بررسی نگرش معلمان و والدین نسبت به ارزشیابی توصیفی در پایه چهارم … |
ق امتحان ارزیابی کرده است. در این مدارس، درس جدید را بر پایه ی توانایی دانش آموز ارائه می کرده است و مسأله شب امتحان و یا ایّام امتحان مفهومی نداشته است (کیا منش،۱۳۸۷).
تأکید بر فعالیت های دانش آموز و آنچه در یک برنامه انجام می داد را می توان مشخّصه اصلی فعالیت های انجام شده در سال های قبل از ۱۹۳۰ دانست. به عبارت دیگر تا سال ۱۹۳۰ فعالیت و عملکرد دانش آموزان پایه و اساس ارزشیابی را تشکیل می داد. موفّقیت و شایستگی برنامه درسی از طریق اندازه گیری های حاصل از نمره های آزمون و برداشت های ذهنی مشخص می گردید. در این روش که به آن اندازه گیری- مدار می گویندبرای کشف شایستگی یک برنامه آموزشی عملکرد تحصیلی دانش آموز مورد توجه قرار می گرفت.ضمناً ارزشیابی فقط به اندازه گیری متغیرهایی منحصر می شد که امکان مشاهده و اندازه گیری آنهاوجودداشت(کیامنش،۱۳۸۶).
رالف تایلر[۵] در فاصله سال های ۱۹۳۰تا ۱۹۴۵ ضمن فعالیت های خویش به این نتیجه رسیدکه یک برنامه آموزشی باید حول هدفهای آموزشی مشخص سازمان تدوین یابد. قضاوت در مورد موفّقیّت یا عدم موفقیت برنامه باید با توجه به میزان موفقیت فراگیران در رسیدن به هدفهای تعیین شده برای برنامه انجام پذیرد.تایلر بر دامنه وسیعی از هدفهای آموزشی نظیر برنامه درسی و امکانات آموزشی تأکید نمود. وی همچنین ضرورت تهیه،تدوین،طبقه بندی و توصیف هدفهای آموزشی و واژه های رفتاری را در آغاز مطالعه ارزشیابی مورد تأکید قرار داده است. بدین ترتیب تایلر ارزشیابی آموزشی را به یک فرایند تعیین میزان انطباق هدفها و عملکرد های برنامه،تبدیل نمود. وی نتیجه گرفت که تصمیم گیری های اتخاذ شده در مورد برنامه الزاماٌ بر اساس انطباق هدفهای برنامه و بازده های واقعی برنامه صورت پذیرد.
نخستین امتحان کتبی در سال ۱۷۰۲ میلادی در دانشگاه کمبریج انگلستان به عمل آمد. تا این که در قرن های ۱۸ و ۱۹ در همه کشور های جهان عمومیت یافت(یزدان مهر،۱۳۷۰: ۱۱).
۲-۳-تاریخچه ارزشیابی تحصیلی در ایران:
آموزش پرورش در کشور ما تاریخچه دیرینه ای داردکه وجود آن در هر زمان منشأ خدمات قابل توجهی برای کشور حتی برای جهان بوده است.اما شروع آن به صورت فراگیر و با برنامه،محتوی و روش مشخص و تحت نظارت دولت مقارن با تأسیس وزارت علوم در سال ۱۲۷۲ هجری شمسی می دانند که در پاسخ به نیاز های خاص کشور و برای همگامی با تحولات انجام شده در جهان به وجود آمد.از آن زمان به بعد،تغییراتی در مورد مسائل اساسی
امتحانات،شرایط ارتقاء و حداقل نمرات قبولی دیده می شود.اما تحوّل در نگاه ارزشیابی مشاهده نمی شود(حسنی،۱۳۸۶).
بررسی دستورالعمل ها و آئین نامه های امتحانات نشان می دهدکه از سال ۱۳۰۲ تا ۱۳۳۵ ارزشیابی تحصیلی در ایران از یک سنّت خاصی پیروی کرده است. ارزشیابی مبتنی بر امتحان (کتبی –شفاهی)با ملاک نمره ای (۲۰-۰) در این روند سی ساله وجود داشته است. در تاریخ ۲۲/۱۱/۱۳۳۴ آئین نامه ای برای اجرا در سال تحصیلی ۱۳۳۶-۱۳۳۵ به تصویب رسیدکه در آن آمده است:دانش آموزان پایه های اول،دوم و سوم(دبستان) که در کلاس درس حاضر بوده اندواز آن ها پرسش به عمل آمده است، در آخر سال به کلاس بالاتر ارتقاء خواهند یافت. ولی ارتقاء دانش آموزان کلاس های دوم، پنجم و ششم منوط به نتیجه پرسش ها و امتحاناتی است که از آن ها به عمل خواهد آمد.
این طرح پس از سه سال اجرا در تاریخ ۱/۸/۱۳۳۹ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی لغو گردید. در مورد اینکه چرا و به چه دلیل این طرح اجرا و بعد از سه سال لغو شد و به صورت مکتوب سندی وجود ندارد ولی به گفته برخی از صاحبنظران این طرح به دلیل افت شدید در مهارت های اساسی دانش آموزان مورد بازبینی قرار گرفت. از سال ۱۳۳۹ به بعد امتحانات به عنوان یک فعالیت پایانی در سه ثلث به صورتی کتبی و شفاهی اغلب از طریق آزمون انجام
می گرفت و بازخورد های آن به صورت نمره از صفر تا بیست در کارنامه تحصیلی دانش آموزان درج می شد(رضایی،۱۳۸۵).
اما در سال ۱۳۴۹ مشاهده می شود که نگاه به مفهوم ارزشیابی تغییر کرده است و اهداف زیر برای هر امتحان آمده است:
۱-متوجه کردن دانش آموزان به میزان پیشرفت تحصیلی و تربیتی آن ها
۲-ارزشیابی از تدریس و کوشش های تربیتی و رفع نقایص آنان
۳-ارزشیابی از کیفیت کار مدارس
بعد از آن در سال ۱۳۵۹ به اهداف ارزشیابی توجه شده و پرسش های تدریجی نیز مورد تأکید واقع شده است. در سال ۱۳۶۸ در آئین نامه امتحانات دوره سه ساله راهنمایی به ارزشیابی مستمر اشاره می شود و امتحانات، جزئی از ارزشیابی مستمر دانسته می شودکه اهداف زیر را دنبال می کند:
۱-ارزشیابی مستمر از پیشرفت تحصیلی
۲-آگاه ساختن دانش آموزان و اولیاء از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
۳ -پرورش استعدادها
۴ -حصول از از تحقق شرایط ارتقاء
[جمعه 1399-09-21] [ 02:10:00 ب.ظ ]
|