المعارف آموزش عالی، ۱۳۸۳).
۲-۶ سیر تحولات گزینش دانشجو در ایران:
۲-۶-۱ تاریخچه کنکور:
مطالعه اسناد و مدارک مربوط به گزینش دانشجو برای مراکز آموزش عالی نشان می دهد که به تاسیس دارالمعلمین عالی در ۱۳۰۷ و دانشگاه تهران در ۱۳۱۲ و دانشسرای عالی تهران در ۱۳۱۳ و بتدریج دانشگاههای مختلف در تهران و مراکز استان ها ، موضوع انتخاب دانشجو برای این مراکز عالی آموزشی از موضوعات مهم و مورد توجه شورای عالی معارف، شورای عالی فرهنگ، و وزارتخانه های معارف، اوقاف صنایع مستظرفه و فرهنگ شد و عده ای از فارغ التحصیلان مدارس متوسطه طبق ضوابطی برای ورود به دانشگاه یا مراکز تربیت معلم عالی پذیرفته می شدند. به دلیل اینکه تعداد داوطلبان در فاصله زمانی ۱۲۹۰ تا ۱۳۳۷ زیاد نبود و دانشگاهها و موسسات آموزش عالی ایران ظرفیت پزیرش تعداد قابل توجهی از داوطلبان را داشتند، لذا در گزینش دانشجو ضوابطی عمومی و اختصاصی لحاظ می شد و به تناسب نیاز، هر دانشگاه یا مرکز عالی از داوطلبان امتحان به عمل می آورد و ظرفیت مرکز خود را در رشته های مورد نیاز در سطح لیسانس تامین می نمود و در موارد اندکی نیز این امر در مورد داوطلبان کارشناسی ارشد و دکترای علوم پزشکی انجام می شد (صافی به نقل از اردبیلی، ۱۳۷۴).
۲-۶-۲ ضرورت گزینش دانشجو:
ضرورت انتخاب از میان داوطلبان ورود به آموزش عالی پدیده ای است که شروع آن به چند دهه قبل باز می گردد.در این خصوص، دلایل و توجیهات گوناگونی وجود دارد، از جمله: ۱- تقویت نظریه نخبه گرایی پس از بروز جنگ جهانی دوم به دلیل عدم تعادل بین تعداد داوطلبان و ظرفیت طبیعی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در نتیجه افزایش تقاضای اجتماعی و بروز پدیده ای به نام انفجار دانش ۲- کمبود نیروی انسانی(استاد) فضا و آزمایشگاه ۳- پایین آمدن احتمالی سطح استانداردهای توانایی و دانش در بین دریافت کنندگان مدرک پایان آموزش متوسطه تقریبا در همه کشورهای جهان ۴- تحت فشار قرار گرفتن موسسات آموزش عالی از جانب ازدیاد داوطلبان ورود به آموزش متوسطه در اثر رشد جمعیت ۵- ارتقای کلی سطح آرزوها و خواستههای والدین و جوانان در جامعه های متحول شده پس از جنگ و۶- در مواردی، پاسخگویی دقیق به نیازهای نیروی انسانی بخش های اقتصادی کشورهایی با نظام برنامه ریزی متمرکز و ازپیش تعیین شده. به این ترتیب، چه در کشورهایی که سیاست محدودیت تعداد قبولشدگان در آموزش عالی را دنبال می کنند و چه آنهایی که ورود به آموزش عالی را برای همه داوطلبان به عنوان یک حق در نظر می گیرند، گزینش دانشجو بر مبنای انگیزه های گوناگونی شکل یافته و بر اساس دانشگاه یا سیاستهای کلی هر کشور متفاوت است، اما در همه موارد، سعی بر این است که به انتخاب فرد اصلح منجر شود و به دانشگاهها و مدارس عالی این امکان داده شود که از بین داوطلبان متعدد بهترین آنان را انتخاب کنند(نورشاهی، ۱۳۷۷).
مطالعه اسناد و مدارک مربوط به گزینش دانشجو برای مراکز آموزش عالی نشان می دهد که به تاسیس دارالمعلمین عالی در ۱۳۰۷ و دانشگاه تهران در ۱۳۱۲ و دانشسرای عالی تهران در ۱۳۱۳ و بتدریج دانشگاههای مختلف در تهران و مراکز استان ها ، موضوع انتخاب دانشجو برای این مراکز عالی آموزشی از موضوعات مهم و مورد توجه شورای عالی معارف، شورای عالی فرهنگ، و وزارتخانه های معارف، اوقاف صنایع مستظرفه و فرهنگ شد و عده ای از فارغ التحصیلان مدارس متوسطه طبق ضوابطی برای ورود به دانشگاه یا مراکز تربیت معلم عالی پذیرفته می شدند. به دلیل اینکه تعداد داوطلبان در فاصله زمانی ۱۲۹۰ تا ۱۳۳۷ زیاد نبود و دانشگاهها و موسسات آموزش عالی ایران ظرفیت پزیرش تعداد قابل توجهی از داوطلبان را داشتند، لذا در گزینش دانشجو ضوابطی عمومی و اختصاصی لحاظ می شد و به تناسب نیاز، هر دانشگاه یا مرکز عالی از داوطلبان امتحان به عمل می آورد و ظرفیت مرکز خود را در رشته های مورد نیاز در سطح لیسانس تامین می نمود و در موارد اندکی نیز این امر در مورد داوطلبان کارشناسی ارشد و دکترای علوم پزشکی انجام می شد (صافی به نقل از اردبیلی، ۱۳۷۴).
انجام آزمون ورود به دانشگاه و استفاده از تست برای انجام این امر، اولین بار در سال ۱۳۳۷ صورت گرفت ( صافی به نقل از حسینی، ۱۳۷۱).
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، عدم تناسب بین ظرفیت وتقاضا برای ورود، در مورد بعضی رشته ها که در جامعه از موقعیت بهتری برخوردار بودند، برای نخستین بار منجربه برگزاری مسابقه ورودی در تعدادی از دانشکده های دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۴۱، نظارت بر آموزش عالی و هماهنگی امور دانشگاهها بر عهده شورای مرکزی دانشگاهها واگذار شد(نورشاهی،۱۳۷۷).
در سال ۱۳۴۳ آزمون ورودی مورد انتقاد قرار گرفت و دانشگاهها بار دیگر به طور مستقل به پذیرش دانشجو اقدام کردند .پس از تاسیس وزارت علوم وآموزش عالی این وزارت در بهمن ماه ۱۳۴۷ به تاسیس مرکز آزمون شناسی با هدف احتراز از اتلاف وقت داوطلبان و نیز یکسان و عینی نمودن امتحانات، اقدام نمود و بار دیگر، مسابقات ورودی دانشگاهها و موسسات به صورت سراسری و متمرکز برگزار شد. در نخستین امتحان ورودی سراسری به شیوه نوین، ۱۲ دانشگاه شرکت داشتند و داوطلبان می توانستند، از بین ۳۰ رشته تحصیلی در ۱۲ مرکز آموزشی، ۱۰ رشته را با توجه به نوع مدرک پایان متوسطه وشرایط پذیرش دانشگاهها و نیز میزان علاقه خود انتخاب نمایند(مجتهدی،۱۳۷۲).
پس از پیروزی انقلاب، نخستین آزمون سراسری در سال ۱۳۵۸ به دو روش متمرکز و نیمه متمرکز
و بدون شرط سنی برگزار شد. در سال ۱۳۶۱ آزمون سراسری فقط برای رشته های پزشکی،وفنی- مهندسی، کشاورزی، الهیات و معارف اسلامی برگزار شد.در همین سال بود که داوطلبان کنکور را به سه دسته تقسیم کردند و برای هر دسته سهمیه جداگانه ای اختصاص دادند، این سه دسته عبارت از:
الف- داوطلبان وابسته به نهادهای انقلاب اسلامی
ب- داوطلبان آزاد
ج- داوطلبان منطقه ای
سهمیه هریک از گروههای مذکور حدودا یک سوم کل ظرفیت دانشگاهها وموسسات آموزش عالی بود و مقرر شد داوطلبان سهمیه منطقه ای و سایر نهادها، در صورت لزوم وبه تشخیص دانشگاه محل تحصیل، برای هم سطح شدن با سایر دانشجویان، حداکثر به مدت یک سال در کلاس های تقویتی دانشگاهی شرکت کنند و در پایان هر نیم سال امتحان دهند. کسانی که طرف مدت یک سال، آمادگی لازم را کسب نمی کردند می بایست از دانشگاه اخراج می شدند(همان منبع).
جریانهای فعال در نظام آموزش عالی ایران به دو بخش اصلی دولتی و غیردولتی تقسیم میشوند. در بخش دولتی تأمین نیروی انسانی آموزشدیده و متخصص موردنیاز کشور بر عهده وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است، ولی در عین حال سایر وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی نیز به نحوی در تربیت نیروی انسانی متخصص مشارکت دارند. در بخش غیردولتی نیز دانشگاه آزاد اسلامی و مؤسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی بهعنوان متولیان ارائه دورههای عالی تحصیلی در کشور فعالیت میکنند. دورههای آموزش عالی در ایران به دو صورت حضوری و نیمهحضوری(آموزش باز و از راه دور) برگزار میشود. آموزش حضوری بخش اصلی آموزش عالی در کشور را تشکیل میدهد و در قالب دورههای روزانه و شبانه اجرا میشود(گزارش ملی آموزش عالی ایران). آموزش نیمهحضوری شکل جدیدی از آموزش عالی در جهان بهشمار میرود که امروزه به دلیل ویژگیهای خاص خود در اکثر کشورهای پیشرفته جهان نیز به مرحله اجرا درآمده است و با بهرهگیری از روشهای جدید آموزشی شعاع خدمترسانی آموزش عالی را از محدوده کلاس و دانشگاه محلی فراتر برده و با استفاده از تکنولوژی پیشرفته مرزهای کشور را درنوردیده و در داخل کشور نیز دورترین نقاط حتی شهرهای کوچک با حداقل نفرات را زیر پوشش داده است(صدیقی و همت، ۱۳۷۱؛ به نقل از فرجاللهی، ۱۳۸۵)
در کشور ما به دلیل میزان بالای تقاضای آموزش عای(داوطلبان) و عرضه محدود آن(ظرفیت محدود دانشگاهها)، آزمون سراسری دانشگاهها به مهمترین رخداد آموزشی(بلکه چالش آموزشی) کشور تبدیل شده است؛ رخدادی که در آن حجم وسیعی از نیروهای انسانی درگیر هستند و روح و روان بسیاری از افراد جامعه، هزینه و منابع بسیاری را بهخود اختصاص داده و آسیبهای مختلف اجتماعی- فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و فنی- روشی را موجب شده و از چالشهای اصلی کشور مطرح شده است(دفتر مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۴).
۲-۷ تحصیلات تکمیلی در ایران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت