اثر نااطمینانی نرخ ارز واقعی بر صادرات غیر نفتی در ایران- قسمت … |
۲-۱۲) صادرات غیر نفتی
از آنجایی که فرایند ارزآوری اقتصاد ایران بیشتر به نفت و فرآوردههای نفتی متکی است و تعیین قیمت آنها در بازراهای بینالمللی که همواره دستخوش نوسانات و تغییرات ناگهانی هستند، میباشد و همچنین صدور مواد معدنی و نفتی آن هم به صورت مواد اولیه و بیشتر خام، با توجه به ویژگیهای این محصولات و تجدیدناپذیر بودن این منابع و اتکاء بیش از حد به این منابع جهت ارزآوری برای واردات کشور موضوعی نگران کننده است. لذا باید به دنبال صادرات محصولات دیگر به عنوان یک منبع درآمدی قابل اطمینان بود؛ زیرا تجربهی بسیاری از کشورهای جهان که با نداشتن منابع نفتی توانستهاند امروز جز کشورهای توسعه یافته قلمداد شده و محصولات تولیدی این کشورها در بازارهای جهانی دارای ارزش چندین برابر فروش نفت و مشتقات آن میباشد، دیده می-شود.[۲۸]
۲-۱۳- استراتژی توسعه صادرات غیرنفتی در ایران
از دیرباز انگیزهها و منافع صادرات همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است. بعضی از نظرات ایشان حتی با توجه به قدمت ابزار آنها، هنوز هم تازگی خود را حفظ نموده است. به عنوان مثال نظریات اندیشمند بزرگ علم اقتصاد”جان استوارت میل” که با نقل قول و الهام از “دیوید ریکاردو” در قرن نوزدهم ارائه شده و به طور خلاصه شامل موارد ذیل میباشد:
به وسیله صادرات یک کشور قادر به وارد کردن کالاهایی خواهد شد که خود نمیتواند تولید کند.
با توسعه صادرات، نیروهای مولد جهانی در مکانها و بخشهایی بکار گرفته میشوند که از کارایی و بهرهوری بیشتری برخوردار شده و در نتیجه تولید جهانی به حداکثر میزان رشد میرسد.
توسعه صادرات طبیعتاً موجب کاهش قیمتها شده و در نهایت مصرفکنندگان از آن منتفع خواهند گردید.
گسترش و تشویق صادرات عاملی است که موجب سازماندهی تولید برای بازارهای بزرگتر شده و در نتیجه روشهای تولیدی مناسبتر و کم هزینهتر به دلیل فشردگی رقابت در آن بازارها، بکار گرفته میشود.
حقیقت این است که تولید بیشتر در یک مکان به هر روشی که باشد، در افزایش موجودی نیروهای مولد جهان موثر واقع میشود. یک مدت ممکن است در سطح اشباع احتیاجات خود بوده و یا عقب افتاده باشد، لذا منابع داخلی ممکن است بیکار یا راکد نگه داشته شده باشند. گشایش باب تجارت و توسعه صادرات، علاوه بر آنکه باعث میشود مردم با کالاهای جدید آشنا شوند باعث ایجاد انگیزه برای بسیج نیروهای هنوز توسعه نیافته ایشان(به وسیله نوعی انقلاب صنعتی) نیز خواهد شد. این عامل موجب ارضای بیشتر نیازها و خلق آرزوهای جدید میگردد که در نهایت انگیزهای خواهد شد برای کار و تلاش بیشتر و دستیابی به پس انداز و انباشت سرمایه زیادتر برای آینده.
بنابراین توسعه صادرات موجب افزایش درآمد و اشتغال شده و به علت صرفهجوییهای ناشی از مقیاس و یا بهبود روشهای تولید، کارایی و بهرهوری عوامل تولید ارتقا خواهد یافت چنانچه ظرفیتهای استفاده نشده تولیدی و یا اشتغال ناقص در کشورهای در حال توسعه وجود داشته باشد(که عملا وجود دارد)، در این صورت افزایش تولید و صادرات نه تنها قیمتهای داخلی را افزایش نمیدهد، بلکه افزایش کارایی، صرفهجوییهای ناشی از مقیاس و بهبود تکنیکهای تولید، میزان تولید داخلی را (حتی با دادههای ثابت) گسترش داده و قیمتهای کالاهای تولید شده در داخل کشور را کاهش میدهد. در این فراگرد اگر تنها اشتغال کامل عوامل تولید در جریان توسعه اقتصادی حادث شود، رشد بیشتر تولید محصولات صادراتی ممکن است موجب افزایش قیمت عوامل تولید (دستمزد، بهره و اجاره) به علت مهاجرت داخلی بین صنایع شود. در این مرحله باید توجه داشت که فشار حاصله برای افزایش قیمت کالاهای صادراتی را میتوان به وسیله واردات کالاهای مصرفی و یا سرمایهای بر طرف نمود و حتی قیمتهای داخلی را متناسب با شرایط کاهش داد. از دیدگاه کلان میتوان به “اثر کینزی” صادرات اشاره کرد. بر اساس نظریه کینز چون صادرات جزیی از تقاضای کل اقتصاد است، افزایش آن علاوه بر تأثیر مستقیم، دارای یک اثر غیرمستقیم از طریق ضریب شتاب بر تولید داخلی میباشد. دومین اثر صادرات بر رشد اقتصادی میتواند ناشی از رشد منابع ارزی باشد با گسترش سریع صادرات محدودیتهای ارزی برای رشد اقتصادی کاهش یافته یا رفع شود که این عامل مهمی برای تسریع در رشد کشورهای در حال توسعه است.
اثر دیگر صادرات بر رشد سریعتر اقتصادی را میتوان از طریق نئوکلاسیکی تفسیر نمود. ایشان معتقدند که رشد سریعتر اقتصادی همراه با رشد سریع صادرات به چهار دلیل با افزایش بهرهوری همراه خواهد شد:
در مرحله گذار به اقتصاد باز، منابع از بخشهای غیر رقابتی و کم بازده که براساس سیاستهای مبتنی بر نگاه درون ایجاد شده بودند به بخشهای پربازده جدید التأسیس بر مبنای نگاه بیرون انتقال مییابند.
تجربه توسعه نشان داده است که فعالیتهای تولیدی صادراتی بازدهی بیشتری دارند؛ چرا که اینگونه فعالیتها در اثر فشار رقابتی بازار جهانی از لحاظ فنآوری بهنگام میشوند و در رقابت با بازار جهانی موقعیت خود را حفظ میکنند.
فعالیتهای صادراتی اثر مستقیم بر افزایش بهرهوری سایر فعالیتهای تولیدی مرتبط با واحدهای صادراتی دارند، زیرا صادرات زمینه انتقال فنآوری بینالمللی را به درون اقتصاد ملی و در درجه اول به واحدهای تغذیهکننده واحدهای صادراتی فراهم کرده و فنآوری روز را به خدمت این واحدها در میآورد.
نظام رقابتی شدید مورد نیاز توسعه صادرات موجب فشار به آنگونه واحدهای تولیدی میشود که کالاهای خود را به بازار داخلی عرضه میکنند. در نظام رقابتی برونگرا این واحدها از دو جهت تحت فشار قرار خواهند گرفت از یک سو باید در مقابل واحدهای تولیدی صادراتی کارا شوند و از سوی دیگر در مقابل کالاهای وارداتی رقیب قرار میگیرند. در چنین شرایط و اوضاع و احوالی این گونه واحدها برای جلوگیری از اضمحلال خود راهی جز افزایش بهرهوری و بهنگام سازی خود با دانش روز ندارند.
۲-۱۴- تحلیل وضعیت صادرات غیر نفتی در ایران[۲۹]
به منضور شناخت بهتر وضعیت صادرات غیر نفتی کشور و همچنین جایگاه عوامل غیر نفتی بر این وضعیت در این بخش تحلیل توصیفی،کمی در خصوص صادرات غیر نفتی خواهیم داشت. بررسی وضعیت صادرات غیر نفتی طی سالهای گذشته نشان میدهد با وجود فراز و نشیبهای اندک اما ارزش صادرات غیر نفتی طی نیم قرن گذشته همواره رو به رشد بوده است.این امر به خوبی در نمودار ۲-۱ دیده میشود.
<b
r />نمودار ۲-۱- وضعیت صادرات غیر نفتی در ایران
با وجود این بررسیها نشان میدهد برخی تحولات و وقایع اقتصادی طی سالهای گذشته توانسته تاثیرات قابل توجهی بر روی میزان صادرات غیر نفتی کشور اشته باشد. برخی از این وقایع به عنوان میزان صادرات غیر نفتی طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در جدول زیر به صورت اجمالی آمده است
جدول ۲-۱- برخی وقایع مؤثر بر تغییرات صادرات غیر نفتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
[جمعه 1399-09-21] [ 02:17:00 ب.ظ ]
|