منبع پارازیت

شکل ۳- ۲: «مدل ریاضی» شنون و ویوور، ارتباطات را به عنوان فرایندی خطی و یک طرفه توصیف می کند (۱۹۴۹)
در این فرایند، منبع اطلاعات یک پیام یا زنجیره ای از پیام های ارتباطی را تولید می کند، در مرحله بعد این پیام توسط یک فرستنده تبدیل به سیگنال می شود، این سیگنال ها باید با مجرایی که به گیرنده منتهی می شود سازگار باشند. گیرنده برعکس کار فرستنده پیام را از سیگنال باز سازی می کند، سپس پیام دریافتی به مقصد (هدف) می رسد. البته سیگنال آسیب پذیر است چون ممکن است به وسیله پارازیت دچار اختلال شود.[۵۰]
شنون و ویوور برای مطالعه ارتباطات سه سطح مشخص کرده اند:
سطح الف (مسائل فنی)، با چه دقت و صحتی می توان نمادهای ارتباطی را انتقال داد؟
سطح ب (مسائل معنایی)، نمادهای منتقل شده با چه دقتی معنای مطلوب را می رسانند؟
سطح ج (مسائل تأثیرگذار)، به چه میزان معنای دریافت شده به نحو دلخواه بر رفتار مخاطب تأثیر خواهد گذاشت؟
چون معنا در پیام نهفته است به نظر شانن و ویور اصطلاح رمزگذاری صحت معنا را افزایش می دهد، ولی در اینجا عواملی فرهنگی نیز در کار هستند که الگو در وصف آنها ناتوان است، معنا همان قدر در فرهنگ نهفته است که در پیام. اینکه (الف) به طرز مؤثری با (ب) ارتباط برقرار کرده است چون (ب) به نحو مطلوب به (الف) پاسخ داده است. آنان ادعا می کنند که این سه سطح نفوذ ناپذیر نیستند، بلکه به هم مربوط و همبسته اند و الگو به رغم ریشه داشتن در سطح (الف) به خوبی در سه سطح کار می کند. نکته قابل توجّه مطالعه ارتباط در هر یک و در تمام این سطوح آن است که درک کنیم چگونه می توانیم بر صحت و کارایی فرایند بیفزاییم.[۵۱]
در این الگو منبع را تصمیم گیرنده می دانند یعنی منبع تصمیم می گیرد که کدام پیام ارسال شود یا از میان مجموعه پیام های ممکن یکی را برمی گزیند، سپس این پیام گزینش شده را انتقال دهنده به نشانه بدل می کند که از راه مجرا به گیرنده ارسال می شود.
در این الگو سه اصطلاح مطرح است:
اختلال یا پارازیت: اختلال هر چیزی است که بین انتقال و دریافت به نشانه افزوده شود بدون آنکه منبع قصد انجام آن را داشته باشد. آنها اختلال معنایی را هرگونه تحریف معنا می دانند که بر دریافت پیام در مقصد تأثیر بگذارد.
اطلاعات: «شنون و ویور به رغم ادعای شان دالّ بر اینکه در سطوح الف، ب و ج عمل می کنند، در واقع کارشان را در سطح الف متمرکز کرده اند. در این سطح آنان واژه اطلاعات را در معنایی تخصصی و فنی به کار می برند که مقدار قابل پیش بینی نشانه است یعنی بدون توجّه به محتوا و معنای معمول، شمار انتخاب هایی که بر روی فرستنده گشوده در نظر دارند.
حشو و آنتروپی: مفهوم حشو وابستگی نزدیکی به «اطلاعات» دارد، حشو یعنی یک پیام پیش بینی پذیر یا قراردادی باشد و آنتروپی متضاد حشو است.
حشو نتیجه پیش بینی پذیری زیاد و آنتروپی نشانه پیش بینی پذیری کم است، بنابراین پیامی با پیش بینی پذیری اندک را می توان آنتروپی و دارای اطلاعات بسیار دانست، برعکس پیامی با پیش بینی پذیری زیاد دارای حشو با اطلاعات کم است. مثلاً اگر به دوستی در خیابان برخورد کنید و بگویید «سلام»، پیامی با پیش بینی پذیری بسیار و حشو بسیار فرستاده اید. حشو نه تنها در ارتباطات مفید است که کاملاً حیاتی است. ارتباط به طور نظری می تواند بدون حشو شکل بگیرد، اما امکان ارتباط بدون حشو در موقعیت های عملی چنان نادر است که گویی وجود ندارد، لذا درجه ای از حشو برای ارتباط عملی ضروری است. ارتباطِ الفت ساز دارای حشو بسیار است، چون به روابط موجود دلبسته است،‌ نه به اطلاعات تازه. رفتار و کلمات قراردادی در موقعیت های میان فردی مانند احوالپرسی الفت ساز است، ارتباطی توأم با حشو که روابط اجتماعی را تثبیت و تقویت می کند.[۵۲]
 
 
 

 

 
 
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت