سایت مقالات فارسی – تحول در نظام پادمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی- قسمت ۵ |
از آن تنها ضمانت اجرای واقعی تعهدات قراردادی کشورها، به عنوان تابعان مستقل حقوق بینالملل، ارادۀ ایشان بر پذیرش تعهدات و اخذ امتیازات متقابل در برابر این تعهدات بود. تنها ضمانت اجرای در دسترس در برابر نقض تعهد نیز نقض متقابل تعهدات و یا توسل به جنگ بود.
قرارداد تأسیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی اولین معاهدهای بود که از موضع برابر میان کشورهای مستقل منعقد میگشت و در عین حال سازوکار مفصلی را برای نظارت بر حسن اجرای تعهدات کشورهای عضو پیشبینی مینمود. از این سازوکار بعداً در تدوین معاهدات دیگر، به خصوص معاهدات خلع سلاحی ناظر بر منع سلاحهای کشتار جمعی، نمونهبرداری شد.
بخش اول رسالۀ حاضر در دو فصل مجزا به فرایند تأسیس آژانس و سازوکار نظارتی آن میپردازد. در فصل اول با ارائۀ پیشینۀ تاریخی عصر اتم از هنگام انفجار بمب اتمی ناگازاکی آغاز نموده و پس از بررسی تلاشهای مختلفی که برای ایجاد یک نظام نظارتی بر فناوری اتمی به عمل آمده بود، به تلاقی ارادۀ دو ابرقدرت برای تأسیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی میپردازیم. در ادامۀ این فصل ضمن بررسی مفاد اساسنامۀ آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ابعاد مختلف ساختار و کارکرد آژانس به عنوان مبدع و اولین مجری سازوکارهای نظارت بینالمللی را به بحث خواهیم گذاشت.
نظام پادمانی آژانس موضوع دومین فصل از بخش حاضر را تشکیل میدهد. اساسنامۀ آژانس به شکلی محدود به ایجاد یک نظام پادمانی اشاره دارد ولی همانگونه که خواهیم دید تفصیل این سازوکار به تصمیمات بعدی کشورهای عضو واگذار شده است. با عبور آژانس از مقطع نهادسازی و استقرار، موضوع تدوین آییننامۀ نظارتی آژانس در دستور کار قرار گرفت و اولین نظام پادمانی آژانس شکل گرفت.
اولین نظام پادمانی آژانس نیز به نوبۀ خود و بنا بر نیاز دستخوش برخی تغییرات شد. تغییرات اعمال شده در اولین نظام پادمانی آژانس آخرین بحث در فصل دوم این فصل را تشکیل خواهد داد.
لازم به ذکر است در انتهای هر فصل جمعبندی محورهای برجسته و قابل توجه در مباحث مطروحه در همان فصل به صورت موجز ارائه گردیده است.
فصل اول – تأسیس آژانس
بند اول – پیشینۀ تاریخی
خواص ویژۀ مواد رادیواکتیو طی دهۀ ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ میلادی به تدریج بر دانشمندان آشکار میگردید. در ژانویۀ ۱۹۳۹ دو دانشمند آلمانی به نام اتو هان[۱] و فریتز اشتراسمن[۲] طی مقالهای در نشریۀ علوم طبیعی[۳] اعلام کردند که موفق به شکافتن اتم اورانیوم و تبدیل آن به دو عنصر سبکتر شدهاند. لیز میتنر[۴] دانشمند اتریشی کشف کرد که شکافت هستۀ اورانیوم منجر به آزادسازی انرژی پیوند دهندۀ اجزای اتم میگردد. تنها چند هفته بعد یک دانشمند مجار ساکن نیویورک به نام لئو زیلارد[۵] طی آزمایشهای خود دریافت که در فرایند شکافت هستۀ اورانیوم با برخورد یک نوترون به هستۀ اورانیوم دو نوترون آزاد میشوند و برخورد این دو نوترون آزاد شده با دو اتم دیگر به شکافت آن دو میانجامد. بدین ترتیب امکان ایجاد یک فرایند مداوم و خودکار شکافت اتمهای اورانیوم امکانپذیر بود. در ماه می همان سال جمعی از دانشمندان فرانسوی و اتریشی و لهستانی تجربۀ زیلارد را در فرانسه تکرار کردند و امتیاز تولید انرژی و انفجار هستهای را به ثبت رساندند.[۶]
این تحولات در شرایطی بود که اروپا برای دومین بار در یک قرن در آستانۀ جنگی سراسری و خانمانسوز قرار داشت. آلبرت اینشتن[۷] که به مانند بسیاری از دیگر یهودیان آلمانی به امریکا مهاجرت کرده بود، به درخواست زیلارد و هموطن دیگر او ادوارد تلر[۸] نامهای به روزولت، رئیس جمهور وقت امریکا، نوشت و طی آن هشدار داد که آلمان به دنبال تولید اورانیوم غنی شده است و از او خواست تا اطمینان حاصل نماید که امریکا قبل از آلمان نازی به سلاح هستهای دست پیدا خواهد نمود.[۹]
این فرایندی بود که در نهایت به آنچه که پروژۀ منهتن[۱۰] نامیده شده انجامید. در ابتدای کار در سالهال ۱۹۴۰ و ۱۹۴۱، دانشمندان انگلیسی نیز، که با کمک دانشمندان آلمانی فراری از رژیم هیتلری، از همتایان امریکایی خود جلوتر بودند، سهم عمدهای در فرایندی ایفا کردند که جهان را دستخوش تغییر ساخت.[۱۱]
به زودی عنصر تازهای کشف شد که دارای انرژی و قدرت انفجاری بسیار بیشتری بود. پلوتونیوم در اواخر سال ۱۹۴۰ توسط گلن سیبورگ[۱۲] و همکاران او در دانشگاه کالیفرنیا کشف شد. اما این عنصر در طبیعت یافت نمیشد و سیبورگ به یکی از ایزوتوپهای آن در آزمایشگاه دست یافته بود. او این عنصر جدید را به نام پلوتو[۱۳]، الهۀ یونانی سمبل جهان زیرزمینی و ثروت، پلوتونیوم نامید.
دو سال پس از کشف پلوتونیوم، در ۲ دسامبر ۱۹۴۲ انریکو فرمی[۱۴]، فیزیکدان ایتالیایی که از حکومت فاشیست وقت ایتالیا به امریکا پناه برده بود، موفق به ساخت اولین راکتور اتمی در دانشگاه شیکاگو شد. اقدام فرمی در واقع تحقّق عملی یافتههای دانشمندان قبلی در امکان ایجاد فرایند مداوم و خودکار شکافت هستۀ اتم اورانیوم بود که علاوه بر آزاد سازی انرژی به تولید مصنوعی مقادیر قابل توجهی پلوتونیوم نیز انجامید.
به دنبال شکست آلمان، در ژوئن ۱۹۴۵ گروهی از دانشمندان درگیر در پروژۀ منهتن، به ریاست جیمز فرانک[۱۵]، یکی دیگر از دانشمندان فراری از رژیم هیتلری، و با عضویت دانشمندانی همچون زیلارد و س
یبورگ، در تاریخ ۱۷ ژوئیۀ ۱۹۴۵ با ارائۀ نامهای به ترومن رئیس جمهور وقت امریکا خواستار آن شدند که قبل از هر گونه استفاده از بمب اتمی، توان این سلاح مخرب به طور بینالمللی به نمایش گذاشته شود. آنان همچنین خواستار آن شدند که توافقی بینالمللی برای ممانعت از استفادۀ تسلحاتی از انرژی اتمی ایجاد گردد و اخطار کردند که در غیر این صورت شاهد مسابقۀ تسلیحاتی نامحدودی خواهیم بود. ولی با درخواست این دانشمندان مخالفت شد.[۱۶]
در ۱۶ ژوئیۀ ۱۹۴۵ اولین انفجار اتمی در صحرایی در ایالت نیومکزیکوی امریکا زیر نظر رابرت اوپنهایمر[۱۷] و تیم دانشمندان پروژۀ منهتن انجام شد. خبر موفقیت این آزمایش در اجلاس پوتسدام به ترومن، رئیس جمهور وقت امریکا، رسید.
در ۶ اوت ۱۹۴۵ اولین بمب اتمی با قدرت ده کیلوتن در هیروشیما مورد استفاده قرار گرفت و به مرگ یکصد و چهل هزار تن تا پایان سال ۱۹۴۵ انجامید. سه روز بعد دومین بمب اتمی بر فراز شهر ناگازاکی منفجر و موجب مرگ هفتاد هزار تن از سکنۀ این شهر تا پایان سال ۱۹۴۵ شد. کمتر از دو هفته بعد از آن بریا[۱۸]، رئیس پلیس مخفی شوروی، مأمور شد تا با تشکیل تیمی از دانشمندان هستهای و به هر قیمت دستیابی شوروی به سلاح هستهای را ممکن سازد.[۱۹] و این شروع مسابقۀ تسلیحات هستهای و فضای حاکم در روابط بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم را رقم زد.
گفتار اول – کمیسیون انرژی اتمی سازمان ملل متحد
در ۱۵ نوامبر ۱۹۴۵ ترومن به همراه آتلی[۲۰]، نخست وزیر وقت انگلیس، و مککینزی کینگ[۲۱]، نخست وزیر وقت کانادا، طی نشست سهجانبهای در واشنگتن اقدام به صدور اعلامیۀ سه کشور در مورد انرژی اتمی کردند[۲۲] و طی آن ضمن اعلام تمایل نسبت به «تبادلات بنیادین علمی برای مقاصد صلحآمیز با هر کشوری که به طور کامل به این اصل معتقد باشد»، این امر را تنها هنگامی ممکن دانستند که «پادمانهای مؤثر متقابل و قابل اعمال و مورد قبول تمامی کشورها» به منظور ممانعت از استفاده از این علوم برای مقاصد مخرب ایجاد شده باشد. ایشان همچنین پیشنهاد کردند که سازمان تازه تأسیس ملل متحد با فوریت به این مهم بپردازد.[۲۳]
این پیشنهاد در ۲۷ دسامبر ۱۹۴۵ طی نشست وزرای خارجۀ امریکا، انگلیس و شوروی در مسکو نیز طرح شد و با موافقت شوروی قرار شد کمیسیون انرژی اتمی سازمان ملل متحد[۲۴] به منظور «بررسی مشکلات ناشی از کشف انرژی اتمی و مسائل مرتبط با آن» تشکیل گردد.[۲۵]
قطعنامۀ تأسیس کمیسیون انرژی اتمی سازمان ملل متحد اولین قطعنامۀ اولین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد بود و در آن از این نهاد تازه تأسیس میخواست تا پیشنهاداتی برای:
الف) بسط تبادل اطلاعات پایۀ علمی برای مقاصد صلحآمیز میان تمامی کشورها؛
ب) کنترل انرژی اتمی به میزانی که برای تضمین استفاده از آن تنها برای مقاصد صلحآمیز لازم است؛
ج) امحاء سلاحهای اتمی و تمامی دیگر سلاحهای عمده که مناسب تخریب جمعی هستند از زرادخانۀ کشورها؛ و
د) پادمانهای مؤثر، از طریق انجام بازرسی و دیگر طرق، به منظور حمایت از کشورهای پایبند در برابر خطرات ناشی از نقض و قصور؛
ارائه نماید. [۲۶]
جزء اول – طرح آچسن-لیلینتال
[جمعه 1399-09-21] [ 06:39:00 ب.ظ ]
|