ه‏هاى مختلف و توطئه‏هاى از پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و با قرآن‏، در حقیقت قرآن‏ را- که براى بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستورزندگانى مادى و معنوى بود و است- از صحنه خارج کردند؛ و بر حکومت عدل الهى- که یکى از آرمانهاى این کتاب مقدس بوده و هست- خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردند، تا کار به جایى رسید که قلم از شرح آن شرمسار است.
هر چه این بنیان کج به جلو آمد کجیها و انحرافها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که براى رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشرى، از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدى (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند برساند و این ولیده «علم الاسماء» را از شرّ شیاطین و طاغوتها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حکومت را به دست اولیاء اللَّه، معصومین- علیهم صلوات الاولین و الآخرین- بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند- چنان از صحنه خارج نمودند که گویى نقشى براى هدایت ندارد.
و کار به جایى رسید که نقش قرآن به دست حکومتهاى جائر و آخوندهاى خبیثِ بدتر از طاغوتیان وسیله‏اى براى اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالى شد. و مع الأسف به دست دشمنان توطئه‏گر و دوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشت‏ساز، نقشى جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگى آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا بکلى از صحنه خارج شد. (همان ، ج‏۲۱ ص۳۹۵)
بنابراین یکی از مهم ترین نکات در انس با قرآن توجه به تعالیم وتفاسیر ائمه معصومین (علیهم السلام)،یعنی مفسران حقیقی قرآن ،است.باید توجه داشت که اهمیت این نکته به دلیل جلوگیری از تفسیر نادرست آیات وانحراف از مسیر تعالیم حقیقی اسلام است.
۵-۸-نقشه دشمنان:
در کنار همه موانعی که در درون امت اسلامی وجود دارد،دشمنان خارجی نیز با حربه های مختلف سبب وارد آمدن ضربه های هولناک به جایگاه قرآن در امت اسلامی شده،جریان انس صحیح با قرآن را از مسیر خود خارج ساختند .مقام معظم رهبری(مدظله)در مورد ریشه مهجوریت قرآن در دوران قبل از انقلاب می فرمایند:
«ما باید قبول کنیم که ملت ما در نیم قرن پیش از انقلاب ـ که واقعاً مدت کمی نیست ـ روز به روز از قرآن فاصله گرفته و دور شده است.آن رژیم فاسد خبیث، یکی از بزرگترین ضربه‌هایی که زد و ضررهایی که وارد کرد، همین بود که قرآن را به تدریج کنار گذاشت؛ تا آنجا که از میان جامعه ما بیرون رفت. لذا در مدارس ما، درس موسیقی می‌دادند؛ اما از آموزش قرآن خبری نبود. ( خامنه ای،پیشین، ۴/۱۲/۱۳۶۸)
و درجای دیگر می فرمایند:«این دورى ما از قرآن را رژیم کافر ملحد معاند پهلوى به وجود آورد. لذا وقتى‌که من مى‌گویم اگر ما پنجاه میلیون نفر هستیم ـ غیر از چند میلیون بچه‌هاى کوچکِ زیر پنج سال ـ بقیه باید بتوانند قرآن را از رو تلاوت کنند، شما تعجب مى‌کنید؛ در حالى که تعجب ندارد. مگر این‌طورى نبود؟ قبل از دوران رژیم گذشته، تقریباً این‌گونه بود. بى‌سوادها اکثریت قاطع بودند؛ اما غالب آنها قرآن را بلد بودند. شما جوانان ندیده‌اید؛ ولى من و کسانى که در سنین من هستند، به تکرار و تکرار، کسانى را دیده‌ایم که سواد روخوانى نداشتند و حروف فارسى را نمى‌شناختند؛ لیکن مى‌توانستند قرآن را از رو بخوانند.» (خامنه ای،پیشین، ۱۹/۰۱/۱۳۶۹)
مقام معظم رهبری (مدظله)علت عدم انس افراد تحصیلکرده جامعه با قرآن را عوامل فوق می دانند ومی فرمایند:« امروز، فردى داراى تحصیلات عالیه و احیاناً قادر به نطق به چند زبان بیگانه، بلد نیست یک سطر قرآن را بخواند! شما را به خدا، این در جامعه‌ى ما طبیعى است، یا تصنعى و تحمیلى؟! طبیعى نیست. مگر این مى‌شود؟» (خامنه ای،پیشین،۱۹/۰۱/۱۳۶۹)
بنا بر آنچه گفته شد،یکی از مهم ترین علل عدم ترویج انس با قرآن وقرار نداشتن قرآن در جایگاه اصلی خودنقشه های دشمنان در این زمینه می باشد.مقابله با این نقشه ها برای تحقق انس با قرآن در جامعه بسیار اهمیت دارد.
۵-۹-انزوای قرآن در حوزه های علمیه
حوزه های علمیه به عنوان مراکز اصلی تربیت دانشمندان علوم اسلامی وتفسیر وتبیین آیات قرآن وتعالیم دینی مطرح می باشند؛به همین دلیل حفظ جایگاه صحیح قرآن در آنها وترویج انس با قرآن در این مراکز دارای اهمیت فراوانی می باشد.این نکته مد نظر مقام معظم رهبری بوده است به این نحو که با اشاره به انزوای قرآن در حوزه های علمیه فرموده اند:
«مى‏بایست علم قرآن، شناسایى قرآن، فهم قرآن و انس با قرآن به عنوان یک علم و یک رشته در حوزه‏ها وجود داشته باشد. طلاب ما باید قرآن و یا لااقل بخشى از قرآن را حفظ کنند، یا حداقل با آن مأنوس باشند. چقدر مفاهیم اسلامى در قرآن هست که اگر ما بخواهیم در فقه بحث کنیم، به فکر آن‏ها نمى‏افتیم. این انزواى‏ قرآن‏ در حوزه‏هاى علمیه و عدم انس ما با قرآن، براى ما خیلى مشکلات درست کرده است و بعد از این هم خواهد کرد و به ما تنگ‏نظرى خواهد داد.
من یک‏وقت در سالهاى قبل از انقلاب در مشهد در درس تفسیر، به طلبه‏ها مى‏گفتم که ما از اولِ «بدان ایّدک اللّه»، تا وقتى‏که ورقه‏ى اجتهادمان را مى‏گیریم، مى‏توانیم حتّى یک‏بار به قرآن مراجعه نکنیم! یعنى وضع درسى ما این‏طورى است که اگر طلبه‏یى از ابتدا حتّى یک‏بار به قرآن مراجعه نکند، مى‏تواند همین رشته‏ى ما را از اول تا آخر سیر کند و مجتهد بشود! چرا؟ چون درس ما اصلًا از قرآن
عبور نمى‏کند. متأسفانه حالا هم که نگاه مى‏کنم، مى‏بینم همان‏طور است. ما در فقه گاهى مثلًا یک آیه‏ى قرآن را ذکر مى‏کنیم، آن هم خیلى رویش کار و تحقیق نمى‏شود؛ به قدرى که در روایات ما بحث مى‏شود و کار مى‏شود.
قرآن از حوزه‏ى ما منزوى است؛ مثلًا علم قرآن، مسائل مربوط به قرآن؛ همین چیزهایى که شما مى‏بینید تحت عنوان علوم قرآن الآن رایج شده و گذشتگان کتابهاى زیادى در باره‏ى آن‏ها نوشتند و حالاها هم خوشبختانه بعضیها توجهاتى به آن‏ها مى‏کنند. تفسیر هم که یک علم مستقل است، همین‏طور است‏.» (خامنه ای،پیشین،۳۱/۶/۱۳۷۰)
موانع انس با قرآن به طور خلاصه را می توان به صورت زیر نمایش داد
حبّ دنیا
پیروی از هوا وهوس
قساوت قلب
حجاب
آراء
فاسده و
مسالک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت