مقاله دانشگاهی – تعیین ارزش غذایی و قابلیت هضم سه گونه مرتعی خلر(Lathyrus sativa)، قدومه(Alyssum inflatum) … |
چکیده
این تحقیق به منظور تعیین ارزشغذایی و قابلیت هضم سه گونه مرتعی خلر(Lathyrus sativa )، قدومه(Alyssum inflatum)، گونه (Carex comans)، مخلوط گونههای مذکور و گونه M. sativa با روشهای شیمیایی، طیفسنجی مادون قرمز، تولید گاز وکیسه نایلونی انجام شد.
نمونهبرداری به طور کاملاً تصادفی و محل انجام پژوهش در استان گیلان انجام شد. کلیه نمونههای بدستآمده ابتدا خُرد شده و سپس با هم مخلوط شده و جهت تعیین ترکیبات شیمیایی و تعیین قابلیت هضم با روش کیسهنایلونی و تولید گاز مورد آزمایش قرار گرفتند.
در این تحقیق از سه رأس گوسفند فیستولهدار در مزرعه تحقیقاتی علوم دامی دانشگاه آزاد واحد رشت استفاده شد. این طرح در قالب طرح کاملاً تصادفی و دادهها نیز با نرم افزار،SPSS Neway مورد آنالیز قرار گرفت. ترکیب شیمیایی (CP ، EE، CF، Ash ،ADF ،NDF ،OMD تجزیهپذیری (CP و DM) و تولید گاز(OMD،SCFA ، ME، NEL، DMD) برای تمام گونهها تعیین شد. مقادیر پروتئین خام گونه خلر(۷۲/۹%)، گونه قدومه(۴۳/۸%)، گونه آبدوست کارکس(۶۷/۱۸%)، مخلوط گونهها (۳۶/۹%) و گونه یونجه (۱۹/۱۹%) میباشد.
همبستگی روش NIR و روش شیمیایی در صفت خاکستر (۹۴%) و در صفات پروتئین خام (۶۵%)، NDF (79%) و ADF (50%) بود. روند تولید گاز نیز دارای روند افزایشی بوده و بیشترین تولید گاز مربوط به گونه یونجه وکمترین میزان مربوط به گونه خلر بود. میزان تجزیهپذیری مادهخشک و پروتئین در تمام زمانهای انکوباسیون دارای اختلاف معنیداری بین تمام تیمارها بود. بیشترین تجزیهپذیری ماده خشک و پروتئین مربوط به گونه یونجه و کمترین مربوط به کارکس میباشد. نتایج نشان داد که بین روش تولید گاز و کیسههای نایلونی همبستگی بالایی وجود دارد بهطوریکه بین تولید گاز و تجزیهپذیری پروتئین (۹۳%) و تجزیهپذیری ماده خشک (۹۲%) میباشد. بهطورکلی نتایج نشان دادند که گونههای مرتعی مطالعه شده و مخلوط آنها توانایی تأمین بخشی از نیازهای غذایی دامهای استان را دارا میباشند.
کلمات کلیدی : تولید گاز، کیسهنایلونی، L. sativa ، A. inflatum ، C. comans
فصل اول
کلیات
۱-۱ مقدمه
شناسایی و استفاده از منابع علوفهای که در مناطق مختلف محلی بهصورت دانش بومی موجود است بسیار حائز اهمیت بوده و در صورت انجام کارهای ترویجی مناسب سبب برنامهریزی بهتر و جایگزینی گونههای مناسبتر خواهد شد. لذا جمعآوری اطلاعات علمی در زمینه منابع علوفهای جدید و شناخت کمی و کیفی این منابع یکی از مهمترین عوامل تضمین موفقیت در دامپروری و کمک به تأمین منابع غذایی میباشد. بهرهبرداری از گونههای علوفهای مرتعی و سایر علوفههای جایگزین در دهههای اخیر در دنیا سبب رونق اقتصادی و اجتماعی جمعیت و ساکنان محلی بهویژه دامداران شده است(یونسکو[۱]، ۲۰۰۴). مشکل تغذیه دام در کشور ما همواره از مهمترین و مطرحترین مسائل دامپروری بوده و علیرغم فعالیتهای انجام شده در طی سالهای گذشته، راه حل اصولی برای رفع این مشکل ارائه نشده است. امروز ازدیاد جمعیت و افزایش تقاضا و همچنین کمبود منابع تأمینکننده موادغذایی، جهان را با چالشی عظیم در زمینه تغذیه مواجه ساخته است به گونهای که آمار گرسنگی در سال ۲۰۰۹ در جهان به مرز یک میلیارد نفر رسید(یونسکو، ۲۰۰۴).
با رشد جمعیت نیاز به منابع جدید مواد غذایی و همچنین استفادهی بهینهتر از پتانسیلهای موجود دارای اهمیت فراوان میباشد به گونهای که تولید موادغذایی تا سال ۲۰۵۰ باید حدود ۷۰ درصد افزایش یابد تا بتواند نیازهای غذایی جمعیت نُه میلیارد نفری این کره خاکی را تأمین نماید(فائو، ۲۰۰۹).
در امر تغذیه، منابع گوشتی و پروتئینی و به تبع آن منابع تغذیهای دامها حائز اهمیت است در آیندهای نزدیک کشاورزان علیرغم کمبود زمین جهت کشت علوفهها مجبور به تولید بیشتر خواهند بود از این رو شناسایی منابع جدید تأمین علوفه یک نیاز اساسی محسوب میگردد. هزینه تأمین مواد غذایی دام یکی از بالاترین هزینهها میباشد چناچه نزدیک به ۶۵-۷۰ % هزینههای مربوط به پرورش ونگهداری دام در رابطه با مسائل تغذیهای میباشد (هاشمی، ۱۳۷۵).
اهمیت تغذیه مناسب و کافی دام، ایجاب میکند که ارزش غذایی هر یک از مواد خوراکی در تغذیه دام و طیور، معمولاً با ارزیابی ترکیبات مغذی و ضریب قابلیت هضم آنها بیان میگردد. جمعیت کشور با نرخ فزایندهای در حال افزایش است، با افزایش جمعیت جهان تقاضا برای به کارگیری منابع پروتئینی جهت تغذیه مردم رو به فزونی میباشد. دامداری در کشور ما از سابقه بسیار طولانی برخوردار میباشد و ایران در سالیان پیش یکی از صادرکنندگان محصولات دامی بوده است. امّا در سالهای اخیر، نه تنها کشور ما صادراتی در این زمینه نداشته بلکه به یکی از واردکنندگان این محصولات تبدیل گردیده است. عوامل زیادی در بوجود آوردن این شرایط دخیل بوده است. اول آنکه در دهههای اخیر رشد جمعیت در کشور آهنگ بسیار تندی داشته و همچنین الگوهای مصرف نیز با گذشت زمان تغییر نموده است. دوم اینکه، شیوه دامپروری در ایران بهصورت سنتی بوده و حتی در سالهای اخیر که تحولات چشمگیری در تمام جنبههای تغذیه دام و پرورش دام، در جهان به وقوع پیوسته است هنوز هم بخش عمدهای از تولیدات دامی کشور، از دامداران سنتی تأمین میگردد و تعداد محدود دامپروریهای صنعتی نیز، بهطور کامل خود را با پیشرفتهای روز افزون علوم دامی در جهان همگام ننمودهاند (گلسن و اینال[۲]، ۱۹۹۵).
[جمعه 1399-09-21] [ 01:33:00 ب.ظ ]
|