکری را «اطلاعات و دانش بکار برده شده برای کارکردن، جهت ایجاد ارزش» تعریف میکنند(واسیل[۱۰]،۲۰۰۸).
- سرمایه فکری دارایی است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازهگیری میکند. این دارایی ماهیت عینی، فیزیکی ندارد و یک دارایی نامشهود است که از طریق به کارگیری داراییهای مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست آمده است. همه این ویژگیها باعث ایجاد ارزش در درون سازمان میشود و این ارزش به دست آمده به دلیل اینکه یک پدیده کاملاً داخلی است، قابلیت خرید و فروش ندارد(رس و بارونس[۱۱]،۲۰۰۵).
- یکی از کارامدترین تعاریف به وسیله سازمان همکاری اقتصای و توسعه(OECD)[12](1999) ارائه شده است که سرمایه فکری را به عنوان ارزش اقتصادی دو گروه از داراییهای ناملموس یک شرکت یعنی سرمایه سازمانی(ساختاری) و سرمایه انسانی شرح میدهد(گودری،۲۰۰۱).
باوجود شباهت سرمایه فکری با داراییهای مشهود، در توانایی بالقوه برای ایجاد جریانهای نقدی آتی، اما ویژگیهایی که سرمایه فکری را ازاین داراییها متمایز میکنند، عبارتاند از:
– داراییهای فکری، داراییهای غیر رقابتی هستند. بر خلاف داراییهای فیزیکی که فقط میتوانند برای انجام یک کار به خصوص در یک زمان خاص مورد استفاده قرار بگیرند، داراییهای فکری را میتوان به طور همزمان برای چند امر خاص به کار گرفت. برای مثال، سیستم پشتیبانی از مشتری میتواند، امکان حمایت از هزاران مشتری را در یک زمان خاص فراهم کند. این توانایی یکی از مهمترین معیارهای برتری داراییهای فکری بر داراییهای فیزیکی است.
– سرمایه انسانی و سرمایه رابطهای، قابلیت تبدیل شدن به مالکیت شخصی ندارند، بلکه باید بین کارکنان و مشتریان و تأمینکنندگان مشترک باشند. بنابراین، رشد این نوع از داراییها نیاز به مراقبت و توجه جدی دارد(تالوکدار،۲۰۰۸).
سرمایه فکری را میتوان به منزله تمامی فاکتورهای مهم برای موفقیت سازمان دانست که در ترازنامه نشان داده نشده است. بر اساس قابلیت پایداری آتی میتوان گفت که اگر سازمانی سرمایه فکری خود را بهینه کند قابلیت سودآوری بلندمدت در سازمان دو چندان خواهد شد.
با اهمیت یافتن موضوع سرمایه فکری، محققین مختلفی در مورد آن تحقیق کردهاند و تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است. چهار عنصر زیر در اکثر تعاریف به چشم میخورد:
سرمایه فکری در مورد ناملموسهاست. یعنی مستقیما قابل مشاهده و حس نیست، بنابراین مدیریت آن با پیچیدگیهایی مواجه است.
سرمایه فکری موجب تمایز می شود. همانطور که گفته شد ناملموسها منبع مهم و منشأ مزیت رقابتی سازمانهاست.
سرمایه فکری به منابع سازمانی ساختار میدهد.
سرمایه فکری هم به منابع انسانی و هم غیرانسانی سازمان میپردازد.
۲-۴-مدیریت سرمایه فکری
مدیریت سرمایه فکری، بیش از آنکه تکنیکی مدیریتی باشد، رویکردی بنیادی در مدیریت منابع و دارایی های سازمان است. در واقع، بنگاههایی که به شکلی استراتژیک بر مواردی چون: مدیریت و سنجش سرمایه فکری،ارزیابیهای فناوری رقابتی و سامانههای مالکیت فکری تمرکز دارند، قادرند تا سرمایههای فکری خود رابه صورتی کاراتر مدیریت کنند.
امروزه جنبهی نامشهود اقتصاد بر پایهی سرمایه فکری بنیان نهاده شده و مادهی نخستین و اصلی آن، دانش و اطلاعات است. سازمانها برای مشارکت در بازارهای امروزین در هر شکل و نوع به اطلاعات و دانش برای بهبود عملکرد خود نیازمندند. مطالعات انجام گرفته بیانگر افزایش گاه ۶۰ تا ۷۰ درصدی ارزش سرمایه فکری و داراییهای نامشهود در قیمت سهام شرکتها است، به عبارت دیگر میتوان گفت که امروزه مدیریت سرمایههای فکری، سازمانها را به موفقیتهای بیشتری در افقهای آیندهی بازارهای رقابتی خواهد رساند.
۲-۴-۱-مراحل مدیریت سرمایه فکری
پنج مرحله برای مدیریت موفق سرمایه فکری وجود دارد، در مرحله اول باید سرمایه فکری تعریف و شناسایی شود. یعنی باید معیارهای شناسایی آن مشخص شود تا بر این اساس، بتوان ارزش واقعی داراییهای فکری سازمان را تعیین کرد. مشخص کردن اینکه چه اقلامی جزو سرمایه فکری هستند، از این نظر مهم است که میتواند به سازمان در جهت رسیدن به اهدافش کمک کند. در مرحله دوم، سرمایه فکری از نظر محرکهای ارزش، مورد ارزیابی قرار میگیرد. منظور از محرکهای ارزش، عواملی هستند که موجب تغییر در ارزش سرمایه فکری میشوند و آن را تحت تأثیر قرار میدهند. این محرکها باید براساس یک طرح استراتژیک و برنامه هدفمند مشخص شوند. در مرحله سوم، اطلاعات مدیریتی دقیق و معناداری در رابطه با اندازهگیری عملکرد سرمایه فکری جمعآوری میشود. در مرحله چهارم، اطلاعات مدیریتی جمعآوری شده در مرحله قبلی، برای تجزیه و تحلیل عملکرد و بهبود عملیات مدیریتی در زمینه آموزش و تصمیمگیری در سازمان مورد استفاده قرار میگیرند. در مرحله آخر نیز گزارشهای خارجی در رابطه با عملکرد سازمان در زمینه سرمایه فکریاش در طول یک یا چند دوره مالی فراهم میشوند. این گزارشها برای سهامداران داخلی و خارجی و بقیه افرادی که منافعی در شرکت دارند مفید خواهد بود. با استفاده از اندازههای به دست آمده، سازمان قادر خواهد بود که سرمایه فکری خود را مدیریت کند. بدون داشتن ارزیابیهای مربوط به سرمایه فکری(دستگیر و محمدی، ۱۳۸۸): درک سطح عملکرد جاری، دانستن اینکه آیا سرمایه فکری در طول دوره افزایش یافته یا بر عکس کاهش پیدا کرده است و درک هر فعالیت و عاملی که عملکرد سازمان را تحت تأثیر قرار میدهد،غیر ممکن خواهد بود.
شناسایی و تعریف سرمایه فکری سازمان
برنامه ریزی محرکهای کلیدی ارزش
اندازهگیری سرمایه فکری
مدیریت و اداره سرمایه فکری
گزارشگری سرمایه فکری
شکل(۲-۱)نمودارمراحل مدیریت سرمایه فکری(دستگیرو محمدی،۱۳۸۸)
۲-۴-۲-اصول مدیریت سرمایه فکری (استیوارت،۱۹۹۷) :
شرکتها مالک سرمایه انسانی و سرمایه مشتری نیستند. تنها با سازماندهی ماهیت مشترک این داراییها، یک شرکت می تواند آنها را مدیریت کند و از آنها سود ببرد.
برای ایجاد یک سرمایه انسانی قابل استفاده، شرکتها باید کار تیمی و دیگر شکلهای اجتماعی یادگیری را تقویت کنند.
سرمایه سازمانی از طریق مهارتها و استعدادهایی خلق می شود که نایاب و البته ارزشمند هستند. شرکتها باید بدانند افرادی که دارای این استعدادها هستند، ارزش سرمایه گذاری را دارند.
[جمعه 1399-09-21] [ 01:46:00 ب.ظ ]
|