۴۷/۰
۱۶
۶۷/۰
۱۷
۵۲/۰
۱۸
۵۵/۰
ارزش ویژه
۰۷/۵
۵۳/۳
سهم واریانس
۲۰/۲۸
۶۴/۱۹
کل واریانس تبیینشده
۸۴/۴۷
۳-۳-۲- راهکارهای تنظیم هیجان
جهت بررسی این سازه از مقیاس انطباق[۶۴۸] کارور و همکاران (۱۹۸۹) استفاده گردید (پیوست ۲). این مقیاس دارای ۶۰ گویه و ۱۵ خردهمقیاس (هر خرده مقیاس شامل ۴ گویه) میباشد که در یک طیف لیکرت ۴ درجهای تنظیم شده است و نحوه تنظیم هیجان در موقعیتهای تنشزا را میسنجد. پاسخ به گویهها در این ابزار از ۱ (اصلاً در مورد من صدق نمیکند) تا ۴ (تا حد زیادی در مورد من صدق میکند) نمره میگیرند. خردهمقیاسهای این ابزار عبارتند از: ۱) تفسیر مجدد مثبت (مثلاً: سعی میکنم برای اینکه مسأله مثبتتر به نظر رسد، آن را از جنبههای متفاوت بنگرم)، ۲) عدم درگیری ذهنی (مثلاً: برای اینکه کمتر به مسأله فکر کنم، به سینما میروم یا تلویزیون میبینم)، ۳) تمرکز بر هیجان (مثلاً: آشفتگی عاطفی زیادی حس میکنم و احساساتم را ابراز میکنم)، ۴) استفاده از حمایت ابزاری (مثلاً: از افرادی که تجارب مشابهی دارند، میپرسم که آنها چه کار کردهاند)، ۵) انطباق فعال (مثلاً: به منظور فائق آمدن بر مشکل، فعالیت بیشتری میکنم)، ۶) انکار (مثلاً: وانمود میکنم که آن مشکل پیش نیامده است)، ۷) انطباق مذهبی (مثلاً: سعی میکنم احساس آسودگی را از مذهبم بگیرم)، ۸) شوخی (مثلاً: آن مسأله را به بازی و شوخی میگیرم)، ۹) عدم درگیری رفتاری (مثلاً: دیگر برای دستیابی به هدفم تلاش نمیکنم)، ۱۰) مهار (مثلاً: اطمینان پیدا میکنم که با انجام یک کار عجولانه، مشکل را بدتر نکنم)، ۱۱) تکیه بر حمایت اجتماعی (مثلاً: سعی میکنم از دوستان و بستگانم حمایت عاطفی بگیرم)، ۱۲) سوء مصرف مواد (مثلاً: برای آنکه راجع به آن مسأله کمتر فکر کنم، از سیگار یا الکل استفاده میکنم)، ۱۳) پذیرش (مثلاً: عادت دارم اینگونه بنگرم که «کاری است که شده»)، ۱۴) سرکوب فعالیتهای دیگر (مثلاً: نمیگذارم افکار و فعالیتهای دیگری مرا از تمرکز بر مشکل دور نماید) و ۱۵) برنامهریزی (مثلاً: در مورد اینکه چگونه بایستی به بهترین وجه، مشکل را حل کنم، فکر میکنم). کارور و همکاران (۱۹۸۹) مبتنی بر نتایج تحلیل عاملی و بررسی همسانی درونی، روایی و پایایی مطلوبی برای این مقیاس گزارش کردهاند.
در پژوهش حاضر جهت تعیین روایی و کاهش عوامل از تحلیل عامل به روش مؤلفه های اصلی با چرخش قائم بین پانزده عامل این مقیاس استفاده گردید. ملاک استخراج عوامل، ارزش ویژه بالاتر از یک و شیب منحنی اسکری بود. یافتهها نشان دهنده وجود سه عامل بود. مقدار KMO برابر ۷۰/۰ و آزمون بارتلت برابر (۰۰۱/۰>p) 58/1453 بود. با رجوع به مبانی نظری و همچنین تحقیقات پیشین (از جمله کارور و همکاران، ۱۹۸۹؛ هوانگ، ۲۰۰۶؛ آلداو[۶۴۹] و نولن-هوکسما[۶۵۰]، ۲۰۱۲؛ اپلتون[۶۵۱]، بوکا[۶۵۲]، لاکس[۶۵۳]، گیلمن[۶۵۴] و کابزانسکی[۶۵۵]، ۲۰۱۳ و همچنین مطالعات میکالینسر و همکاران؛ ۱۹۹۸، ۲۰۰۲، ۲۰۰۳، ۲۰۰۷) این ابعاد بدین شکل نامگذاری گردیدند: عامل اول دربرگیرنده انطباق مذهبی، برنامهریزی، انطباق فعال، تفسیر مجدد مثبت و استفاده از حمایت ابزاری، تحت عنوان راهکارهای انطباقی تنظیم هیجان؛ عامل دوم دربرگیرنده تمرکز بر هیجان، تکیه به حمایتهای اجتماعی و سوء مصرف مواد تحت عنوان راهکارهای غیرانطباقی مبتنی بر بیشفعالسازی سیستم دلبستگی و عامل سوم دربرگیرنده انکار و عدم درگیری رفتاری تحت عنوان راهکارهای غیرانطباقی مبتنی بر غیرفعالسازی سیستم دلبستگی. بدین معنا که دستهی اول از راهکارها در جهت حل مسأله و انطباق با شرایط استرسزا میباشند، در حالی که دستهی دوم از راهکارها فرد را به سمت فعال کردن شدید سیستم دلبستگی و یاری گرفتن از نگارههای دلبستگی سوق میدهند و در نهایت دستهی سوم فرد را به سمت غیرفعال کردن سیستم دلبستگی و اجتناب از مشکل و افراد مهم پیرامون جهتدهی میکنند.
نتایج تحلیل عاملی نشان داد که ضرایب گویه های عامل اول از ۵۸/۰ تا ۸۳/۰ ، عامل دوم از ۶۸/۰ تا ۸۶/۰ و عامل سوم از ۸۱/۰ تا ۸۶/۰ در نوسان بوده است. راهکارهای پذیرش، سرکوب فعالیتهای دیگر، مهار، عدم درگیری ذهنی و استفاده از شوخی در هیچکدام از عوامل سهگانه فوق قرار نگرفتند. دلیل این امر اشتراک بار عاملی این راهکارها در عاملهای سهگانه مذکور بود. جدول ۳-۲ نتایج تحلیل عاملی این مقیاس را نشان میدهد.
جدول ۳-۲- نتایج تحلیل عاملی مقیاس راهکارهای تنظیم هیجان
[جمعه 1399-09-21] [ 03:38:00 ب.ظ ]
|