۲۰۰۰
دولت دانمارک
اولین راهنمای حسابداری سرمایه فکری را منتشر کرد.
۲۰۰۱
موسسه بروکینگ
گزارش خود درباره “ثروت نامشهود” را منتشر کرد.
۲-۳ بخش دوم : دلایل اندازه گیری سرمایه فکری
ایجاد شکاف بین ارزش دفتری و ارزش بازار شرکت ها و اینکه آیا بازار سرمایه تحت تاثیر سرمایه فکری قرار دارد، موجب انجام تحقیقات گسترده ای توسط محققان و پژوهشگران مختلف شد. بسیاری از این تحقیقات تاکید می کنند که ارزش بازار شرکت ها به وسیله سرمایه به کار گرفته شده و سرمایه فکری که شامل سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری می باشد، افزایش می یابد. (بونتیس ۱۹۹۹، پالیک[۵۲]۲۰۰۰)
تاکید به اندازه گیری سرمایه فکری باعث به وجود آمدن مباحثی شد، مانند:
“چگونه سرمایه فکری اندازه گیری می شود” (لو[۵۳] ۲۰۰۱)
“آنچه شما اندازه گیری می کنید می توانید مدیریت کنید و آنچه می خواهید مدیریت کنید باید اندازه گیری کنید” (روس ۱۹۹۷)
“به منظور مدیریت ارزش ایجاد شده باید آن را اندازه گیری کنیم” (پالیک ۲۰۰۰)
بسیاری از دانشگاهیان و محققان بر این باورند که ارزش درست شرکت ها زمانی مشخص می شود که سرمایه فکری به حساب گرفته شود. آنها استدلال می کنند که منابعی مانند الگوها، دانش به کار گرفته شده، دسترسی به بازار و فرایندها، گروهی از دارایی های شرکت می باشند که باید در ترازنامه لحاظ شوند. (هاروی[۵۴] و لاش[۵۵]۱۹۹۲) اگرچه شناسایی و اندازه گیری سرمایه فکری بسیار مفید می باشد اما نباید از مشکلات و هزینه های آن غافل بود.
مار و همکاران (۲۰۰۳) پنج دلیل عمده برای اندازه گیری سرمایه فکری بیان می کنند :
۱- اندازه گیری سرمایه فکری در تدوین راهبرد تجاری به سازمان کمک می کند. با شناسایی و بهره برداری از سرمایه فکری،سازمان می تواند از مزیت رقابتی برخوردار شود.
۲- اندازه گیری سرمایه فکری موجب توسعه شاخص های عملکرد موثر بر ارزیابی راهبرد سازمان می شود.
۳- اندازه گیری سرمایه فکری برای تعیین میزان مبالغ قابل پرداخت در ترکیب های تجاری توسط واحد سرمایه گزار بسیار ضروری و سودمند می باشد.
۴- اندازه گیری سرمایه فکری را می توان به طرح های پاداش سازمان ربط داد.
۵- اندازه گیری سرمایه فکری در راستای گزارشگری دارایی های فکری در تملک سازمان می باشد، یعنی برای گزارشگری سرمایه فکری سازمان ها، ابتدا باید آن را اندازه گیری کرد.
از بحث های مربوط به حسابداری منابع انسانی در دهه ی ۷۰ تا به امروز روشهای متعدد و گوناگونی برای اندازه گیری سرمایه فکری ایجاد شده و توسعه پیدا کرده است. از جمله ادوینسون و مالون (۱۹۹۷) لیستی از روش های اندازه گیری سرمایه فکری تهیه کردند و خود نیز بر مدل اسکاندیا تاکید کردند. کاوین[۵۶] و استایورس[۵۷] (۱۹۹۷) روشهایی جهت اندازه گیری سرمایه فکری در آمریکا و کانادا تهیه کردند. بونتیس، جاکوبسن[۵۸] و روس (۱۹۹۰) چهارچوبی برای اندازه گیری سرمایه فکری با استفاده از روش های ارزش افزوده اقتصادی[۵۹]EVA کارت امتیاز متوازن[۶۰] BSC و حسابداری منابع انسانی[۶۱] HRA تهیه کردند.
بونتیس در سال ۲۰۰۲ بیان کرد که موضوعات فکری از جنبه های اجتماعی، روانشناسی، تکنولوژی اطلاعات، مدیریت منابع انسانی، آموزش، توسعه و تحقیقات و حسابداری قابل بررسی می باشد. بر اساس همین نظرات، بونتیس و اندریسن[۶۲](۲۰۰۲) تحت یک نظام طبقه بندی، روش های سرمایه فکری را به پنج دسته حسابداری اندازه گیری، عملکرد، ارزیابی، منابع انسانی و سرمایه فکری تقسیم کردند. تعدد روش های ارزیابی و اندازه گیری سرمایه فکری باعث شده است مدیران به فراخور نیاز و خصوصیات صنعت و نوع شرکت خود از مدلهای گوناگون سرمایه فکری استفاده کنند.
۲-۴ بخش سوم : روشهای اندازه گیری سرمایه فکری
تمام روشهای اندازه گیری سرمایه فکری با توجه به ماهیت آنها در چهار گروه به شرح زیر قابل طبقه بندی هستند :
۲-۴-۱ روشهای مستقیم سرمایه فکری [۶۳]
این روش ها، ارزش پولی سرمایه فکری را به وسیله شناسایی اجزای مختلف سرمایه فکری پیش بینی می کنند .این روش ها بر شناسایی اجزاء سرمایه فکری متمرکز هستند.برخی از این مدل ها عبارتند از: حسابداری و هزینه یابی منابع انسانی، روش ارزشگذاری جامع، اعلامیه منابع انسانی، جستجوگر ارزش، ارزش گذاری دارایی های فکری، کارگزار فناوری.
۲-۴-۲ روش های سرمایه گذاری بازار یا ارزش بازار[۶۴]
در این روش ها، اختلاف بین ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت ها به عنوان سرمایه فکری در نظر گرفته می شود. در واقع در این روشها چنین استدلال می شود که تفاوت بین ارزش بازار و ارزش دفتری مربوط به داراییهای نامشهودی می شود که در ترازنامه شرکت شناسایی نشده اند. مدل کلی به صورت زیر می باشد:
= Market Value – Book Value Intellectual Capital
اگر چه این استدلال خالی از اشکال نمی باشد و ارزش بازار شرکت تحت تاثیر عوامل گوناگون سیاسی و اقتصادی دستخوش تغییرات زیادی می شود. برخی از این مدل ها عبارتند از : ارزش بازار به ارزش دفتری، کیوی توبین و ارزش بازار تخصیص یافته سرمایه گذار.
۲-۴-۳ روشهای بازده دارایی ها[۶۵]
در این روش ها، سود قبل از کسر مالیات شرکت در دوره مشخص محاسبه و آن را بر متوسط ارزش دارایی های فیزیکی در همان دوره تقسیم می کنند، تفاوت میان مقدار بازده دارایی های شرکت با متوسط بازده دارایی های صنعت محاسبه می شود و چنانچه مقدار تفاوت صفر یا منفی باشد، شرکت دارای بازده مازاد بر متوسط صنعت نبوده و فرض می شود که سرمایه فکری شرکت صفر ا
ست. چنانچه مقدار تفاوت مثبت باشد فرض می شود که شرکت بازده مازاد بر متوسط صنعت دارد، در این صورت مقدار تفاوت مزبور در متوسط ارزش دارایی های فیزیکی شرکت در همان دوره ضرب می شود تا متوسط مازاد سود سالیانه معین گردد. به وسیله تقسیم این مازاد سود سالیانه بر متوسط هزینه سرمایه شرکت، تخمینی از ارزش سرمایه فکری شرکت حاصل خواهد شد. تعدادی از این روشها عبارتند از: ارزش افزوده اقتصادی، ارزش نامشهود محاسبه شده و درآمد سرمایه دانش.
۲-۴-۴ روشهای کارت امتیازی [۶۶]
[جمعه 1399-09-21] [ 12:47:00 ب.ظ ]
|