کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو



  فیدهای XML
 



پیشگفتار

علاقه­مندی من به موضوع مدیریت استراتژیک از سال 1377، زمانی که نسخه انگلیسی چاپ دوم کتاب “مفهوم و فرآیند استراتژی[1]” نوشته آرنولد هَکس[2] و پس از آن چاپ اول کتاب “برنامه­ریزی و مدیریت استراتژیک”ِ جان پیِرس و ریچارد رابینسون ترجمه دکتر سهراب خلیلی شورینی به دستم رسید، آغاز شد. بعدها با مطالعه کتاب های “خط­مشی سازمان” و سپس “استقرار مدیریت استراتژیک”ِ ایگور انسوف و نهایتاً با مطالعه چاپ اول “مدیریت استراتژیک”ِ فرد آر دیوید، ترجمه دکتر علی پارساییان و دکتر سیدمحمد اعرابی که در 1379 منتشر شد و “مبانی مدیریت استراتژیک”ِ دیوید هانگر، ترجمه دکتر سید محمد اعرابی و داود ایزدی که به همت دفتر پژوهش­های فرهنگی به زیور طبع آراسته شد، تلاش کردم تا حد ممکن دانش خود را در این زمینه از علم مدیریت گسترش دهم. اما آنچه بیش از همه مرا تحت تاثیر قرار داد، موضوعی بود که در بعضی از این کتاب­ها به صورت تلویحی و به خصوص در برخی از مقالات مجله هاروارد بیزنس ریویو[3] به صورت مستقیم اشاره شده و عبارت از این است که بسیاری از استراتژی­های “به­درستی­تدوین­شده” هرگز در مرحله اجرا به موفقیت نمی­انجامند.

از ابتدای مواجهه­ام با مفهوم مدیریت استراتژیک مدتی وقت صرف آن شد تا متوجه شوم اصولاً مفهوم “اجرای استراتژی[4]” چیست. برداشتی که تا قبل از آن داشتم -و شاید هنوز هم بسیاری از کسانی که خود را استراتژیست و استراتژی­دان می­دانند دارند- این بود که اجرای استراتژی یعنی پیاده­سازی آن در عمل در سازمان، یعنی فرضاً اگر استراتژی ما “کاهش هزینه ها”ست باید برویم و در داخل سازمان در همه فعالیت­ها هزینه­ها را کاهش دهیم، یعنی اینکه برای تولید خودرو به جای پیچ و مهره 1000 تومانی، نوعِ 400 تومانیِ مشابه را به­کار بگیریم …. و این یعنی “اجرای استراتژی”!

بعدها با مطالعه کتب و مقالاتی در این ارتباط، متوجه شدم منظور از اجرای استراتژی این نیست، بلکه این همان مساله­ای است که ما از آن به عنوان “عملیات[5]” یاد می­کنیم؛ این نوع از مسایل اصولاً در سطح استراتژیک مطرح نمی­شوند. در نهایت متوجه شدم موضوع اصلی که در اجرای استراتژی باید به آن توجه نمود، ایجاد هماهنگی بین استراتژی سازمان، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، تکنولوژی سازمانی و واحدهای وطیفه­ای مثل بازاریابی، تولید، منابع انسانی، تحقیق و توسعه و … است. این پارامترها را اصولاً می­توان به دو دسته تقسیم کرد:

  • دسته نخست، همان­هایی هستند که با استفاده از آرای اسکات، دفت و … آنها را “عناصر سازمانی” نام نهادم، یعنی موضوعاتی که در نمودار سازمانی شرکت نمی­توان برای آنها یک پُست مشخص با این عنوان یافت که متولّیِ مستقیم آن باشد.
  • دسته دوم، آنهایی هستند که جزو واحدهای وظیفه­ای سازمان محسوب می­شوند و می­توان برای هر یک از آنها یک متولّیِ مشخص در سازمان یافت. این نوع از پارامترهای سازمانی، خود دارای استراتژی­های وظیفه­ای هستند که از طریق این استراتژی­ها با استراتژی کلان سازمان هماهنگ می­شوند (هماهنگی عمودی).

اما بیشترین انرژی در مرحله اجرای استراتژی روی پارامترهای دسته نخست، یعنی همان عناصر سازمانی، صرف می شود. به نظر می رسد دلیل عدم موفقیت بسیاری از استراتژی­های به­درستی­تدوین­شده در عمل، همین عدم هماهنگی بین عناصر سازمانی با یکدیگر است، آن نوع از هماهنگی که می­توان از آن به عنوان “هماهنگی افقی” یاد کرد.

اینکه موضوع “هماهنگی راهبردی بین عناصـر سازمانی” را به عنوان موضوع این پایان­نامه اننتخاب کردم، امری تصادفی نیست. از دیدگاه یک خواننده متون مدیریت استراتژیک، احساس می­کنم بحث “اجرای استراتژی” از اهمیت و اولویت بالایی در مدیریت استراتژیک برخوردار است. در باب تدوین استراتژی و انواع آن بحث­های زیادی مطرح شده و مدل­های مختلفی معرفی شده است. در مورد کنترل استراتژیک هم -تا آنجایی که مطالعه کرده­ام- هنوز یک اِجماع کلی و مرزبندی مشخص بین کنترل عملیاتی و کنترل استراتژیک وجود ندارد و نمی­توان آنها را به­طور کامل از هم متمایز نمود؛ به فرضِ تمایزِ کامل هم، اصول و قواعد کلّی حاکم بر انواع کنترل، تقریباً مشابه و یکسان است. اما در این بین، آنچه علی­رغم تازگی و نو بودن مفهومش کمتـر مورد توجـه قرار گرفته، بحـث “اجرای استراتژی” است؛ بحثی که همان­طور که پیش­تر گفتم، حتی بسیاری از دانشجویان و استراتژی­دانان هم شهودِ مناسبی نسبت به آن ندارند، چه رسد به اینکه به مدل­سازی و تدوین الگویی برای آن بپردازند. این مساله نه فقط در داخل کشور وجود دارد، بلکه در بسیاری از متونی که از نویسندگان خارجی مطالعه کرده­ام نیز همین عدم درک صحیح از این مفهوم وجود دارد. بنابراین به نظر می­رسد این بحث هنوز جای کار دارد و می­توان در این رابطه دیدگاه­های مختلفی را مطرح کرد.

در سال 1380 در جستجوهای اینترنتی که انجام دادم به مقاله­ای با عنوان “تئوری نقاط مرجع استراتژیک[6]” برخوردم. این مقاله که در 1996 در مجله مدیریت استراتژیک[7] چاپ شده، تلاش می­کند چارچوبی برای تصمیم­گیری سازمان­ها و تفاوت آنها با هم ارایه کند. این تئوری عواملی مثل میزان توجه به داخل سازمان، میزان توجه به محیط و زمان را به عنوان سه مرجع (سه SRP) معرفی می­کند و معتقد است از طریق این سه عامل می­توان بین سازمان­ها تمایز قایل شد.

در این پایان­نامه تلاش شده تا با بهره­گیری از مفهوم نقاط مرجع استراتژیک به عنوان عامل تمایز و ایجادکننده رابطه بین عناصر سازمانی (با تعریف و بهره­گیری از دو SRPِ میزان توجه به داخل/خارج و میزان کنترل)، بین عناصر سازمانیِ استراتژی، ساختار، فرهنگ و تکنولوژی سازمانی هماهنگی برقرار شود. مشخصاً برای رسیدن به این منظور متدولوژی­ها و شیوه­های مختلفی را می­توان به کار گرفت، حتی همه دسته­بندی­های ارایه­شده را می­توان با استفاده از دیدگاه­های مختلف مردود دانسته و شیوه دیگری را پیشنهاد داد. با علم به اینکه این دسته­بندی­ها و این تعریف از “برقراری هماهنگی” قابل بحث و تغییر است، اما از آنجایی که تلاش شده از یک مبنای علمی برای دسته­بندی و ایجاد هماهنگی استفاده شود، بدون در نظر گرفتن سلیقه­های مختلف می­توان این پژوهش را قابل تامل دانست.

به منظور خلاصه نمودن عنوان تحقیق و بیان شفاف آن، از عبارت “سازمان مبتنی بر نقاط مرجع استراتژیک” استفاده کرده­ام که نیم­نگاهی هم به کتاب “سازمان اسنراتژی­محور”ِ کاپلان و نورتون دارد. در اینجا سعی نموده­ام تا از طریق روش­های مستدل ثابت کنم که این، استراتژی نیست که محوریت سازمان را تشکیل می­دهد و سایر عناصر را به دور خود جمع می­کند؛ بلکه باید این نقش را برای نقاط مرجع استراتژیک قایل بود، باید نقاط مرجع استراتژیک را مبنای تمایز بین سازمان­ها دانست، در واقع نقاط مرجع سازمان هستند که مبنایی برای دسته­بندی عناصر سازمان و تصمیم­گیری در مورد نوع و ارتباط آنها ارایه می­دهند. به هر حال این بحث خود می­تواند عنوان یک پژوهش دیگر باشد، لذا بیش از این به آن پرداخته نمی­شود.

بر خود لازم می­دانم از زحمات آقای دکتر اعرابی به عنوان استاد راهنمای پایان­نامه، آقای دکتر افجه به عنوان استاد مشاور و آقای دکتر مظلومی به عنوان استاد داور تشکر کنم. امیدوارم این پژوهش بتواند فتح بابی باشد برای پژوهش­های بعدی، تا هم اجرای استراتژی آن­گونه که باید و شاید مورد توجه قرار گیرد و هم دیگر پژوهش­گران ایرانی بتوانند در گسترش مرزهای دانشِ مدیریت نقش قابل­توجهی ایفا نمایند.

1-1- مقدمه:

از زمانی که بحث مدیریت استراتژیک در محافل مدیریتی جهان به صورت جدی مطرح شده است، همواره دانشمندان این علم از جمله انسف، کویین، مینتزبرگ، همل، پورتر و… به دنبال شیوه‌هایی برای تعیین استراتژی‌های ژنریک (به معنای استراتژی‌های قابل کاربرد در شرکت‌های مختلف) بوده‌اند. در این راه بسیاری از این دانشمندان مدل‌ها و الگوهایی را پیشنهاد داده‌اند که برخی از آنها به واسطه انسجام و جامعیت کافی،‌ ماندگار شده و برخی دیگر از این الگوها به فراموشی سپرده شده‌اند.

با داغ‌تر شدن بحث مدیریت استراتژیک، برخی از شرکت‌های صنعتی و مشاوره‌ای از جمله جنرال الکتریک و گروه مشاوران بوستون نیز به صف الگوپردازان و مدل‌سازان حوزه مدیریت استراتژیک پیوستند. از مهم‌ترین ره‌آوردهای این تحقیقات و الگوپردازی‌ها می‌توان به مفاهیم و مدل‌های زیر اشاره کرد:

  • استراتژی‌های رقابتی پورتر
  • استراتژی‌های چهارگانه مایلز و اسنو
  • سه الگوی استراتژی‌سازی مینتزبرگ
  • استراتژی‌های تغییر کویین
  • پنج پی (5P’s) مینتزبرگ
  • مدل استراتژی-ساختار-تکنولوژی وودوارد
  • چارچوب ارزیابی داخلی-خارجی و انتخاب استراتژی جنرال الکتریک (GE-IE)
  • ماتریس بررسی محیط و استراتژی‌سازی SWOT
  • ماتریس انتخاب استراتژی گروه مشاوران بوستون (BCG)
  • ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک (SPACE)
  • ماتریس استراتژی اصلی کریستنسن (Grand Strategy)

و…

1-2-  موضوع تحقیق

گرچه این مفاهیم و الگوها، رویکردهای مختلفی به “استراتژی” و “مدیریت استراتژیک” دارند، اما اکثریت قریب به اتفاق آنها می‌کوشند:

  • شیوه‌هایی برای تعیین استراتژی معرفی کنند.
  • استراتژی‌های استانداردشده و اصلی را که قابل اجرا در بنگاه‌ها و صنایع مختلف است ارایه نمایند.
  • ارتباط این استراتژی‌ها را با ابعاد و شرایط سازمان‌ها بیان کنند.

از سه کارکرد فوق، مورد آخر از پویایی و اهمیت خاصی برای سازمان‌ها برخوردار است، چرا که موفقیت اجرای استراتژی را در سازمان تضمین می‌کند.

حال سوال اساسی این است:

ارتباط استراتژی با این عوامل چگونه است؟ به عبارت دیگر، چه نوع سازمانی، با چه ساختار، اندازه، فرهنگ، نیروی انسانی، تکنولوژی و و چه دیدگاهی برای اداره سازمان، بهتر است از چه نوع استراتژی بهره گیرد؟

به عنوان مثال باید دانست شرکتی که در یک محیط پویا با فرهنگ سازمانی منعطف کار می‌کند و از تکنولوژی مدرن برخوردار است، با چه نوع استراتژی هماهنگ‌تر است. و یا اینکه اگر استراتژی خاصی برای سازمان مد نظر است،‌ چه تغییراتی باید در تکنولوژی، ساختار، فرهنگ و… آن داد تا هماهنگی برقرار شود.

حال موضوعی که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می‌شود، آن است که ارتباط بین استراتژی، ساختار، تکنولوژی، فرهنگ و … را چگونه و با چه مبنایی می‌توان برقرار کرد. در واقع به منظور مقایسه و ایجاد ارتباط بین عناصر مختلف سازمانی باید زبانی مشترک و ادبیاتی یکسان به کار برد. نقاط مرجع استراتژیک[8] دقیقا به همین منظور پیشنهاد می‌شوند.

تئوری نقاط مرجع استراتژیک نخستین بار در سال 1996 توسط اوی فیگنباوم[9] در مقاله‌ای به همین نام انتشار یافت. سه سال بعد فیگنباوم به همراه پیتر بامبرگر کتابی با عنوان مدیریت استراتژیک منابع انسانی تالیف کرد و در بخشی از آن از همین ادبیات برای رسیدن به نتایجی خاص در حوزه منابع انسانی استفاده نمود. تئوری نقاط مرجع استراتژیک، مکانیزمی پیشنهاد می‌کند که توسط آن،‌ علاوه بر به‌کارگیری یک رویکرد جدید جهت تدوین استراتژی‌های سطوح کسب‌وکار و وظیفه‌ای، می‌توان زبان مشترکی برای مقایسه عناصر سازمانی با هم پیدا کرد. این تئوری به طور خلاصه سه عامل را در تدوین استراتژی‌ها حایز اهمیت محوری می‌داند:

1- میزان توجه به داخل سازمان

2- میزان توجه به محیط

3- زمان

کاربردی از این تئوری که در این پروژه مد نظر قرار گرفته، ‌همان استفاده از این پارامترها برای ایجاد یک ادبیات مشترک بین عناصر سازمانی است به گونه‌ای که بتوان ارتباطی منطقی و قابل قیاس بین آنها برقرار کرد. به نظر می‌رسد با استفاده از یک ماتریس دوبعدی که دو مولفه توجه به داخل/خارج و میزان کنترل را به عنوان دو SRP در اختیار دارد (و البته عامل زمان هم در آن مستتر است) می‌توان چارچوب مشترکی برای مقایسه عناصر سازمانی و ایجاد ارتباط بین آنها برقرار کرد.

به منظور ارایه یک مدل شفاف و قابل فهم،‌ باید انواع استانداردشده‌ای از استراتژی،‌ فرهنگ سازمانی، ساختار و… استفاده شود. لذا با توجه به جامعیت و کاربرد الگوهای مختلف،‌ با استفاده از مدل رو، مِیسون و دیکِل و الگوی استراتژی‌های چهارگانه مایلز و اسنو (استراتژی‌های تهاجمی، رقابتی، محافظه‌کارانه و تدافعی)،‌ الگوی ساختار سازمانی دفت (ساختارهای از ارگانیکی تا مکانیکی)، الگوی فرهنگ سازمانی دنیسون و میشرا به نقل از دفت (فرهنگ ماموریتی، انعطاف‌پذیر، بوروکراتیک و مشارکتی) و الگوی دسته‌بندی تکنولوژی طارق خلیل به روایت از ( سخت‌افزارمحور، نرم‌افزارمحور، انسان(مغز)افزارمحور و سازمان‌افزارمحور) استفاده شده است.

 برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1399-01-09] [ 03:19:00 ب.ظ ]




چکیده

با توجه به رابطه بین توسعه منابع انسانی و رضایت شغلی کارکنان و اهمیت روزافزون ترک شغل و جابجایی کارکنان و هزینه های زیادی که این پدیده به سازمان تحمیل می کند، توجه به رضایت شغلی کارکنان سازمان یکی از موضوعات مهم در مدیریت منابع انسانی هر سازمان می باشد. با افزایش فشارهای محیطی و کاری و رقابتی در سازمان ها و لزوم تحمل این این فشارها توسط کارکنان امری اجتناب ناپذیر می باشد و این کارکنان هستند که باید خود را برای مواجه با مسائل سازمانی و محیطی آماده کنند. این امر منجر به وجود آمدن احساس های مختلف، فشار، تنش و استرس های کاری برای آنان می شود. لذا باید مدیریت منابع انسانی با توجه به فعالیتهای منابع انسانی و افزایش توانایی کارکنان در جهت انجام وظایف و مسئولیت های شغلی در جهت بالا بردن رضایت شغلی کارکنان تلاش کنند. از آنجایی که در شرکتهای خدماتی نیروی انسانی به عنوان مهمترین منبع سازمان تلقی شده است و در جهت کسب سود و بقای سازمان نقش اساسی را ایفا می کند. توجه به رفتار و عملکرد کارکنان برای ادامه فعالیت سازمان بسیار حیاتی می باشد. در این پژوهش بررسی تاثیر توسعه منابع انسانی در رضایت شغلی کارکنان مورد بررسی قرار گرفته شده است.نمونه ای 120 نفری از کارکنان شرکت بیمه ملت انتخاب شدند و با توزیع پرسشنامه میزان رضایت آنها در رابطه با فعالیت های توسعه منابع انسانی مورد بررسی قرار گرفت.نتایج تجزیه و تحلیل از وجود رابطه بین توسعه منابع انسانی با رضایت شغلی کارکنان دارد.

کلمات کلیدی: توسعه منابع انسانی، رضایت شغلی

بیان مسئله:

رضایت شغلی را می توان به عنوان نتیجه تمام عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی کاری افراد مطرح کرد. رضایت شغلی مدام به عنوان یک نگرش مهم در تحقیقات سازمانی مطرح شده است. در حقیقت، بسیاری از دستاوردهای کارکنان ناشی از رضایت یا عدم رضایت شغلی می باشد. رضایت شغلی افزایش دهنده ی رضایت مثبت کارکنان است که هم به نفع سازمان است و هم به نفع فرد.

نیروی انسانی با قابلیت و تواناییهای بالقوه خود چنانچه  به خوبی مورد توجه قرار گیرد می تواند نقش مهم و اساسی را در راستای نیاز به اهداف و توسعه اقتصادی ایفا نماید. بنابراین بایستی در سازمانها زمینه ای فراهم شود که بتوان علاوه بر جذب ونگهداری نیروی انسانی، حداکثر استفاده را از توانایها و استعدادهای افراد نمود (حنیفه ثالث،1384،141).

در میان مباحث علوم رفتاری، یکی از عمده ترین و شاید جنجال برانگیزترین مفاهیمی که از یک سو تلاش های نظری و بنیادی بسیاری را به خود معطوف ساخته و از سوی دیگر در تمامی سطوح مدیریتی و منابع انسانی اهمیت زیادی  پیدا کرده، رضایت شغلی است. این اهمیت از یک سو به دلیل نقشی است که این سازه در پیشرفت و بهبود سازمان و نیز سلامت نیروی کار دارد و از سوی دیگر،به علت آن است که رضایت شغلی علاوه بر تعاریف و مفهوم پردازیهای متعدد و گاه پیچیده، محل تلاقی و نیز سازه مشترک بسیاری از حوزه های علمی مانند آموزش، روانشناسی، مدیریت، جامعه شناسی و اقتصاد بوده است. به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، از میان مفاهیمی که متخصصان رفتار سازمانی، مدیریت و روانشناسان سازمانی و صنعتی در موقعیتهای مختلف مورد مطالعه قرار داده اند، رضایت شغلی از مهمترین زمینه های پژوهشی بوده است. به همین دلیل دیدگاه ها و مفهوم سازی های متعدد و گاه متناقضی درباره آن شکل گرفته و توسعه یافته است (هومن، 1381). دهه های اخیر به عنوان دوره تغییرات سازمانی پر شتاب و ریشه ای شناخته شده است(پولیت، 1999).

توجه به رضایت شغلی کارکنان بخش مهمی از وقت صاحبنظران و مدیران را به خود اختصاص داده و تلاش های زیادی برای برشمردن عوامل مؤثر بر رضایت شغلی کارکنان صورت گرفته تا با استفاده بهینه از این عوامل بتوان رضایت کارکنان و بهره وری سازمان را بالا برد.شواهد معتبر نشان می دهند که مدیران سازمانها ممکن است در مورد تعیین عواملی که باعث افزایش رضایت شغلی کارکنان می گردد و برای آنها از اهمیت بالایی برخوردار می باشد، ادراکات نادرستی داشته باشند. برای نمونه هرسی و بلانچارد، مطالعاتی را گزارش کرده اند که در آنها از سرپرستان و مدیران خواسته شده بود آنچه را کارکنان و زیردستان از محیط کاری خود می خواهند و یا برای آنها از اهمیت بالایی برخوردار و سبب به وجودآمدن رضایت شغلی در آنان می شود را به ترتیب اهمیت و الویت مشخص کنند و از سوی دیگر، همین روش در مورد کارکنان نیز به اجرا گذاشته شود. نتایج این تحقیقات نشان داد که بین آنچه سرپرستان برای کارکنان خود تعیین کرده بودند، با خواسته های کارکنان تفاوتهای عمده و بنیادین وجود داشت، به گونه ای که آنچه را که کارکنان به عنوان الویت اول قرار داده بودند در نظر سرپرستان از کمترین اهمیت برخوردار بود (هومن،1381). همچنین اغلب مطالعات مربوط به نارضایتی شغلی، در محیط یک شرکت یا بر روی یک گروه شغلی واحد و یا حداکثر در تعداد محدودی از شرکتها و یا گروههای کاری انجام شده است. بنابراین، نتیجه های اغلب آنها محدود به همان جمعیت و موقعیتی است که برای مطالعه انتخاب شده اند( کمپ،1370). بنابراین شاید به همین دلیل باشد که با وجود مقالات متعددی که در این زمینه چاپ شده اند هنوز اطلاعات زیادی در مورد این مفهوم نداریم (هومن، 1381). معرفی اشکال گوناگون سازماندهی (مانند کار تیمی)، مهندسی مجدد نقش عمده ای در این تغییرات داشته اند. که این تغییرات در بعضی موارد باعث افزایش رضایت شغلی کارکنان و در برخی مواقع باعث کاهش آن بوده است. منابع انسانی و بهره گیری ازآن، کارآمدترین راههای رهایی از تنگناها و دشواریهای توسعه اقتصادی ، اجتماعی و آموزشی است. زیرا منابع انسانی کارآمد، بنیادی ترین عامل تولید، سازندگی، رشد و تکامل است. و همین نگرش جدید منجر به ایجاد تحولات جدید در مدیریت و سبکهای رهبری، مدیریت منابع و گسترش فکر مدیریت مشارکتی و توجه به رفتار، شخصیت و ویژگیهای روانی کارکنان شده است (هومن،1381،4)

امروزه به روشنی ثابت شده که سازمانهای موفقبه کارکنانی نیاز دارند که از شغل خود راضی بوده، و فراتر از وطایف رسمی شغل خود انجام وظیفه کنند. این در واقع،بیان کننده نیاز سازمان به کارکنانی است که فراتر از نتظارات سازمانی رفتار کنند.محققان دریافته اند که رضایت شغلی یکی از مهمترین مسائل نگرشی در مورد کار است، که مدیران با آن روبرو می شوند و بر هر جنبه دیگر از سازمان نیز تأثیرگذار است آنها بیان کرده اند که رضایت شغلی شامل تعامل بین ویژگیهای مختلف سازمانی ، ویژگیهای فردی و محیط کاری است(130-124 ،2007Komala& Ganesh)

تحلیل رضایت شغلی و توانمندسازی کارکنان بر این مطلب که توانمندسازی منجر به تقویت ستاده های مثبت در زمینه رضایت شغلی می شود، صحه می گذارد در حالیکه رابطه توانمند سازی روانی و رضایت شغلی بسیار قوی تخمین زده می شود، رابطه توانمندسازی و عملکرد نسبتا ضعیف بوده ولی هچنان مهم محسوب می شود.      (Hechanova , Alampay&Flacol , 2006, 76)با توجه به ادعاهای فوق می توان به اهمیت فعالیتهای مدیریت منابع انسانی در تحقیقات شغلی پی برد.رضایت شغلی،یک حس مثبت ومطبوع و پیام در ارزیابی شغلی یا تجربه فرد است . این حالت کمک زیادی به سلامت فیزیکی و روانی افراد میکند. از نظر سازمانی، سطح بالای رضایت شغلی، منعکس کننده جو سازمانی بسیار مطلوب است که منجر به جذب و بقای کارکنان می شود لوک معتقد است رضایت مندی شغلی ناشی از ارزیابی شغل به عنوان امری است که رسیدن یا امکان رسیدن به ارزشهای مهم شغلی را فراهم می آورد.بنابراین فرد زمانی به طور مؤثر سازمان را در جهت رسیدن به اهداف آن یاری می رساند که ابتدا از شغل و حرفه خود راضی و خشنود باشد و نیز به کاری بپردازد که به آن علاقه مند است)فروغی، 1386).

 برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:19:00 ب.ظ ]




چکیده

این مطالعه به بررسی تاثیر مسئولیت اجتماعی بر اشتیاق شغلی کارکنان می پردازد. با تاکید بر مبانی نظری، مدل مفهومی تحقیق طراحی و بر این اساس 6 فرضیه تدوین گردید. جامعه آماری این تجقیق، دانشگاه سیستان و بلوچستان می باشد. نمونه گیری با استفاده از روش تصادفی-طبقه ای انجام شده است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 274 نفر برآورد شد. بدین ترتیب 285 پرسشنامه در جامعه تحقیق توزیع شد که 273 پرسشنامه معتبر و قابل تجزیه و تحلیل بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS 21 و LISREL 8.8 استفاده شده است. در این مطالعه از آزمون های میانگین یک جامعه، میانگین دو جامعه و میانگین چند جامعه (ANOVA) استفاده شده است و جهت پاسخگویی به فرضیات تحقیق از آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. با توجه به نتایج آزمون های آماری، کلیه فرضیات تحقیق تایید گردید و مسئولیت اجتماعی شرکت بر اشتیاق شغلی کارکنان تاثیرگذار بود، بدین ترتیب که بیشترین تاثیر تداعی مسئولیت اجتماعی شرکت بر متغیر جذب و بیشترین تاثیر مشارکت در فعالیت های مسئولیت اجتماعی شرکت بر متغیر نیرومندی بود.

واژگان کلیدی: مسئولیت اجتماعی شرکت[1]، اشتیاق شغلی[2] ، آزمون معادلات ساختاری[3].

 

مقدمه

مسئولیت اجتماعی شرکت[1](CSR) مفهومی است که موج جدیدی را در اقتصاد جهانی به وجود آورده است (جمالی و دیگران، 2009)[2]. مسئولیت اجتماعی در حال تبدیل شدن به یک مفهوم مهم کسب­و­کار است. در محیطی که به سرعت به سمت جهانی شدن پیش می رود، این مفهوم در اکثر کشورهای جهان به چشم می آید(ولفورد، 2005)[3]. در گذشته تلاش های اندکی در حوزه­ی مسئولیت اجتماعی صورت گرفته است. اما امروزه سازمان­ها علاوه بر فشارهای ملی، تحت فشارهای جهانی توسط بازار­ها و مؤسسات مختلف قرار دارند تا در این حوزه فعالیت نمایند (بارتلیت و گلوب، [4]2007). همراه با این فشارهاو گسترش جهانی شدن، از مدیران در زمینه­ها و بخش­های مختلف خواسته شده است تا به سمت مسئولیت اجتماعی شرکت گام بردارند (جمالی و دیگران، 2009) مسئولیت اجتماعی شرکت ها به این منظور برنامه ریزی می شود که برای جامعه به طور کلی و برای سهامداران حامل ارزش های پایدار باشد. حوزه مربوط به روش یا رویه کسب و کار در برگیرنده یکی از پویاترین و چالش پذیرترین موضوع هایی است که امروز رهبران شرکت ها با آن روبه رو هستند. برای مدیران امروز دیگر کافی نیست که وظایفی چون برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل را انجام دهند و خود را اثر بخش بنامند بلکه  پاسخگویی به نیازهای جامعه و خواست شهروندان و مشتریان داخلی و خارجی سازمانهایشان از زمره وظایف با اهمیت تر آنان محسوب می شود. در واقع شرکت ها از نقش تاریخی شان که کسب سود، پرداخت مالیات، استخدام کارکنان بر اساس قوانین است فراتر می روند و در تحقیق هدفهای اجتماعی گسترده تر نقش بسزایی خواهند داشت. مسوولیت اجتماعی شرکت ها رویکردی متعالی به کسب و کار است که تاثیر اجتماعی یک سازمان بر جامعه چه داخلی و چه خارجی را مد نظر قرار می دهد و هدف اصلی آن گرد هم آوردن تمامی بخش ها اعم از دولتی، خصوصی و داوطلبان جهت همکاری با یکدیگر است تا از یک سو موجب همسویی منافع اقتصادی با محیط زیست و از سوی دیگر سبب توفیق، رشد و پایداری کسب و کار گردد( خلیلی ، 1386).

2-1 بیان مسأله

در سال های اخیر تعداد شرکت ها و موسسات بازرگانی که اعلام کرده اند که مسوولیت اجتماعی را پذیرفته اند، رو به افزایش بوده است. موضوع و مفهوم مسوولیت اجتماعی شرکت ها در چند ساله اخیر با توجه به رشد سازمان های غیر دولتی، جنبش های اعتراضی علیه قدرت شرکت ها، افزایش آگاهی اجتماعی، توسعه بازارهای سرمایه و شرکت های سهامی عام و رسوایی های مالی و اخلاقی شرکت های بزرگ تبدیل به پاردایم مسلط و غالب در فضای اداره شرکت ها شده است. در کشور ما نیز، شرکت‌ها و مؤسساتی اعم از خصوصی و دولتی وجود دارند که تکلیف اجتماعی را در کسب و کار خود ترویج داده‌اند. اما علی‌رغم این فعالیت‌ها هیچ گونه شناخت مناسب از  کلیت موضوع و ارتباط آن با عملکرد کسب وکار  وجود ندارد و مشاهدات بیانگر این است که در این زمینه متأسفانه کمبود مطالعات در سطح ملی وجود دارد.

CSR  می­تواند به عنوان فعالیت یک کسب­و­­کار یا شرکت­های مسئولیت پذیری دیده شود که از جامعه- در جایی که آن­ها فعالیت می­کنند- مراقبت می­نماید. (زو و تان[5]، 2008). کنفرانس صنایع در بریتانیا در این مورد اظهار می دارد “CSR مفهومی بسیار ذهنی است و بنابراین نمی­توان تعریف جامعی از آن ارائه داد.

در پرسشنامه ای که بین ١٠٠ شرکت برتر ایرانی توزیع گردید در ایران این مفهوم چندان مورد توجه قرار نمی گیرد ، اما تصوری که صاحبان صنایع از مسئولیت اجتماعی شرکتها دارند ، عمدتا در حوزه های زیست محیطی ، کمکهای خیریه ، ایجاد و حفظ اشتغال ، تلاشهایی که منجر به دریافت گواهینامه هایی چون رعایت حقوق مصرف کننده یا تعالی سازمانییا زیست محیطی شده است و حمایت مالی از همایشها و کنفرانسها می باشد. به عبارت دیگر شرکتهای ایرانی اینگونه فعالیتهای خود را مسئولیت اجتماعی شرکتی می نامند . (امیدوار،1386)

امروزه چالش ها و فرصت هایی که از طریق پرداختن و یا نادیده گرفتن تکلیف اجتماعی شرکت ها به وجود می آید به هیچ عنوان قابل صرف نظر کردن نمی باشد. ذی نفعان بنگاه ها را مجبور به ایفای نقش اجتماعی چه در سطح ملی و محلی و چه در سطح بین المللی و جهانی می کنند. چالش ها ابعاد مختلفی از تکالیف اجتماعی شرکت ها همچون حفظ محیط زیست، ایمنی،  حاکمیت شرکت ها، مدیریت نیروی انسانی، حقوق بشر، و حقوق مصرف کنندگان را شامل می گردند.

از مهمترین ذینفعان سازمان کارکنان خود شرکت هستند که می توان گفت وجود و ماهیت سازمان به این گروه از ذینفعان وابسته است. تحقیقات اندکی در حوزه مسئولیت اجتماعی به بررسی و تحقیق در مورد کارکنان شرکت پرداخته اند.  مطالعات زیادی نشان داده اند که سازمان هایی که فعالیت های مسئولیت اجتماعی انجام می دهند مشتریان راضی دارند و ارزیابی مطلوبی از دید مشتریان شده اند. (بروان و داسین[6]، 1997).

با این وجود اثر بخشی CSR بر ذینفعان داخلی (کارکنان) همچنان مبهم است. (لارسن و دیگران[7]، 2008).

مبانی نظری فعلی عنوان می دارد که فعالیت های CSR می تواند به طور وسیعی از دید کارکنان ادراک گردد (رودریگو و آرناس[8]، 2008). یکی از مباحث مهم در حوزه کارکنان شرکت مبحث اشتیاق شغلی[9] است. اشتیاق شغلی به  مفهومی بسیار مشهور و پرکاربرد در مدیریت تبدیل شده است (رابینسون و دیگران[10]، 2008) با این وجود اکثر اکثر مطالبی که درباره آن در مبانی نظری پیشگامان نوشته شده است بیشتر پایه ای عملی دارد تا بنیادی نظری و تجربی. علاوه بر این، در بسیاری از موارد به گونه ای به آن پرداخته شده است که با سایر مفاهیم مدیریت هم پوشانی دارد (ساکس[11]، 2006). لذا سعی بر آن است تا مفهوم اشتیاق شغلی در این تحقیق به گونه ای ظریف تر و با دید مسئولیت اجتماعی شرکت مورد بررسی قرار دهد.

دانشگاه یک نهاد فرهنگی است و با وجود لایه‌ها و عناصر فرهنگی خاص خود، با فرهنگ جامعه وسیع‌تر نیز مناسباتی آشکار و پنهان دارد. رسالت دانشگاه از یک‌سو، انتقال داشته‌ها و دستاوردهای فرهنگی به نسل‌های تازه و از سوی دیگر، نوآوری و گسترش چشم‌اندازهای جدید در جامعه است. این رسالت دانشگاه به وسیله آموزش و پژوهش تحقق می‌یابد و این دو کارکرد هم دانشگاه را با جامعه پیوند می‌دهد و هم امکان پیشگامی آن در عرصه‌های گوناگون را فراهم می‌سازد. و بنابراین دانشگاه نقشی حیاتی در قبال جامعه و اجتماع اطراف خود دارد.

در این پژوهش ما دیدگاه کارکنان دانشگاه را بر فعالیت های CSR مورد بررسی قرار خواهیم داد. نکته حایز اهمیت در مورد این پژوهش این است که برخلاف مطالعات قبلی که صرفاً ادراک کارکنان از CSR را مورد بررسی قرار داده اند در پژوهش حاضر مشارکت کارکنان در فعالیت های CSR مد نظر می باشد.

نکته جالب توجه اینکه در مورد رابطه CSR و اشتیاق شغلی تحقیق جامعی صورت نگرفته است و این پژوهش سعی دارد با توجه به مبانی نظری چگونگی این تأثیر را مورد بررسی قرار دهد.

 برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:18:00 ب.ظ ]




چکیده

سازمانهای امروز برای توفیق باید نه فقط به محیط بیرونی سازمان از جهت مشتریانش بنگرد بلکه باید همه کارکنان، شهروندان، همه آدمیان و همه طبیعت این کره خاکی را مشتری خود بداند . توجه به مسائل اجتماعی مستلزم ایجاد ساختارهای لازم در سازمان‌ها و پایه گذاری فرهنگ جامعه دوستی و کلی نگری است. بسیاری از محققان بر اهمیت تعهد سازمانی در جهت افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی تاکید نموده‌اند. به همین منظور هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر تعهد سازمانی بر مسئولیت اجتماعی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه کارکنان اداری سازمان مرکزی حفاظت محیط زیست تهران که تعداد این افراد شامل 200 نفر می باشند . جهت تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد که حجم نمونه 132 حاصل گردید و در نهایت 126  پرسشنامه به دست محقق رسید . با استفاده از نرم افزار Spss  ،آزمون های مورد نظر بر روی داده ها صورت گرفتند. از آزمون همبستگی و آزمون رگرسیون برای بررسی فرضیات استفاده شد. نتا یج حاصل نشان می دهد که تعهد سازمانی تاثیر مثبت و معناداری بر مسئولیت قانونی،مسئولیت اخلاقی، مسئولیت اقتصادی و مسئولیت ملی  دارد. با توجه به نتایج فوق در نهایت تاثیر تعهد سازمانی بر مسئولیت اجتماعی مورد پذیرش قرار گرفت.

کلمات کلیدی: تعهد1، مسئولیت اجتماعی2، مسئولیت قانونی3، مسئولیت اخلاقی4، مسئولیت اقتصادی5، مسئولیت ملی6.

 

مقدمه

انسان موجودی اجتماعی است که از لحظه تولد تا آخر عمر در اجتماع به سر می‌برد و دائما در تعامل با انسانهای دیگر می‌باشد. وی همواره باید یاد بگیرد چگونه در جمع زندگی کند و نیازهای خود را ارضا نماید .این امر نیازمند به یکسری مهارتهای اجتماعی است که فرد در طی فرایند جامعه پذیری آن‌ها را فرا می‌گیرد و یادگیری درست آنها می‌تواند منجر به شکل گیری مسئولیت اجتماعی شود. در دهه اخیر مسئولیت اجتماعی به عنوان گسترش زمینه مطالعاتی که قبلا آموزش شهری و شهروندی نامیده می‌شد، ظهور کرده است . این مفهوم جدید بسیار وسیع‌تر است، بدین لحاظ که شامل توسعه مهارتهای اجتماعی می‌باشد که فرد و سازمان را قادر می‌سازد تا در جامعه بزرگ‌تر و اجتماع سیاسی، عضو مسئولیت پذیر و فعالی باشد (Berman, 1993). مسئولیت اجتماعی را پیروی از قوانین اجتماعی و برآوردن انتظاراتی که جامعه از فرد دارد تعریف کرده‌اند . این قوانین از نقشهای اجتماعی استنباط شده و در واقع بیانگر هنجارهای فرهنگی و اجتماعی است و چگونگی و میزان تعهد و التزام فرد نسبت به افراد دیگر جامعه را نشان می‌دهد(Ford, 1985). یکی از الزامات مسئولیت اجتماعی شرکتها تعهد سازمانی می باشد.  تعهد سازمانی بیانگر وابستگی به سازمان است .مفاهیم متعددی مانند وجدان، اخلاق کاری، رغبت و مسئولیت پذیری با وجود داشتن تفاوت‌های متعددی معادل با تعهد مورد استفاده قرارمی گیرند، به عبارتی مانند خیلی از مفاهیم روان شناختی سازمانی، تعهد نیز به شیوه‌های متفاوتی تعریف شده است (شکرزاده،1381).

اخیراً نگرش کلّی تعهد ­سازمانی به عنوان عامل مهمی برای درک، فهم و پیش‌بینی رفتار سازمانی و پیش بینی کننده خوبی برای تمایل به باقی ماندن در شغل آورده شده است. تعهد و پایبندی مانند رضایت، دو طرز (نگرش) نزدیک به هم هستند که بر رفتارهای مهمی مانند جابه­جایی و غیبت اثر می­گذارند. همچنین تعهد و پایبندی می­تواند پیامدهای مثبت و متعددی داشته باشد. اندیشه تعهّد، موضوعی اصلی در نوشته­های مدیریت است. این اندیشه، یکی از ارزش­های اساسی است؛ که سازماندهی بر آن متّکی است و کارکنان بر اساس ملاک تعهد، ارزشیابی می­شوند. اغلب مدیران اعتقاد دارند که این تعهد، برای اثربخشی سازمانی ضرورتی تام دارد. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تعهد بر مسئولیت اجتماعی است که در ادامه بررسی خواهد شد.

1-1 بیان مسئله

عصر جدید، شاهد انتقال دیدگاهای مدیران به فرا سوی سازمان‌ها بوده است. اگر در زمانه تیلور که او را پدر مدیریت علمی لقب داده‌اند، توصیه به مدیران این بود که کارگاههای خود را بهره ور نگه دارند و  در مکتب روابط انسانی، مدیران به ارضای نیازهای روحی و روانی خود تشویق می‌شدند، در زمانه حاضر مدیران را متوجه محیط‌های خارج از سازمان‌هایشان ساخته‌اند. منشور سنتی سازمان‌ها که تمام توجه مدیران را در بهره وری و سودآوری سازمان دید با منشوری جایگزین شد که توجه به مسائل محیطی و اجتماعی را در دستور کار مدیران قرار می‌دهد. سازمانهای امروز برای توفیق باید نه فقط به محیط بیرونی سازمان از جهت مشتریانش بنگرد بلکه باید همه کارکنان، شهروندان، همه آدمیان و همه طبیعت این کره خاکی را مشتری خود بداند . مدیران امروز باید علاوه بر مهارت‌های فنی،ادراکی و انسانی به مهارت اداره مسائل اجتماعی و پاسخگویی به نیازهای اجتماعی و محیطی نیز مجهز بوده  و مسائل جامعه را جزء اهداف سازمانی خود در نظر بگیرند. توجه به مسائل اجتماعی مستلزم ایجاد ساختارهای لازم در سازمان‌ها و پایه گذاری فرهنگ جامعه دوستی و کلی نگری است. ایجاد باور و اعتقاد به مسئولیت اجتماعی، سنگ بنای مدیریت مسائل عمومی است و هر گاه مدیران مسئولیت اجتماعی در سازمان خود را ضرورتی اساسی نگاشته و آن را باور داشتند، مسلماً خود در پی فراهم آوردن سازوکارهای لازم برای تحقق آن خواهند شد. فراتر رفتن از چارچوب حداقل الزامات قانونی، مسئولیت اجتماعی است که سازمان در آن فعالیت دارد. در واقع مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها، رویکردی متعالی به کسب و کار است که تاثیر اجتماعی یک سازمان بر جامعه چه داخلی و چه خارجی را مدنظر قرار می‌دهد و هدف اصلی آن گرد هم آوردن تمامی بخش‌ها اعم از دولتی، خصوصی و داوطلبان جهت همکاری با یکدیگر است تا از یک سو موجب همسویی منافع اقتصادی با محیط زیست و از سوی دیگر سبب توفیق ، رشد و پایداری کسب و کار شود. البته باید توجه داشت که وابستگی کسب و کار به مسئولیت اجتماعی متناسب با نوع کار و اندازه واحد اقتصادی است.

تعهد سازمانی به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات تحقیق در روانشناسی صنعتی و رفتار سازمانی طی 30 سال گذشته، تاثیرات قابل ملاحظه ای بر روی بازده کاری کارکنان و نیز بسیاری از رفتارهای آنان بر جای گذاشته است. تعهد سازمانی بدان معناست که فرد سازمان را معرف خود دانسته و آرزو می کند که در عضویت سازمان باقی بماند. مسئله مهمی که در رشته علمی رفتار سازمانی مطرح است، این است که به مدیران آموخته می شود که چگونه موجبات انگیزش کارکنان خود را فراهم آورند،تا آنان نسبت به سازمان و کارفرمایان خود احساس وفاداری و تعهد بیشتری نمایند و در عین حال سازمان بتواند در صحنه رقابت جهانی هم باقی بماند. یکی از راههایی که مدیران می توانند از طریق آن باعث افزایش تعهد کارکنان خود شوند داشتن مسئولیت پذیری اجتماعی است. در صورتی تعهد در سازمان در سطح پایینی باشد به دلیل هزینه های تعویض، نوآوری کم، پایین آمدن انگیزش و تعهد می تواند منجر به بدتر شدن اوضاع یک سازمان شود (Hui, Lee & Roussean, 2004). برای غلبه بر این معایب بسیاری از سازمان‌ها با استفاده مسئولیت پذیری اجتماعی به دنبال ایجاد رضایت و تعلق پذیری  در کارکنانشان هستند. ایجاد نگرش‌های مثبت نسبت به سازمان سبب قبول و پذیرش اهداف و ارزش‌های سازمانی شده و باعث می‌شود که افراد حداکثر توان خود برای سازمان استفاده کند. رویهم رفته این موارد زمانی می‌تواند عملی شود که سازمان مجموعه ای از اقدامات اجتماعی مثل بهبود شرایط محیط کار، پایین آوردن فشار روابط بین افراد، فراهم آوردن برنامه های رفاه اجتماعی و سلامتی، امنیت را انجام دهند(2011،ALshbiel & AL-Awawdeh) . در نتیجه بسیاری از محققان بر اهمیت مسئولیت پذیری اجتماعی در جهت افزایش تعهد سازمانی تاکید نموده‌اند (Caroll, 1991; Welford, 2005). سازمان مورد مطالعه تحقیق حاضر اداره مرکزی حفاظت محیط زیست تهران است. این سازمان از مهمترین دستگاههای دولتی فعال در زمینه مسئولیت اجتماعی می باشد. برخی از اهداف این سازمان می توان به حفاظت از اکوسیستم های طبیعی کشور ، پیشگیری و ممانعت از تخریب و آلودگی محیط زیست ، نظارت مستمر بر بهره برداری از منابع محیط زیست و… اشاره نمود. بر همین اساس هدف اصلی این تحقیق تحلیل اثرات تعهد کارکنان بر مسئولیت اجتماعی کارکنان اداره مرکزی حفاظت محیط زیست تهران است.

 برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:18:00 ب.ظ ]




چکیده

از مهم‌ترین عوامل اصلی در موفقیت به‌کارگیری تکنولوژی در جهت کسب مزیت رقابتی،آگاهی و شناخت سطح قابلیت تکنولوژیک بنگاه و استفاده مناسب از آن‌ها می باشد.

ارزیابی نیازهای تکنولوژیک ابزاری است که به منظور تعیین قابلیت های مورد نیاز برای اجرای اولویت های تکنولوژیک بکار می رود. ارزیابی نیازهای تکنولوژیک نه تنها حوزه های ضعیف و مشکل ساز بنگاه را شناسایی می کند،بلکه به مزیت های نسبی بنگاه نیز توجه داشته و آن‌ها را مشخص می سازد. تحقیق حاضر در پی ارزیابی قابلیت های فناورانه در جهت تدوین استراتژی در شرکت‌های خدماتی می‎باشد. حال با توجه به اهمیت موضوع ارزیابی قابلیت های فناورانه و مبحث تدوین استراتژی و همچنین اهمیت ارزیابی قابلیت های فناورانه در جهت تدوین استراتژی ، در این پژوهش به شناسایی و اولویت‌بندی تکنولوژی های فعلی و شاخص های مناسب ارزیابی قابلیت های فناورانه می‌پردازیم، در این راستا شرکت هواپیمایی خلیج فارس برای انجام پژوهش در نظر گرفته می‌شود.  در این تحقیق با بررسی ادبیات موضوع و با رعایت الزامات تعریف قابلیت های فناورانه ، تعداد 52 تکنولوژی شناسایی ‎شدند. اهمیت این شاخص‎ها از طریق توزیع 200 پرسشنامه بین مدیران و کارشناسان شرکت هواپیمایی خلیج فارس واقع در استان اصفهان، مورد بررسی قرار گرفت و تعداد 195 پرسشنامه مرجوع شد، داده‎های جمع‎آوری شده از طریق تکنیک تاپسیس فازی، تجزیه و تحلیل شده و در نهایت شاخص ها اولویت بندی گردیدند.همچنین با استفاده از مدل پاندا سطوح قابلیت های فناورانه این شرکت با تعداد 36 شاخص عملکرد مورد ارزیابی واقع گردید و در نهایت شکاف بین سطح موجود و مطلوب قابلیت های فناورانه بررسی گردید.

کلید واژهها: قابلیت های فناورانه ، تکنیک تاپسیس فازی، استراتژی، شرکت هواپیمایی خلیج فارس.

ایمیل: i.akbari65@yahoo.om

مقدمه 
بخش صنعت کشور، امروزه از لحاظ فناوری، دچار نوعی بی‌برنامگی بوده و بخش عمده‌ای از مشکلات صنعتی در راستای توسعه نیافتگی آن، ناشی از همین امر است زیرا ورود فناوری بدون برنامه‌ریزی استراتژیک مناسب، باعث خروج سرمایه از کشور شده و در داخل نیز از بهره‌وری و کارایی مناسبی برخوردار نیست. از همه مهم‌تر اینکه فناوری‌های موجود، باعث انتقال دانش فنی و تولید فناوری‌های مشابه در داخل و یا توسعه و بهبود و بومی‌سازی آن نمی‌شوند. پژوهش ها نشان می دهد تکنولوژی به عنوان کاربرد عملی دانش و تجربه در جهت رفع نیاز بشر، نقش پر رنگی در توسعه اقتصادی و صنعتی کشورها و کسب مزیت های رقابتی بنگاه ها داشته است. اکتساب تکنولوژی از کانال انتقال تکنولوژی در برگیرنده مزایای کوتاه مدت و بلندمدتی است. امروزه با پیشرفت قابلیت های فناورانه و تکنولوژی در تمامی دانش ها و سطوح و همچنین ضرورت استفاده از فناوری های مدرن، شاهد استفاده از متدهای ارزیابی تکنولوژی و قابلیت های فناورانه در اکثر صنایع و نقاط جهان به عنوان ابزاری قدرتمند جهت تدوین استراتژی سازمانی هستیم. آگاهی از وضعیت موجود هر سیستم و فرآیندهای آن، اولین گام برای تصمیم گیری و سیاست گذاری در راستای مدیریت بهینه آن سیستم است. هرگونه تصمیم گیری و سرمایه گذاری در یک سازمان که در واقع سرمایه گذاری روی تجهیزات، نیوری انسانی و دانش مجموعه است نیز از این اصل مستثنی نیست. ترکیب عوامل مذکور سازمان که به عنوان تکنولوژی شاناخته می شود، همواره نیازمند مدیریت مدیریت صحیح و برنامه ریزی شده است. این مدیریت بدون ارزیابی، دانش و شناخت کافی از وضعیت و عملکرد تکنولوژی در دست امکان پذیر نمی باشد و در نهایت، به مدیریتی با بازده پایین منتهی می شود. مدل های ارزیابی تکنولوژی ابزاری در دست مدیریت تکنولوژی است تا با کمک آن، سازمان به مدیریتی مناسب بر اجزای تکنولوژی خود و در نهایت بازده سازمانی مناسب نائل آید.
1-1- بیان مسأله
در عصر حاضر و با تغییرات سریع فناوری ها، تکنولوژی نقشی تعیین کننده در رقابت پذیری بنگاه ها ایفا می کند. بنابراین نیاز است که تکنولوژی نیز مانند دیگر منابع رقابتی، بر اساس یک دیدگاه استراتژیک، مدیریت شود. با توجه به دیدگاه استراتژیک تکنولوژی، جنبه های مختلف قابلیت فناورانه بنگاه باید مورد بررسی قرار گیرد و بنابراین داشتن درکی مناسب نسبت به قابلیت فناورانه سازمان منجر به برنامه ریزی استراتژیک و توسعه تکنولوژی بهتر خواهد گردید(انصاری،2009).در این راستا با توجه به اهمیت بالای توسعه تکنولوژی، مدیران ارشد بنگاه های اقتصادی می بایست با درک صحیحی از قابلیت فناورانه بنگاه خود، شناسایی تحولات تکنولوژیک در دنیا و نیز در نظر گرفتن تلاش رقبا برای دستیابی به تکنولوژی های جدید، پیوسته در جهت ارتقا قابلیت فناورانه سازمان خود گام بردارند.( رستمی ،1390)به منظور برنامه ریزی برای توسعه تکنولوژی، لازم است بدانیم که با توجه به شرایط موجود در چه وضعیت و موقعیتی از نظر تکنولوژیکی قرار داریم و آگاهی از موقعیت یک تکنولوژی در بنگاه های برتر و تعیین میزان اختلاف و شکاف تکنولوژی میان آنها، سرآغازی جهت برنامه ریزی توسعه تکنولوژی می باشد.ارزیابی تکنولوژی با بررسی میزان قابلیت های فناورانه و تعیین میزان ضعف و قوت در تکنولوژی های مورد نظر، باعث افزایش توانمندی در برنامه ریزی استراتژیک تکنولوژی و توسعه آن خواهد شد.( تبریزی، 1390)بر این اساس ارزیابی قابلیت های فناورانه که با نام های ارزیابی توانمندی های تکنولوژیک یا ممیزی تکنولوژی نیز شناخته می شود، بخش مهمی از مدیریت تکنولوژی بوده و امری حیاتی برای سود دهی و رشد بنگاه در دنیای کنونی رقابتی است. 
در ارزیابی قابلیت فناورانه یک روش جامع وجود ندارد. محققین ابعاد مختلفی را برای ارزیابی قابلیت های فناورانه برشمرده اند که بنگاه ها بایستی متناسب با فعالیت های خود از میان آنها معیارهای مناسب را انتخاب و در فرایند ممیزی بکار گیرند(مختار زاده، 1390) 
با توجه به اینکه شرکت هواپیمایی خلیج فارس مرتبط با حوزه خدمات می باشد، نیاز است جهت ارزیابی قابلیت های فناورانه آن شرکت، مدلی انتخاب شود که اولا جامع باشد بدین معنی که ابعاد وسیعی از تکنولوژی های یک شرکت خدماتی را در ارزیابی در برگیرد. در ثانی خروجی مدل به منظور قیاس چند دستاورد تکنولوژیک با یکدیگر و داشتن درکی صحیح از توانمندی ها، کمی نیز باشد. همچنین در زمانی کمتر منجر به ارزیابی فناوری ها می گردد. بویژه اطلاعات حاصله از مدل باید به گونه ای باشد که فرایند تدوین استراتژی را تسهیل نماید.
هر کدام از روش های ارزیابی ذکر شده دارای حوزه تمرکز متفاوتی بوده و به شاخص های خاصی توجه می کنند. از اینرو بدست آوردن شاخص های جامع برای ارزیابی تکنولوژی ها نیازمند ارائه مدلی است که جنبه های بیشتری از تکنولوژی را مد نظر قرار دهد.

مدل مطرح شده توسط پاندا و راماناتان ابعاد ذیل را مورد بررسی قرار می دهد.
1- این مدل با ارائه دسته بندی مناسب از توانمندی های یک شرکت ، به طور جامع به بررسی قابلیت فناورانه در 3 سطح (قابلیت فناورانه استراتژیک، تاکتیکی و مکمل) می پردازد. بنابراین این مدل می تواند به شناخت کامل قابلیت های فناورانه در شرکت های خدماتی بپردازد. در صورتی که دیگر مدل ها هر کدام بر روی قسمتی از این توانمندی ها متمرکز شده و به توانمندی های دیگر کمتر پرداخته اند.
2- این مدل جزو معدود مدل هایی است به علت استفاده از ارزیابی های کمی و کیفی قابلیت و کارایی مناسبی برای ارزیابی قابلیت های تکنولوژیک شرکت های خدماتی دارد. در صورتی که اغلب مدل ها تنها به ارزیابی کمی یا کیفی پرداخته اند.
3- از بین مدل های ارزیابی قابلیت فناورانه ، مدل پاندا و راماناتان توجه زیادی به توانمندی های استراتژیک داشته است که می توان از خروجی این ارزیابی جهت تدوین استراتژی کمک گرفت. 
بنابراین با توجه به موارد مطرح شده، در این پژوهش جهت ارزیابی قابلیت های فناورانه شرکت هواپیمایی خلیج فارس از مدل پاندا و راماناتان استفاده خواهد شد. 

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:18:00 ب.ظ ]