دسترسی متن کامل – بررسی تاثیر استراتژی های مدیریت سرمایه در گردش بر تغییرات قیمت سهام … |
۲-۱۵ نگرش های مختلف راجع به اندازه گیری نقدینگی
از دید نویسندگان مدیریت مالی، نگرش های مختلفی درباره اندازه گیری نقدینگی و مبانی اندازه گیری آن وجود دارد که به سه دسته زیر تقسیم می شوند:
برخی برای نشان دادن توانایی شرکت در انجام تعهدات کوتاه مدت صرفا وجه نقد و اوراق کوتاه مدت قابل فروش را مورد توجه قرار می دهند. این نویسندگان سایر دارایی های جاری از جمله موجودی کالا و مطالبات را در تعیین وضعیت نقدینگی موثر نمی دانند.
برخی دیگر کلیه دارایی های جاری اعم از دارایی هایی که کاملا نقد یا شبیه نقد هستند و دارایی هایی که نقد نیستند ولی قابلیت نقد شدن در دوره های کوتاه مدت را دارند در تعیین وضعیت نقدینگی شرکت موثر می دانند.
عده ای دیگر همه امکانات و دارایی های شرکت را تعیین کننده وضعیت نقدینگی می دانند. به راحتی تبدیل به نقد شود، یا اگر شرکت دسترسی سریع به منابع مالی بانکی داشته باشد و یا فرصت استفاده از اعتبار در حساب جاری را داشته باشد همه نشان دهنده نقدینگی شرکت هستند(گلافر و همکاران[۳۶] ،۱۹۹۷).
منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است |
۲-۱۶ معیارهای اندازه گیری نقدینگی[۳۷]
با توجه به دیدگاه های مختلفی که مطرح شد شاخص های متفاوتی برای اندازه گیری نقدینگی شرکت ارائه شده که در قالب دو دسته معیار سنتی و معیارهای نوین بررسی می شوند.
۲-۱۶-۱ معیارهای سنتی نقدینگی[۳۸]
نسبت های نقدینگی برای ارزیابی توانایی شرکت در پرداخت تعهدات کوتاه مدت به کار می روند. می توان از بررسی این نسبت ها به موقعیت نقدینگی کنونی شرکت و توان نگهداری آن نیز پی برد. به هر حال تعهدات کوتاه مدت را باید از منابع کوتاه مدت سنجید(دستگیر،۱۳۸۱).
در معیارهای اولیه که برای اندازه گیری نقدینگی ارائه شده تاکید داشتند که هر چه دارایی های جاری بیشتر از بدهی ها باشند میزان نقدینگی شرکت مطلوب تر است. به عبارت دیگر دارایی های جاری صرف نظر از ترکیب آن نشان دهنده نیازهای نقدی شرکت است. براساس همین دیدگاه نسبت های جاری و آنی برای اندازه گیری نقدینگی ارائه شده اند.
نسبت جاری[۳۹] : از تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری به دست می آید. نسبت جاری نشان دهنده این است که دارایی های جاری چند برابر بدهی های جاری است؟ هر چه این نسبت بزرگتر باشد، نقدینگی بهتر است(گلافر و همکاران[۴۰]،۱۹۹۷).
هرچه این نسبت بزرگتر باشد، توانایی شرکت در انجام تعهدات کوتاه مدت بیشتر خواهد بود. این نسبت را باید تنها یک نسبت ناخالص نقدینگی دانست، زیرا تک تک دارایی های جاری را نشان نمی دهد. شرکتی که دارایی های جاری آن از موجودی نقد و حساب های دریافتنی تشکیل شده است، از شرکتی که دارایی های جاری آن از موجودی های جنسی شکل گرفته است، موقعیت نقدینگی بهتری دارد(دستگیر،۱۳۸۱).
ایراد نسبت جاری این است که به درجات مختلف نقدینگی اقلام دارایی های جاری توجه نمی شود. به عبارت دیگر در این شاخص سرعت تبدیل به نقد شدن موجودی کالا برابر سرعت تبدیل به نقد شدن سایر اقلام دارایی های جاری شرکت فرض می شود، در حالی که در دوره عملیات شرکت مطالبات می بایست مرحله فروش و وصول را طی کند تا تبدیل به نقد شود. البته در نسبت جاری به همه تعهدات و بدهی های شرکت هم یک وزن داده شده در حالی که زمان سر رسید آنها متفاوت است(گلافر و همکاران[۴۱]،۱۹۹۷).
نسبت آنی[۴۲] : این نسبت همانند نسبت جاری است با این تفاوت که در این نسبت، موجودی های جنسی که دیرتر نقد می باشد، در رده دارایی های جاری نیامده است. نسبت آنی، بیشتر روی موجودی های نقدی، اوراق بهادار قابل فروش و حساب های دریافتنی پافشاری می کند و آنها را نسبت به تعهدهای کوتاه مدت می سنجد، و از دیدگاه سنجش نقدینگی،اهمیتی بیش از نسبت جاری دارد(دستگیر،۱۳۸۱).
چون قابلیت نقد شدن موجودی کالا کم است در نتیجه آنرا در تعیین وضعیت نقدینگی موثر نمی دانند و در نسبت آنی دارایی های جاری پس از کسر موجودی کالا، مبنای محاسبه قرار می گیرد. گرچه با این طریق تا حدی مشکلات نسبت جاری برطرف می شود، ولی همچنان برخی ایرادات نسبت جاری باقی است. متفاوت بودن قابلیت نقد شدن وجه نقد و حساب های دریافتنی در محاسبه نسبت آنی نیز مد نظر قرار نمی گیرد. همچنین در این نسبت فرض شده که انواع بدهی های جاری دارای وزن یکسانی هستند. گرچه درجه تبدیل به نقد شدن موجودی کالا پایین تر است ولی نباید موجب حذف کامل آن در اندازه گیری قدرت نقدینگی شود(گلافر و همکاران[۴۳]،۱۹۹۷).
روشی برای رفع ایرادات معیارهای سنتی اندازه گیری نقدینگی
ایراد اصلی معیارهای سنتی اندازه گیری نقدینگی شرکت ها این است که در خصوص دارایی های جاری، قابلیت نقد شدن و در مورد بدهی های جاری سرعت بازپرداخت بدهی ها مد نظر قرار نمی گیرد. برای رفع این ایراد به جای استفاده از این شاخص، می توانیم از مجموعه ای از شاخص هایی که به هم مرتبط هستند، استفاده کنیم. این نحوه اندازه گیری را معیارهای مرتبط نام گذاری می گنیم و جزییات آن به شرح زیر است:
نسبت جاری را به عنوان معیار اصلی نقدینگی در نظر می گیریم.
برای تعیین قابلیت نقد شدن مطالبات، دوره وصول مطالبات را محاسبه می کنیم.
برای تعیین قابلیت نقد شدن موجودی کالا دوره نگهداری موجودی کالا را محاسبه می کنیم.
برای تعیین زمان بازپرداخت بدهی های جاری دوره حساب های پرداختنی را محاسبه می کنیم(جهانخانی و طالبی،۱۳۷۸).
پس از محاسبه نسبت جاری ممکن است به این نتیجه برسیم که شرکت در مقایسه با متوسط صنعت دارای مازاد نقدینگی، کمبود نقدینگی یا حد مناسب نقدینگی است. این نتیجه گیری در این مرحله برای اظهار نظر کافی نیست برای اطمینان از اینکه اجزا تشکیل دهنده نسبت جاری مشابه صنعت هستند، دوره وصول مطالبات شرکت را با متوسط صنعت مقایسه می کنیم. اگر دوره وصول مطالبات شرکت طولانی تر یا کوتاه تر از متوسط صنعت باشد به این نتیجه می رسیم که کیفیت مطالبات شرکت با صنعت متفاوت است ولی اگر با محاسبه دوره وصول به این نتیجه می رسیم که دوره وصول مطالبات شرکت طولانی تر از صنعت باشد مناسب بدون نقدینگی شرکت زیر سوال می رود در مورد موجودی کالا نیز به همین روش عمل می کنیم و دوره نگهداری موجودی کالای شرکت را با متوسط صنعت مقایسه می کنیم. در مورد حساب های پرداختنی نیز دوره حساب های پرداختنی شرکت را با متوسط صنعت مقایسه می کنیم. به هر حال طولانی تر بودن دوره نگهداری موجودی کالا نتایج حاصل از مقایسه نسبت جاری را تحت تاثیر قرار می دهد، البته دوره حساب های پرداختنی نیز اگر از متوسط صنعت بیشتر باشد، نقطه مثبتی در محاسبه و اظهار نظر در مورد نقدینگی شرکت به حساب نمی آید. چون دوره های طولانی تر حساب های پرداختنی نشان دهنده عدم توانایی و یا عدم تمایل شرکت در ایفای به موقع تعهدات است مگر اینکه ثابت شود که بستانکاران شرکت فرصت های طولانی
تری در اختیار شرکت قرار داده اند.
دو ایراد اصلی به روش تحصیلی فوق وارد است:
در اختیار نبودن بعضی از نسبت های متوسط صنعت
روش مطرح شده متکی بر مقایسه با متوسط صنعت بوده و همیشه متوسط صنعت ملاک مناسبی برای همه شرکت ها نیست و باید ملاحضات دیگری هم مورد توجه قرار بگیرد(سایمن[۴۴] ،۱۹۸۸).
دوره وصول مطالبات، دوره نگهداری کالا و دوره حساب های پرداختنی
متوسط حساب های دریافتنی / فروش = گردش حساب های دریافتنی[۴۵]
متوسط موجودی ها / بهای تمام شده کالای فروش رفته = گردش موجودی ها[۴۶]
این نسبت ها تعداد دفعاتی که حساب های به وجه نقد و یا به موجودی ها تبدیل می شوند را نشان می دهد. اگر این نسبت ها را به صورت روز بنویسیم دوره نگهداری موجودی کالا را نشان می دهد.
گردش حساب های دریافتنی / ۳۶۵ = دوره وصول مطالبات[۴۷]
گردش موجودی ها / ۳۶۵ = دوره نگهداری موجودی کالا[۴۸]
حساب های پرداختنی هم به صورت زیر است:
متوسط حساب های پرداختنی / خرید = گردش حساب های پرداختنی[۴۹]
گردش حساب های پرداختنی / ۳۶۵ = دوره حساب های پرداختنی[۵۰]
از آنجا که حساب های دریافتنی و موجودی ها، دارایی هستند و از طرفی حساب های پرداختنی جز بدهی ها است، برای تعیین سرمایه در گردش مورد نیاز، تامین مالی به صورت زیر بر آورد می شود:
(دوره حساب های پرداختنی ـ دوره نگهداری موجودی کالا + دوره وصول مطالبات) = دوره تامین مالی مورد نیاز
[جمعه 1399-09-21] [ 12:16:00 ب.ظ ]
|