۳-۵-۲- مدلهای حاشیه بازاریابی[۵۸]
به منظور ارائه مدل مناسب تابع حاشیه بازاریابی، تلاشهای مستمری توسط واگ[۵۹](۱۹۶۴)، گاردنر[۶۰] (۱۹۷۵)، هین[۶۱] (۱۹۸۰) و ولگننت و مولن[۶۲] (۱۹۸۹)، صورت گرفت. هدف آنها از ارائه تابع حاشیه بازاریابی، تعیین عوامل تعیین کننده مقدار حاشیه بازار بوده است. نتیجه این تلاشها، ارائه چهار مدل حاشیه بازاریابی است که عبارتند از:
مدل اضافه بها[۶۳]
مدل حاشیه نسبی[۶۴]
مدل هزینه بازاریابی[۶۵]
مدل انتظارات منطقی (عقلایی)[۶۶]
۳-۴-۳- الگوی مارک- آپ
تقاضای مصرف کننده عامل تعیین کننده قیمتها ی خرده فروشی و سر مزرعه است ، به گونه ای که قیمتهای مواد غذایی در سرمزرعه به طور ساده عبارت است از: قیمتهای خرده فروشی منهای هزینه عوامل بازاریابی ، و بر این اساس ، مدل حاشیه بازاریابی به شکل زیر تعریف شده است . در این الگو حاشیه بازاریابی تابعی از قیمت خرده فروشی و هزینه های بازاریابی منظور گردیده است:
که در آن حاشیه بازاریابی، قیمت خرده فروشی، Z هزینه بازاریابی و سایر مواردی مثل روند زمانی، متغیرهای موهومی و غیره می باشند.
در این مدل حاشیه بازار می تواند به صورت قدرمطلق یا در صدی از مارک -آپ و یا ترکیبی از این دو باشد.(واگ، ۱۹۶۴)
۳-۵-۴- الگوی حاشیه نسبی
این مدل را مولن و ولگنانت با عنایت به تحلیل ساختاری گاردنر (۱۹۷۵) بیان کرده اند. مدل حاشیه نسبی از تابع تقاضای معکوس برای محصول فراوری شده کشاورز حاصل می شود و در آن حاشیه بازاریابی تابعی از قیمت خرده فروشی ، مقدار کالا و هزینه عوامل بازاریابی تعریف می شود. نهایتاً مدل حاشیه نسبی به صورت زیر است:
که در آن قیمت خرده فروشی، TR ارزش کالای فروخته شده (، و Z هزینه های بازاریابی می باشد.
این مدل، همگن خطی از قیمتهای عوامل و ستانده است. گرچه گاردنر به طور صحیح درباره دوره کوتاه مدت بحث نکرده ولی در مقابل ، تعدیلات درازمدت را در مدل ایستایش در نظر گرفته است. لذا طول زمان باید به اندازه کافی بلند باشد تا تابع تقاضای خرده فروشی و تابع عرضه مزرعه بتوانند انتقال یابند.
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید. |
۳-۵-۵- الگوی هزینه بازاریابی
در این مدل فرض می شود که شرایط رقابتی برقرار است و بنگاه اقتصادی تا جایی خدمات بازاریابی را ارائه می کند که هزینه نهایی خدمات معادل درآمد نهایی آن باشد. این مدل مکمل مدل قیمت نسبی است (مدلها). این مدل توسط مولن و ولگنانت (۱۹۸۵) تبیین شده است. هزینه خدمات بازاریابی منحصراً به وسیله مقدار محصول مزرعه و هزینه های بنگاه تعیین می شود . بنابراین، به طور مشخص در این مدل حاشیه بازاریابی به صورت زیر بیان می شود:
=f (Q, Z(
بردار هزینه های بازاریابی است. Z میزان محصول عرضه شده و Q که در آن
سه مدل یاد شده تا این قسمت مدلهای ایستا هستند و در آن ها حاشیه بازاریابی همزمان تابعی از قیمت خرده فروشی، هزینه و سایر متغیرهاست.
۳-۵-۶- الگوی انتظارات منطقی (عقلایی)
این مدل بر خلاف سه مدل قبلی ، دینامیک (پویا) است. در این مدل به منظور براورد حاشیه بازاریابی علاوه بر قیمت سر مزرعه محصول و هزینه بازاریابی ، از قیمت مورد انتظار، نرخ بهره، نسبت موجودی به میزان فروش در هر دوره، نحوه تأمین مالی و زیان فروش نیز استفاده شده است. این مدل به صورت زیر براورد می شود:
=ℱ [, (), , r, g]
ارزش مورد انتظار قیمت، سرمزرعه در دوره آینده، قیمت سر مزرعه در دوره جاری، که r نرخ بهره، g نسبت موجودی به فروش، و بردار هزینه های بازاریابی است. این مدل نیازمند یک معادله کمکی برای تعیین یعنی پیش بینی انتظارات عقلایی است.
یک الگوی معادله انفرادی به وسیله نشاندن یک معادله پیش بینی به جای حاصل می شود. در این مدل پیش بینی انتظارات عقلایی ممکن است به طور تجربی با یک مدل ARMA با استفاده از قیمتهای خرده فروشی و سر مزرعه به دست آید.
هر یک از مدلهای فوق ویژگیهای خاصی دارند که در برخی از مطالعات و تحقیقات از بعضی از آنها استفاده شده ا ست. انتخاب مناسب نوع مدل اصولاً به دسترس پذیر بودن داده ها و نرم افزار مورد نظر، نوع اطلاعات مورد استفاده، ساختار و ویژگیهای بازار محصول مورد نظر و غیره بستگی دارد (بیک زاده و چیذری، ۱۳۸۶).
۳-۵-۷- کارایی بازاریابی[۶۷] و عملکرد عوامل بازاریابی
برای محاسبه سهم هر یک از عوامل تولید کننده، عمده فروش، خرده فروش از قیمت نهایی و در نتیجه نحوه توزیع قیمت نهایی بین عوامل مختلف از فرمولهای زیر استفاده خواهد شد:
سهم تولید کننده
سهم عمده فروش
سهم خرده فروش
که در این فرمولها نیز ، ، ، به ترتیب قیمت سر مزرعه، قیمت عمده فروشی، و قیمت خرده فروشی می باشد.
ضریب هزینه بازاریابی که حاشیه بازاریابی را به صورت درصدی از قیمت خرده فروشی نشان می دهد از رابطه زیر به دست می آید: