نهادینه کردن قواعد رسمی سازمان

 

 

 

 

 

۲-۸-۲-۲- انواع یادگیری از دیدگاه ارجریس و شون
آرجریس و شون[۷](۱۹۷۸)، یادگیری سطح بالا را به یادگیری دو حلقه ای می شناسند. یادگیری دو حلقه ای زمانی اتفاق می افتد که سازمان خطاها را کشف و اصلاًح می کند و هنجارها، رویه ها، سیاست ها و هدف‌های موجود را زیر سؤال می برد و به تعدیل و اصلاًح آن ها می پردازد. آنان نوع سومی از یادگیری تحت عنوان یادگیری ثانویه یا یادگیری سه حلقه ای را معرفی می کنند.
یادگیری ثانویه (Deutero Learning) زمانی اتفاق می افتد که سازمان ها یاد بگیرند که چگونه یادگیری تک حلقه ای و دو حلقه ای را اجرا کنند. به عبارت دیگر، یادگیری سه حلقه ای توانایی یادگرفتن درباره یادگیری است. مارکوارت به پیروی از آرجریس و شون این نوع یادگیری را یادگیری در رابطه با یادگیری تعریف می کند.
به نظر وی وقتی سازمان در یادگیری ثانویه درگیر می شود، اعضایش از زمینه های سازمان قبلی برای یادگیری آگاه می شوند. افراد کشف می کنند که چه چیزی انجام داده اند که یادگیری را تسهیل کرده یا مانع شده است. تا بتوانند استراتژی های جدیدی را برای یادگیری ابداع کنند.
۲-۸-۲-۳- انواع یادگیری از دیدگاه مایکل مارکوارت
مایکل مارکوارت (۱۹۹۵)، دسته بندی دیگری شامل ۳ نوع یادگیری سازمانی ارائه می کند که تفاوت های اندکی با انواع یادگیری سازمانی که در بالا معرفی شدند، دارند. در این تقسیم بندی انواع یادگیری سازمانی عبارتند از:
یادگیری انطباقی (Adaptive Learning)
یادگیری پیش گیرانه Learning) Anticipatory)
یادگیری عملی (Action Learning).
۲-۸-۲-۳-۱- یادگیری انطباقی
یادگیری انطباقی زمانی اتفاق می افتد که یک فرد یا سازمان از تجربه و ارزیابی عملکرد گذشته خود یاد می‌گیرد، فرایند یادگیری انطباقی خود شامل چهار مرحله است که عبارتند از:‌
سازمان اقدام به فعالیتی می کند که در جهت دستیابی به هدف از پیش تعیین شده است.
فعالیت سازمان منجر به نتیجه ای داخلی یا خارجی می شود.
تغییر به وجود آمده از جهت هم سازی با هدف تجزیه و تحلیل می شود.
یک فعالیت به وجود آمده از جهت هم سازی با هدف تجزیه و تحلیل می شود.
به عقیده مارکوارت یادگیری انطباقی، حرکت از عمل به نتیجه، ارزیابی نتایج و سپس بازخور است. این یادگیری را می توان به ترتیب ذیل نمایش داد:‌
فعالیت نتیجه داده های بدست آمده انعکاس در تقسیم بندی مارکوارت، یادگیری انطباقی می تواند تک حلقه یا دو حلقه ای باشد.
یادگیری تک حلقه ای برای کسب اطلاعات و پایدار کردن و حفظ سیستم های موجود متمرکز است وتأکید آن بر تشخیص و تصحیح خطا است.
یادگیری دو حلقه ای عمیق تر است و شامل پرسش از خود سیستم و اینکه اساساً چرا خطا ها با مؤفقیت ها به وقوع پیوسته اند. یادگیری دو حلقه ای توجه خود را به ساختارها و هنجارهای زیر بنایی معطوف می کند به طور خلاصه می توان دو نوع یادگیری تک حلقه ای و دو حلقه ای را در مدلی ساده مطابق شکل ۲-۶ با یکدیگر مقایسه کرد.
در نوع تک حلقه ای فرد، تیم و سازمان به عنوان کنش گر، رفتار یا عمل خود را انجام داده سپس بازخور خطاهای عمل خود را مشاهده و ادراک نموده و اقدام به تصحیح عمل خود کرده، مجدداً عمل جدیدتر را انجام می دهد. در این فرایند برای کنش گر یادگیری ایجاد شده، می تواند بر پایه یادگیری به تصحیح و تطبیق عمل خود بپردازد. این نوع یادگیری از فرایند شکل ۲-۷ پیروی می کند (مارکوارت، ۱۹۹۵).
شکل ۲-۶: فرایند یادگیری تک حلقه ای
شکل ۲-۷: مقایسه یادگیری دوحلقه و تک حلقه
شاین (۱۹۹۲)، اشاره می کند که اغلب سازمان ها و افراد تمایلی به درگیری در یادگیری دو حلقه ای ندارند. زیرا این نوع یادگیری شامل در معرض دید قرار دادن خطاها و اشتباهات و نیز پرسش گری در رابطه با مفروضات، هنجارها، و ساختارها و فرایندهای موجود است (مارکوارت، ‌۱۹۹۵: ‌۵۹)‌. جان براون مدیر شرکت بریتیش پترولیوم، فلسفه خود را درباره یادگیری انطباقی چنین بیان می کند. هرگاه عملی را مجدداً انجام می دهیم، باید حتما آن را بهتر از دفعه قبل انجام دهیم.
۲-۸-۲-۳-۲- یادگیری پیش گیرانه
یادگیری پیش گیرانه زمانی اتفاق می افتد که سازمان از آینده مورد انتظار می آموزد. این نوع یادگیری حرکت از چشم انداز به ارزیابی و سپس عمل (اقدام) است که به دنبال اجتناب از نتایج و تجربیات منفی از طریق تعریف بهترین فرصت های آینده و کشف راه هایی برای دستیابی به آن در آینده است. یادگیری پیش‌گیرانه را می توان به صورت زیر نمایش داد:
دورنما یا چشم انداز انعکاس شیوه عمل
این نوع یادگیری توانست شرکت رویال داچ شل[۸] را آماده‌ی رویارویی با کاهش شدید قیمت نفت نماید. هنگامی که قیمت نفت کاهش پیدا کرد، شل تنها شرکت نفتی بود که به مهارت ها ومنابع سازمانی مجهز بود. به عبارت دیگر کارکنان این شرکت خود ارزیابی کننده و خلاق تر بوند.
۲-۸-۳-۳-۳- یادگیری عملی
یادگیری عملی توسط رجینالد ریوانز[۹] (۱۹۸۳)، یکی از معماران اولیه مفهوم سازمان یادگیرنده مطرح شده است. این نوع یادگیری شامل کار بر روی مسائل واقعی تمرکز بر یادگیری حاصل شده و به کار بستن واقعی راه حل هاست. از نظر وی یادگیری بدون عمل اتفاق نمی افتد و عملی بدون یادگیری وجود ندارد. معادله یادگیری عبارتست از:‌
پرسش جدید: پرسش + آموزش برنامه ریزی شده (دانش مورد استفاده روزمره) = یادگیری
و یا به صورت خلاصه: L= P+Q (مارکوارت، ۱۹۹۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت